سریال ازاین جهت جالب بود که همون اوایل فهمیدیم قاتل آرمانه ولی انقدر شخصیت پردازی و داستان و دیالوگها قشنگ بود که حتی اگه ده قسمت دیگم میساختن به راحتی تماشا میکردیم... اساسا فقط داستان جنایی نبود بررسی روابط زوجین اینکه اون روانشناس از علاقه خودش گذشت که زندگی آرمان به حالت قبلش برگرده و توضیح آموزش گونه به خانواده ها برای رفتار با کودک بسیار عالی بود من که لذت بردم... خسته نباشید میگم به پیمان معادی و همکارانش...❤️
صدر صد تأیید یک قاتل غلطه ولی پیامی که من گرفتم این نبود . صرفا یک زن عاشق ، مادرانه و کاملا احساسی به قاتل حق داد ، و سروش صحت با هدیه ای از داستایوسکی دست یک روانی قاتل را رو کرد و پیام سریال برای من هشداری بود که حواسمون به خودشیفته های جامعه باشد ، که خطرناکترین اختلال شخصیت رادارند و این قابلیت رادارند که هیچکس متوجهشون نشه!
اتفاقا اینگه نشون نداد که تجاوز شده خودش بهش در کودکی خیلی هوشمندانه و دقیق بود ، برای اینکه بگه اسیب و ترما فقط از تجاوز و سواستفاده جنسی نمیاد ، و همین زندگی کودکی پر استرس و تنهایی هم میتونه افعی خلق کنه
انتظار این حرف نداشتم؟ آرمان قاتل؟؟؟ اون وقت با اعتراف اون قتله با جزئیات توسط مریلا زارعی جلو آرمان چی میگی؟ بعد یارو کارگردانه نه برکینگ بد که برسه به ترکیب سم افعی و مهم تر از همه یعنی بنظرت این تراپیسته ک از نظر خودش شکست خوردس و ازنظر فیلمسازم نماد یه ادم ناموفق چ شکلی میرسه ب این اطلاعات سری مث ترکیبات سم و مهم تر افعی بودن آرمان ولی پلیس ک خیلی هم پرقدرت نشون داده میشه نمیتونه برسه به این مدارک منکه بنظرم در فیلم داریم تغییرات تدریجی آرمان میبینیم.قشنگم درومده. و از آرمان ابتدای فیلم میرسیم ب آرمان قاتل در انتها و خیلی مسخره میشه اگه آرمان قاتل باشه
دو قسمت اول رو دیدم عالی بود. زندگی روزمره خیلیا و تفکراتشون. بعد روانشناسی حتی همذات پنداری جذابش. واقعا این سریال کجا و سریال افعی تهران که خیلی مزخرف بود کجا
چقققدر جالب همین پیشنهادو تو پلنت پاشا و کامبیز داده بودن که به جز نقد فیلم یه همچین برنامه هایی هم بسازی دمت گرم واقعا عالی بود بی صبرانه منتظر قسمت هایه بعد هم هستم🤩✨👌🏻
واسه سطح ایران خیلی خوب بود ولی سطح بین المملی با بهترین سریال های سینمای دنیا مقایسع کنیم مخصوصا هالیوود ۵ میگیره نهایت بنظرم هیچ چیزی که ببینده جا بخوره نداشت از قسمت دوم سوم معلومه ارمان بیانی قاتله ولی کوچکترین توضیحی نمیده که افغی تهران یه خانمه و پلیس به این راحتی گول خورده نفهمیده اون نیست در رابطه با قاتل و داستان های قتل نمره یک میدم به سریال فقط اجتماعی جذاب بود بدون سورپرایز نقاط ضعف میتونه نقاط قوت کمرنگ کنه در کل راضی نبودم بیشتر توقع داشتم
به نظرم چون نشون مى داد كه روانكاو هم خودش دچار بحران شخصيتى هست، و احتمالاً اون هم دچار تروما هست، حق دادن به أفعى تهران يك نوع همزادپندارى محسوب مى شد! چون إقرار مى كرد كه من روانكاو خوبى نيستم، و در هيچ كجاى سريال هم رفتار حرفه اى نداشت، و مرتب مرزها رو رد مى كرد و دچار نقصان در كار حرفه اى مى شد!!!
