عطار سنی در مورد علی می فرماید ز مشرق تا به مغرب گر امامست امیرالمؤمنین حیدر تمامست گرفته این جهان زخم سنانش گذشته زان جهان وصف سه نانش چو در سر عطا اخلاص او راست سه نان را هفده آیة خاص او راست سه قرصش چون دو قرص ماه و خورشید دو عالم را بخوان بنشاند جاوید ترا گر تیر باران بر دوامست علیُّ جُنّةُ جُنّة تمامست پیمبر گفتش ای نور دو دیده ز یک نوریم هر دو آفریده چنان در شهر دانش باب آمد که جَنّت را بحق بوّاب آمد چنان مطلق شد اودر فقر وفاقه که زرّ و نقره دادش سه طلاقه اگرچه سیم و زر با حرمت آمد ولی گوسالهٔ این امّت آمد کجا گوساله هرگز رنجه گردد که با شیری چنین هم پنجه گردد چنین نقلست کورا جوشنی بود که پشت و روی جوشن روشنی بود ازان چون روی بودش پشت جوشن که بر بستش بدان اندام روشن چنین گفت او که گر منبر نهندم بدستوری حق داور دهندم میان خلق عالم جاودانه کنم حکم از کتاب چارگانه چو هرچ او گفت از بهر یقین گفت زبان بگشاد روزی وچنین گفت که لو کشف الغطا دادست دستم خدا را تا نبینم کی پرستم زهی چشم و زهی علم و زهی کار زهی خورشید علم و بحر زخّار دم شیر خدا می‌رفت تا چین ز علمش ناف آهو گشت مشکین ازین گفتند مرد داد و دین شو ز یثرب علم جستن را به چین شو اسد کو ناف خانهٔ آفتابست ازان آهو دمش چون مشک نابست خطا گفتم که ازمشک خطایست که او هم نافه و شیر خدایست اگر علمش شدی بحری مصوّر درو یک قطره بودی بحر اخضر چو هیچش طاقت منّت نبودی ز همّت گشت مزدور جهودی کسی گفتش چرا کردی، بر آشفت زبان بگشاد چون تیغ و چنین گفت: لَنَقْلُ الصخر من قلل الجبال اَحَبُّ اِلیَّ مِن مِنَنِ الرجالِ یقول الناس لی فی الکسب عار فقُلت العارُ فی ذُلِّ السؤالِ همیشه چار رکن عالم آباد ز سعی دو خُسُر بود و دو داماد ز مشرق تا به مغرب گر امامست امیرالمؤمنین حیدر تمامست گرفته این جهان زخم سنانش گذشته زان جهان وصف سه نانش چو در سر عطا اخلاص او راست سه نان را هفده آیة خاص او راست سه قرصش چون دو قرص ماه و خورشید دو عالم را بخوان بنشاند جاوید ترا گر تیر باران بر دوامست علیُّ جُنّةُ جُنّة تمامست پیمبر گفتش ای نور دو دیده ز یک نوریم هر دو آفریده چنان در شهر دانش باب آمد که جَنّت را بحق بوّاب آمد چنان مطلق شد اودر فقر وفاقه که زرّ و نقره دادش سه طلاقه اگرچه سیم و زر با حرمت آمد ولی گوسالهٔ این امّت آمد کجا گوساله هرگز رنجه گردد که با شیری چنین هم پنجه گردد چنین نقلست کورا جوشنی بود که پشت و روی جوشن روشنی بود ازان چون روی بودش پشت جوشن که بر بستش بدان اندام روشن چنین گفت او که گر منبر نهندم بدستوری حق داور دهندم میان خلق عالم جاودانه کنم حکم از کتاب چارگانه چو هرچ او گفت از بهر یقین گفت زبان بگشاد روزی وچنین گفت که لو کشف الغطا دادست دستم خدا را تا نبینم کی پرستم زهی چشم و زهی علم و زهی کار زهی خورشید علم و بحر زخّار دم شیر خدا می‌رفت تا چین ز علمش ناف آهو گشت مشکین ازین گفتند مرد داد و دین شو ز یثرب علم جستن را به چین شو اسد کو ناف خانهٔ آفتابست ازان آهو دمش چون مشک نابست خطا گفتم که ازمشک خطایست که او هم نافه و شیر خدایست اگر علمش شدی بحری مصوّر درو یک قطره بودی بحر اخضر چو هیچش طاقت منّت نبودی ز همّت گشت مزدور جهودی کسی گفتش چرا کردی، بر آشفت زبان بگشاد چون تیغ و چنین گفت: لَنَقْلُ الصخر من قلل الجبال اَحَبُّ اِلیَّ مِن مِنَنِ الرجالِ یقول الناس لی فی الکسب عار فقُلت العارُ فی ذُلِّ السؤالِ همیشه چار رکن عالم آباد ز سعی دو خُسُر بود و دو داماد

