اهمیت فرهنگ را بهطورکلی میتوان در دو جنبه خلاصه کرد، نخست جایگاهی که فرهنگ در هویت و موجودیت جامعه دارد و دیگری نقشی که فرهنگ در پیشرفت و توسعه جوامع ایفا میکند. بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد. فرهنگ اساس ملت است، اساس ملیت یک ملت است، اساس استقلال یک ملت است، میتوان گفت فرهنگ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای یک ملت است. بنابراین رأس همه اصلاحات، اصلاح فرهنگ است.
از سوی دیگر امروزه یکی از شاخصهای اصلی توسعه پایدار، توسعه فرهنگی است و دستیابی به توسعه فرهنگی با توجه به وسعت این عرصه و تغییر و تحولات سریعی که در آن در حال شکلگیری است جز با مدیریت صحیح در این حوزه امکان پذیر نیست. فیالواقع کشورهایی که از نظر شاخصهای فرهنگی توسعه یافته هستند مسیر توسعه پایدار و رشد مداوم ظرفیتهای انسانی، فیزیکی و فناوری خود را به آسانی طی میکنند.
فرهنگساز قصد دارد افکار متفاوت را پیرامون فرهنگ به اشتراک گذارد.
ما زمانی میتوانیم به سعادت برسیم که هماهنگ شویم و اختلافات را کنار بگذرانیم. از سخنان تند و گزنده دوری بجوییم و بزرگان و متفکران را احترام فراوان بگذاریم حتی اگر با ما همنظر نباشند.
( سال۱۴۰۳خورسیدی ) ایران سالی است که در ایران و ایالات متحده آمریکا سال سیاسی است با سلام به جناب ریس جمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۴ میلادی و سال ۱۴۰۳خورشیدی ایران خوب وسیاسی پور نشاط است. ازجناب آقای جوی بایدن ریس جمهور ایالات متحده آمریکا از حزب دموکرات آمریکا متشکریم این جناب آقای علیرضا شکیبایی میباشم و با تشکر سیاسی تقدیم سیاسی درسال ۲۰۲۴ میلادی تقدیم سیاسی مینمایم و تقدیم میکنیم و آرزوی پیروزی برای مردم و دولت و جناب ریس جمهوری ایالات متحده آمریکا داریمMr. Joseph R. Biden.Jr. و قدردانیه از آقای ریس مجلس ایالات متحده آمریکا. . آقای Mr. Mike Johnson.داریم با تشکر از شما از ایالات متحده آمریکا داریم ریس مجلس ایالات متحده آمریکا. .آقای مایک جانسون بسیار متشکرمیباشیم و رای سیاسی در سال (۲۰۲۴ میلادی) و خواهیم داد به ایالات متحد امریکا در سال ۱۴۰۳خورشیدی ایران از دفتر سیاسی آقای علیرضا شکیبایی متشکر
قدر دکتر سروش را بدانید ،اگر چه ممکن است همچون دیگر آدمیان خطا ها واشتباهاتی داشته باشد ،که هیچ کس را گریز از آن نیست .آرزوی سلامتی وتوفیق برای ایشان دارم .
آقای دبیر شورای فرهنگی. مملکتی که شما دبیر شورای عالی فرهنگیش باشی و این لحن صحبتت باشه بایدو اوضاعش همین باشه. نفله یه کلمه حقوقیه و دگتر برهانی کاملا درست و بجا تحلیل موضوع کرده فقط گناه دکتر برهانی اینه که در کشوری زندگی میکنه که دبیر شورای عالی فرهنگیش یکی مثل توعه
در میان فیلسوفان مسلمان آکادمی دیده فارسی زبان آقای نراقی در قله قرار دارد. کلامش چون از جان بر می آید و مدعی نیست لاجرم برجان می نشیندُ بشرط آنکه شنونده با زمینه ذهنی روشن کلام او را ادراک کند و نه بصورت مدعی. آنچه او می گوید آنچیزی است که می فهمد و زندگی می کند و بدنبال جلب شنونده نا آشنا به موضوع نیست.
آرزو میکنم زمانی بیاد که وقتی دو نفر در مورد اقتصاد مناظره میکنن هی نگن آقا و حضرت فلان و حدیث فلان .یعنی واقعا باعث شرمساریه هر دو این اشخاص دستمال کشن و کل حرفشون این بود که فقط باید به حرف آقا گوش بدیم 🤦♂
جناب اقای طغیانی از حضرت امیرروایت شده است معیار درستی و برحق بودن سخن دیگران شخصیت وجودی انها نیست بلکه کلامشان است، شما هنوز اظهارات اقای جبرئیلی رانشنیدید ابتدا به سبقه تحصیلاتی ایشان حمله ورمیشوید ،بهتر میبودقبل از تحصیل علوم اقتصادی که مدعی ان هست که البته همان همدعیان هم مشربتان همین فواجع اقتصادی رابرای مردم رقم زدند تا جیبشان را از بیت المال پر نمایند ،تشریف ببرید ابتدا با مفاهیم مذهبی خصوصا نهج البلاغه حضرت امیر را مطالعه نماید تا منش ورفتارتان اخلاقی و عقلی باشد نه تابع نعل به نعل هم سلکانتان، البته از دوستان شما نیز چنین پیش داوری های دیده ایم ، مانند اظهارات شیخ اسکاتلندی حسن روحانی که میگفت با امدن رئیسی پیادره روها دیوار کشی شده زنان ومردان تفکیک میشوند.