مریلا زارعی برای من همیشه واقعی بوده. بویژه تو فیلمش با شکیبایی (دست های خالی) وای برای اولین بار ب نظر من در این اثر اصلا نتونست نقش رو در بیاره و بازی ها بیرون میزد همچنین گریم این نقش اصلا ب نطر من قوی نبود
چند سریال اخیر در راستای مجازات بدون مراجعه به قانون بوده چون فرد قانون رو ناکافی میدونسته. و جالب اینکه خط داستان تماشاگر رو در سمت نقش قانون گریز قرار داده. پوست شیر و خون سرد و افعی تهران چند نمونه اخیر هست. طبعا تاثیر در ناخودآگاه تماشاگر خواهد داشت. بعید نیست ذهن برخی آدمها در شرایطی مشابه، تصمیم مشابه فرد قانون گریز بگیره. چون قبلا یکبار حق رو داده بهش و قهرمان سازی کرده در ذهن خودش.
به نظرم خیلی از حرف هایی که توی فیلم زده شد برای نشون دادن این بود که چرا خیلی موارد توی فیلم نبود...اینکه مدام حرف از سانسور شد نشون دهنده ی این هست که سانسور واقعا باعث میشه ک خیلی چیزها نتونه نشون داده بشه و متاسفانه یکی از بزرگترین باگ های سینمای ایران همین سانسور هست
پیمان معادی" و "سامان مقدم" در دومین تجربه مشترکشان پس از فیلم بسیار خوب "کافه ستاره"، انگار به زبانی مشترک رسیدهاند. "افعی تهران"، برآیند دو آدم کاربلد است و حاصلش، یک سریال تماشایی و استاندارد . جذابیت فیلم، برآمده از کاریزمای پیمان معادیست و سامان مقدم با هوشمندی نه تنها مانع از درخشش معادی نمیشود بلکه آن را متبلور میسازد. پیمان معادی همانقدر که در ایرانیزه کردن "کوچه میداک" در کافه ستاره، یا همان "کوچه مَدَق" ِ "نجیب محفوظ"، درخشان عمل میکند- کاری به حاشیههای زمان پخشش ندارم- بلکه در بومی کردن قصه یک قاتل سریالی نیز موفق ظاهر میشود؛ همان عاملی که سریال "خونسرد" با بازی بیروح امیر آقایی را در اقتباس از "دکستر" ناکام میگذارد. حضور بینالمللی موفق پیمان معادی و هوش ذاتی و درک درستش از رسانه، اعتماد به نفسی به او بخشیده که هر نقشی را به زیبایی درمیآورد. خودآگاهیاش در مقام یک بازیگر/کارگردان خوشبختانه به خودشیفتگی نمیانجامد و میبینیم که تیغ بیرحمانه نقد او، بیش و پیش از همه، خود او را نشانه رفته که گاهی به خودزنی میانجامد. خشم زیرپوستیاش به مثابه آتشفشانی خاموش و اوج و فرود ِ زهر کلامش، از او یک برند ساخته. افعی تهران، نه فقط در باره یک قاتل سریالی، که سندی درجه یک از ساز و کار صنعت سینما و حرفه فیلمسازی در روزگار ماست. اینکه منتقد سختگیر و گوشتتلخی چون "آرمان بیانی" در ساخت نخستین فیلمش باید تن به ملاحظاتی بدهد که روزگاری مایه تمسخرش بوده، طنز تلخ فیلم است. جایگزینی دوست دختر بیاستعداد سرمایهگذار فیلم در نقش حساس اول و تبدیل علی مصفا به پژمان جمشیدی، نمونههایی کوچک از این طنز تلخاند که عزت نفساش را نشانه رفتهاند. به همه اینها بیفزایید درگیری کارگردان با همسر سابق و کودک بازیگوشش- با بازی محشر ماهور نعمتی- و خاطرات تلخ کودکی که چون موتیفی در جای جای فیلم تکرار میشود، که ساختن فیلم در مورد کودک آزاری را به دغدغهای شخصی بدل میکند و سبب میشود تا فیلم در لایههای زیرین ره به تاویلهای روانشناختی و جامعهشناختی ببرد. فصل عزاداری که با آمدن "امین حیایی" و سلفی گرفتنها به ضیافتی مفرح تبدیل میشود، سورئال و عالیست. پینگ پنگ دیالوگها، بسیار خوب درآمده و انتخاب دقیق ترانهها و تراکها خارجی، به فضاسازی و درک بهتر شخصیت کمک میکند و در نهایت ترانه زیبای "رضا یزدانی" که با لحن دریغآلود فیلم، بشدت همخوان است.