سلام و رحمت الله باد بر شما مهدیان و طلسم شکنان شرک و خرافات در ایران. شما وهابی ها ی عزیز و موحد با روشنگری ها تان چشم مردم ایران را روشن کردید

به نظر حقیر همه تماس گیرندگان یک نفر ند فقط صداشو تغییر می دهد اهل سنت هم شما وهابی ها را دوست ندارند

سلام اخه اقای سجودی عزیز اینهاکه برای اخوندجماعت نون واب نمیشه.ولی شهادت فاطمه وعلی وحسن وحسین رضی الله عنه ومحرم وصفر ودسته های عاشورا وتاسوعا وغیره برای اینها روضه وتعزیه خوانی وپولهای کلان بهمراه داره.ودرکناران قبرپرستی وامامزاده پرستی وسپس صیغه وخمس رابهمراه داره که هم پول وهم شهوت آخوند را راست وریست میکنه.وچون ارزا نمیشندلباط با باجناق شان را بهمراه داره وبخاطرماندن در قدرت دست به هر جنایتی میزنندوجوانهاونخبگان اگاه این مملکت را میکشندوفراری میدهندومنابع کشورعزیزمان رامیفروشندوباسنی ها دشمنی میکنندچون با دین کثیفشان مبارزه میکنند.لعنت به هرچی اخوندشیعه رافضی صفوی

اینها چوچه نتنیاهوی نسل کوش هستند خداوپیامبر خدارافراموش کرده انګلیس امریکا اسرایل آلسعود که سګهای راعقیدوی تربیه کرده بنام دین قرآن وسنت بازی میکنند جنګ سلفیت تکفیری باسنی وشیعه واسلام ناب محمدی است خبردار این چوچهاک شیطان ناتنیاهو. وبایدن وانګلیس السعود سګ حلقه بګوش هدایت امریکا انګلیس اسرایل سلفیت درباری ګمراه سګهاې آلسعود

از تیترتون معلومه کی پاره شده

قران و اهل بیت دو شیئ و میراث گران‌بها است که نبی مکرم آن را به مسلمانان توصیه کرد ومانند دوبال پرنده موجب سعادت و پرواز و فلاح مسلمان می شود متاسفانه شما یک بال یعنی تنها قران را آن هم مومن به بعضی آیات و کافر به بعضی آیات را مرجع دین و مذهب خودتان قرار داده اید چرا اهل بیت را کنار گذاشته و به دروغ خود را محب آنها نشان می دهید

در منابع معتبر اهل سنت ام آمدا که هر که حضرت فاطمه زهرا بنت محمد ع را ناراحت کند، غضب ایشان غضب رسول الله ص است و غضب رسول الله ص هم غضب خداست و هرکس هم مغضوب الهی باشد: جهنم🔥🔥🔥در انتظار اوست. در منابع معتبر خودتان آمده که حضرت زهرا ع تا آخر عمر شریف خود، از دست اول و ثانی دلخور بود. پس کسی که حضرت زهرا ع را اذیت کند و بعد راضیشان نکند، قطعا به غضب الهی گرفتار خواهد شد.استاد بزگوار که ابتدای برنامه از خدای تعالی میخواهید حق را نشانمان دهد، چرا دو مغضوب الهی را (که توضیح دادم)، خلیفه و امام خود انتخاب کرده‌اید ؟ حق که در احادیثتان نشانتان داده شده !

