مطالعات تطبیقی ادیان و عرفان، زنانه نگری و زنان موسیقی ، مطالعات اجتماعی و بینارشته ای فرهنگ ها زبان ها و هنرها، محفلی برای روشنفکران زن زندگی آزادی ایران 🕊
نیروی صف شکن خمینی درسقوط ۵۷ دانشگاهیان ایران بودند ، اصلی ترین جریانی که بافریب این نیرو رابمیدان آورد همین روشنفکرنمایان دینی بودند ، اینان مشاطه گران وماله کشان چهره هولناک دین بودند چهره اییکه امروز دنیا کم وایران بیش آنراشناخته است .
کاشکی کسانی که اینجا چه چه و به به کردن هم به نهج آقای ملکیان عمل بکنن و همه چی رو مسلم نگیرن و زود باور نشن حتی به کلام خودش هرچقدر هم عالی به نظر بیاد. تفکر ، تحقیق تامل
عرض ادب و احترام دارم به آقای ملکیان و ازشون استفاده میکنیم . اما تعجب میکنم چجوری داره میگه که قرآن داره تناقض میگه در مورد داستان قوم معاد و این نشون میده که از لغت عربی زیاد وارد نیست چون هر عربی رو بیارید میفهمه که این یکی از اسالیب زبان است و هیچ تناقضی نداره براتون مثال میزنم؛ مثلا من میرم مسافرت ۱۰ روز بعد که برگشتم به خانوادم میگم روزهایی که آنجا بودم ... بعد یه جا دیگه میگم تو ده روزی که اونجا بودم بعد میگم ان روزی که اونجا رفتم . جمله اخر ابتدای سفرم رو بیان میکنه و وده روز عدد روزها رو بیان میکنه و روزهای که اونجا بودم هم با ده روز منفاتی نداره چونکه جمع است و ۱۰ روز هم جمع هستش . اصلا این رو در هر زبانی میشه پیادش کرد پس تناقض کو !؟
در رابطه با و جعلنا من الماء کل شیء ، این کل شئ تخصیص میخوره یعنی عام مطلق نیست در لغت عرب همچین چیزی زیاد داره ، عربا کل را بعضی وقتا میگن و میدونن که یه چیزهایی رو شامل نمیشه و مخاطبشون هم اینو میفهمه از سیاق کلام ، راجع به همین آیه هم خود سیاق نشون میده که داره به جیزهایی که مشرکین میشناسن میگه جعلنا من الماء کل شئ حی نه راجع به هر موجودی در وجود .
هیچ دینی نداریم که به ظلم توصیه کرده باشد اما عادلانه بودن را خود دین تعریف میکند/ یک سلسله نابرابریهایی در جامعه پیشامدرن هست و این نابرابریها وارد دین و مذهب هم شده است/ وقتی از برابری به سمت برادری و شفقت برویم، اینجا میبینیم که کارنامه ادیان مثبت است/ مصطفی ملکیان t.me/Vortrags/91422 نشست « دین و نابرابریها » توسط دفتر اجتماعی اقتصادی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با همکاری مؤسسه فرزانه در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد. مصطفی ملکیان طی سخنانی در این نشست با بیان اینکه برابری زیرمجموعه عدالت است، گفت: «وقتی که ما سخن از برابری میگوییم، در واقع داریم سخن از عدالت یا کل عدالت میگوییم. من در اینجا نمیخواهم اعلام موضع کنم در باب اینکه آیا یگانه مصداق عدالت برابری است و یا اینکه برابری یکی از مصادیق آن است. ولی میخواهم بر این نکته مصر باشم که به هر حال برابری زیرمجموعه عدالت قرار میگیرد. بیشترِ فیلسوفان سیاست، اخلاق و حقوق به این پیشفرض قائل اند.» این پژوهشگر مسائل فلسفی افزود: دین بیش از هرچیزی به ایجاد یک هویت جمعی در میان پیروان خودش اهمیت میدهد و بیش از هر چیزی میخواهد که پیروانش یک هویت جمعی مشترک، واحد و ثابت پیدا کنند و همه خودشان را عضو یک گروه، جماعت یا جامعه بدانند؛ و این اختصاص به دین خاصی هم ندارد. یعنی همهی ادیان میخواهند یک جماعت و جامعهای پدید بیاورند که هر مؤمنی خودش را به جای اینکه یک فرد بداند، عضو آن جامعه بداند. معنای هویت جمعی این است که فردیت کافی نیست؛ فردیت کنار برود و به جای آن عضویت بیاید. وی ادامه داد: نتیجه این میشود که شخصِ همدین با شخصِ ناهمدین دو حکم پیدا میکنند و در درون دینِ واحد هم شخصِ هممذهب با شخصِ ناهممذهب دو حکم پیدا میکنند. یعنی [علاوه بر ادیان] مذاهب هم میخواهند این هویت جمعی را مؤکد کنند و مرزبندیها دورتر میشود. این مرزبندیها هرقدر ما را از هم دور میکنند اما در عوض کسانی که با هم باقی ماندهاند را متحدتر و همبستگی اجتماعی را بین آن افراد بیشتر میکنند. نتیجه این میشود که من دیگر نمیتوانم با همکیش برابر با ناهمکیش رفتار کنم؛ رفتار من با مسلمانان و پیروان سایر ادیان متفاوت میشود و چون من شیعه هستم، رفتارم با مسلمانان سنی هم متفاوت میشود. ملکیان یادآور شد: نکته دوم این است که ادیان در دوران پیشامدرن ظهور کردهاند و اقتضائات زندگی در دوران سنت در تعالیم این ادیان متبلور شده است. یعنی به تعبیری که علمای مسلمان به کار میبرند، اکثر احکام و قوانین اسلام امضایی است و تأسیسی نیست؛ یعنی آنچه در جامعه وجود داشته را تأیید کرده است. آن وقت یک سلسله نابرابریهایی در جامعه پیشامدرن هست و این نابرابریها وارد دین و مذهب هم شده است. مثلا مسلما در جامعه پیشامدرن آزاد و برده با هم تفاوت حقوقی دارند و رابطه آنها با هم برابر نیست. نمونه دیگر این است که در جامعه پیشامدرن زن و مرد اصلا حقوق برابر ندارند. مثلا آیین هندو میگفت اگر مردی وفات کرد باید زن او را هم همراهش بسوزانند؛ آیا در باب مرد هم همین حرف را میزد؟ در فقه و حقوق همه ادیان این نابرابری تثبیت شده و آمده است. ادامه در: modaresinpress.ir/cultural/4279/ @anjomanemodaresin
میخواید مثل ناصرالدین شاه بگید همه چیزمون به هم میخوره و ما چنین عمل می کنیم چون شرایطمان چنان است؟ اگر این هست عاملیت و سوژگی و رشد نیلوفر در مرداب چه می شود؟
@@mojdemarvast2366 خود تمثیل نیلوفر در مرداب پذیرش مرداب را در خود دارد. آنچه این تمثیل نمی پذیرد توجیه همه ی افکار و اعمال به واسطه ی شرایط است و این نوع دیگری از همان تقدیرگرایی است. انجا فرد بنده ی تقدیر است و اینجا بنده ی تام الاختیار شرایط.