توهین نکرده جواب توهین اون عرب رو داده اون توهین کرده گفته: ایران عرب رو فاسد کرده استاد هم گفت عرب چی هست که عقل داشته باشه که ایرانیا فاسدش کنن. جواب های هویه
برای اینکه مقایسه کنید بهتر بود شخصیت مسیح را با شخصیت محمد مقایسه میگردید باز شنونده خودش تصمیم قضاوت میگرد،اصلآ قابل مقایسه نیست زیرا شما مقایسه غلط گرديد.
یکی به استاد رحمان زاده بگه اینجا امریکا نیست. واسه فهم جملات ایشون و منجسم فهمیدنش باید حداقل تافل را دارا باشیم. ایشون در ایران باید حداکثر تلاششون کنند واسع مفاهیم انگلیسی معادل فارسی بسازنند و بکار ببرند. من هیچی از بحث ابشون متوجه نشدم
درود بر برنامه ساز محترم ، مرگ خدا را در برادران کاررامازوف داستا یوسکی از زبان قهرمان داستان باورمند به خدا ی مسیح میگود که اگر خدا نباشد. پس هرکاری ازاد است ،یعنی خدا همانند افساری است این باورمن به خدا را کنترول کند. ،. ولتر با. هم اندیشان خود در باره خدا به گفتگو پرداخته. در یک زمان خدمت کار در را زده با سینی شراب وارد می شود. ولتر تلنگر می زند که گفتگو را قطع کنید بعد رفتن خدمت کار دوست ولتر می گوید تو که روشنگری میکنی چرا از خدمتکار پنهان میکنی؟ ولتر جواب می دهد این کارگر اگر بداند ما خدا را ررد می کنیم. شب میاد. سر مان را می برد! ( همان قهرمان داستان داستا یوسکی) وقتی نیچه از زبان زرتشت مرگ خدا را خبر می زند ،انگاه . بی ارزش. شدن والا ترین ارزش ها را فریاد میزند! این والاترین ارزش ها برای همه یک سان نیست! برای کشیش متعصب که شکی در باور های خود ندارد. با انیشمندی چون نیچه فرق میکند ان کشیش باورمند با پوچی ناامیدی میشد. همانند شخص تشنه ایکه در بیابان به دنبال اب روانه سراب گردد و به داند ابی نیست
ما شنیده بودیم ' آنتوان بارا نویسنده معروف مسیحی در کویت طی سخنرانی گفته بود ' اگر امام حسین علیه السلام از آن مسیحیت بود ما همه جهان را به واسطه نام ایشان مسیحی میکردیم. چگونه است که فیلسوف احمق شما ملکیان ' عاشورا را برگرفته از تراژدی مصلوب کردن عیسی میداند ؟ مسیح را مسیحیان به صلیب نکشیدند ' چگونه تست که مسلمانان امام خود را کشتند ؟ در خصوص عیسی مسیح ع و این که رازش با کعبه چیه ' بماند تو اون دنیا بهت حالی میکنن . ولی تو چیزی که علم ندارید چرا واردمیشید ؟ 🤴🏼🇮🇷🌐
اگه کسی فلسفه رو .. فلسفهورزی اصیل رو بشناسه اون وقت میدونه که عبدالکریمی .. با احتیاط.. تنها فیلسوف زندهی ایرانی هست.. با اینکه با هر متر و معیاری مخالف تام ایشان هستم..!!
اولن که درگیری رو قطعا بی حجاب ها شروع کردن با شکوندن هنجار ۳هزار ساله ما ایرانیا دوما نهی از منکر فقط به این معنی نیست که شما بگی این کارو بکن اینو نکن. شما باید تلاش کنی با دلیل و استدلال طرف مقابلت رو قانع کنی که داره کار اشتباهی میکنه (به ویژه نوجوان ها که واقعن ناآگاهن). کسی که بد میاد وسط خیابون معلومه که با یک کلمه که بپوش قانع نمیشه چون اینو قبلن هزار نفر بهش گفتن. اگه خدا منظورش از نهی از منکر این بود که واقعن باید به کار خدا شک میکرد و قطعا هیچ تاثیری تو جامعه نداشت
یخهای بین شادروان طباطبایی و دکتر سروش بعد از رفتن آقای طباطبایی به آمریکا کمی آب شده بود. سخنان آقای طباطبایی مربوط به دورهای است که دکتر سروش متقابلا گفته بود: با هگل پای در گل و استراق و ....