حضرت علی ع، هارون امت است، پس همانطور که حضرت هارون ع شریک حضرت موسی در همه امور بود، پس حضرت علی ع هم همینطور بود، حضرت هارون ع مثل حضرت موسی ع ، صاحب تورات بود : و اتیناهما الکتاب المستبین : "و به هارون و موسی تورات دادیم " ، مطابق با حدیث نبوی، (یا علی، تو نسبت به من، به منزله هارون به موسی هستی، مگر اینکه نبی‌ای بعد از من نیست) حضرت علی ع، چون هارون امت است ، ایشان هم بهمراه حضرت نبی ص، صاحب قرآن است و علم قرآن پیش ایشانست ، پس شیعیان ادعای اشتباهی ندارند.

در منابع معتبر فریقین آمده آمده که رسول مکرم اسلام صلّی الله علیه و اله و سلّم، فرمودند: یا علیّ ، انت منّی بمنزله هارون من موسی ، الّا انّه لا نبیّ بعدی : (ای علی تو نسبت به من، مثل هارون به موسی هستی، مگر اینکه نبی‌ای بعد من نیست)، حضرت علی ع ، هارون امت است ، پس همانطور که رتبه دوم در بنی اسرائیل بعد از حضرت موسی ع متعلق به حضرت هارون ع بود، پس حضرت علی ع هم رتبه دوم امت محمد را بعد از حضرت نبی ص دارا هستند، که از شجاعتشان در خوابیدن در بستر پیامبر ص تا رشادتشان در بدر و احد و خندق و خیبر و ... می‌شود ایمان و اخلاص و تقرب حضرت علی ع را دید. حضرت علی ع مطابق با حدیث معتبر نبوی، مقام اول صحابه هستند. هر کس غیر این اعتقاد دارد یعنی حدیث نبوی را ردّ کرده است.

ودولتی بر اساس ارتداد و شرک یهود و آل ابو سفیان. بنا گذاشتید و فساد و تباهی و تحریف دین اقدام نمودید ۰۰۰۰ آیه والذین هادو یحرفون الکلم عن مواضعه

وهدم ونهب وسزاندن شهر ها و غارت اموال آنه با همکاری مسیحی ها را فتح الفتوح می نامید ۰۰۰۰ اف بر شما ۰۰اما دین شما اساسش با توطیه برعلیه اسلام و پیامبر وترور و قتل او بنیانگذاری شده و به گفته قرآن و پیشبینی او بر علیه او انقلاب کردید

از کتاب خدا حذف کردید و یا به نفع یهود و نصارا مصادره کردید ۰۰۰۰۰ و آقای مهندس شما وهابیها ۰۰۰۰ چه کینه جویانه و با وقاحت تمام گفتند دلخوش به پیامبر نباشید در حالیکه او رحمت للعالمین است ۰۰۰۰۰۰شما به کشتار ۶ ملیون انسان در ایران و افریقا

خداوند جبراییل را فرستاد و هر آنچه برای رشد ۰۰ آدمیان فرستاده بود از قبیل وحی وعلم غیب و عصمت همه را پس گرفت و امام که ولی خاست و هادی آنها و مجری احکام اوست۰۰۰ و بعد از پیامبر الگوست ۰۰ آیه ولکم فیهم اسوت ۰۰۰ را را لفظا و یا مفهوما

اینکه دین شما عمریها مثل خانه عنکبوت سست است و عقاید شما بر مبنای دین یهود وشرک مشرکان و ارتداد بنیانگذاری شده شکی در آن نیست اول خدای شما همان خدای جسمانی و محدود ومحتاجاست ۰۰۰۰۰۰دوم پیامبر شما غیر معصوم و عبوس است در سوره عبس و تولی ۰۰۰۰سوم با ارتحا پیامبر

استاد موحد عزیز حدیثی که علی رضی الله عنه با حسبنا کتاب الله موافق بوده است به آن بیننده عزیز قرار بود معرفی کنید فراموش کردید لطفاً در برنامه آینده حدیث را بیاورید جزاک الله خیرا