موضوع ارتباط اقتصاد با اخلاق رانمیتوان به این صورت تحلیل کرد. اگراینطوراست پس چرا آمارخودکشی در سوئیس و ژاپن که اقتصاد پویایی دارند اینقدر زیاداست؟ درکشورهای تحت سلطه ی دیکتاتوری ایدئولوژیک ظلم وبی عدالتی باعث اقتصاد منفی میشود،دراین کشورهاشاهد سقوط اخلاق هستیم.درکشورهای اقتصاد پویا هم دچار اشکال مختلفی از ناهنجاریها هستیم. پس اقتصاد به تنهایی نمیتواند اخلاق و رفتارهای بهنجار را تضمین کند. اینجاست که آن حلقه ی گمشده را باید جست اما آین حلقه درهیچ یک ازنهادهای اجتماعی انسانی نیست ،بلکه آن زیربنای همه ی آنهاست که تمام آن نهادهارا از اندیشه های انسانی درست تغذیه میکند.این حلقه ی گمشده برخلاف نهاد دین و سیاست واقتصاد و...که درطول تاریخ قصدش تسلط برسایرنهاد ها ودرنتیجه تسلط بر تمام انسانها بود،درزیربنا قراردارد،هدفش سروری وتسلط برانسان نیست،بلکه هدفش هدایت هوشمندانه براساس اختیاروانتخاب آزادانه ی بشری است. آن حلقه ی گمشده را باید پیدا کرد.
خیلی با نظردکترمحدثی وهمفکران ایشان موافق نیستم.صرفا وجود مشکلات عامل پناه بردن به ماوراء نیست.وقصد تقلیل دادن مشکلات هم نیت آنها نیست. روی اوردن به مفهومی به نام خداوند امری ازلی وابدی است. همواره درطول تاریخ بشر، چنین خواستی بوده،حتی اگر دین هم کنارگذاشته شود بازانسان تمایل به کشف ودرک خالق دارد بنابراین موضوعی مثل عرفان همیشه طرفدارانی خواهدداشت.البته دکان ساختن از عرفان را هم رد نمیکنم..
بنظرمیرسد که شخصیتی مثل محمدعلی طاهری بنیانگذارعرفان حلقه دردوره ی معاصر موفق شده با ایده و گفتمان عرفان کمال فراتراز تمام دستگاه دین و روحانیت درتمام ادیان ، راه تازه ای نه تنها به انسان ایرانی بلکه به همه ی بشریت نشان دهد. راه تازه ای که بسیار جامع و دربرگیرنده است وطی ۴ دهه پیروان بسیاری را به گرد خود جمع کرده است.این احتمال هست که یک دهم جامعه ی ایرانی با گفتمان او آشنایی پیدا کرده اند. اخیرا درسطح جهان نیز موفقیتهای خیره کننده ای پدست آورده است.دلیل این موفقیت، جهان شمول بودن آموزه ها واصول اساسی این مکتب است. گفتمانی که تمام واسطه های بین انسان وخدا را حذف کرده و انسان امروز را بی هیچ واسطه ای به خدا پیوند میزند. درگفتمان دینی سنتی پیامبران وجانشینان و کارگزاران دینی واسطه های مقدسی بودند که انسانها ازطریق آنها باخدا ارتباط برقرار میکردند. بنظر میرسد که کاهش اعتبار نهاد دین درایران یکی ازدلایل ظهور و پیشرفت مکتب عرفان کیهانی حلقه است.
عجب!🤔 برنامه هایی که آگاهی را ارائه میدهند بازدیدکنندگان چندانی ندارد.!! عجیب تراینکه جامعه ی ایران بدون دیدن چنین برنامه هایی راه خودش را میرود وچنان درست میرود که باعث ساختن چنین برنامه ای برای آن حرکتها میشود😂😂😂😂😂😂
درود بر شما جناب آقای ملکیان فرهیخته و امیدوارم روزی سخنان گرانبهای شما ۲۴ ساعته از تلوزیون های سراسری ایران جهت آگاهی مردم خفته پخش شود👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼🌷❤️