سلام.خداوندانسان را خلق کردو او راخلیفه خودبرروی زمین قرار داد وبرخلاف دیگرموجودات بجای زندگی قریضی زندگی ازادانه با درک وفهم وهوش افریدتا خودمان پیشرفت کنیم وبوجودخالق یکتاپی ببریم البته ذات خداوند خلق کردن است ولیکا بین ماودیگرموجودات عالم فرق زیادی گذاشته وشیطان را هم خلق کرده وازادگذاشته تا انسانهارا با آن بیازمایدالبته نه برای خودش بلکه برای خودماتا بفهمیم که خداوندچطورخالق تواناومهربانیست که توبه را هم قراردادهوهرکس خدارافراموش کندشیطان بطرف اومیایدودست اورامیگیردولی اگرذات انسان پاک باشدبازهم خدااوراازشرشیطان حفظ میکندپس خیروشردراین دنیامخلوط ودست خودماست نه خدا.ولی دران دنیاخیروشر هست ولی جدامیشوددرجهنم شر وبهشت خیرالبته بادرجات مختلف.یاحق

شیعه اینقدر نرم و شکننده است که یه سوال ازش می کنی یکسره فرار می کند به همین خاطر تکه تکه و پاره پاره می شود😂

امامت بهانه ای برای تکفیروظلم وجنایت علیه اهل سنت وحتی شیعیانی که درراه وروش تشیع اثناعشری ها نیستند.ازاین قائله مستثنی نمی باشند ,!!!

فعلا که شیعه در ایران عراق یمن لبنان افغانستان و هر جایی که نام مقدس شیعه اهل بیت وجود دارد همه باهم مجتمع و متحد یکدست و یک صدا از پارگی شما توسط امریکا و انگلیس و اسرائیل در فلسطین و اردن و سوریه جلوگیری و پارگی هاتان را رفو می کنند خجالت بکشید برعکس شما چنان از هم جدا و پاره شده اید که ازملت مظلوم فلسطین هم مذهب خودتان در مقابل یک گروهگ یهودی نه تنها دفاع نمی کنید بلکه از ترس به دشمن قسم خورده تان کمک می کنید

❤❤❤❤

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹👍

چرا اقای موحد هیچ پاسخی برای سوالات من نمیدی؟ پیامبر اسلام عرب بوده؟ و اسلام ربطی به غیر عرب نداره، اگر اسلام برای تمام جوامع باشه چرا قران به زبان عرب؟

اقای ابلح مسلمان اهل سنت، بعداز این حکومت شماها هیچ جایگاهی ندارید، دیگه اسلام جایگاهی نداره

💛❤❤💚💚💙💙🤍🤍🧡💙

سلام.حضرت عیسی از کودکی امام وپیامبرشدولی از داخل قنداق با مردم صحبت کرد واز مادرش واز دینش دفاع کرد ولی مهدی را نه کسی دیده ونه ازمایش شده ونه دینی اورده.مهدی به گفته قران دراخرزمان متولدمیشودواز زریه پیامبروهم نام پیامبروپدرپیامبراست وکتابش همین قران است که شخصی عادیست.امامت شیعه که میگویندعلم غیب دارندوجهان رامدیریت میکنندهرگز درقران واز طرف خدانیامده ودروغی ودینی ساختگی بیش نیست.امامت در قران هست واول خداوندقران را امام قرارداده وپیامبرهم امام بوده وابراهیم علیه سلام هم امام بوده یعنی بینایی داشته که راهنمای قومش شده ولی بعداز پیامبر دیگه امام الهی نیست.ولی امام از طرف مردم که هم امام کفر وهم امام ایمان در قران امده است وقران واضح است

امیدوارم آقای فروغی نصیحت بنده را بعنوان یک شیعه بشنود و هرگز وارد مناظره با اهل سنت نگردد چون با رفتار مشمئز کننده خود باعث تحقیر شیعیان میشود و با آنکه خودش برای خودش نوشابه باز میکند اما هربار بصورت مقتضی شکست میخورد

24 - چرا عمری و بکری نیستم و بر دین پاک اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستم؟ زیرا پیروان واقعی سنت نبوی (ص) فقط و فقط شیعیان حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام هستند. پیامبر مکرم ص فرمودند: «انّ علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی». مدرک: سنن ترمذی، چاپ دارالفکر بیروت در سال 2008 ، باب مناقب علی بن ابیطالب ص 1061 حدیث 3732 رسول خدا (ص) فرمودند: «به درستی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام از من است و من هم از اویم و ایشان پس از من رئیس و سرپرست و آقا و ارباب و صاحب اختیار تمام مؤمنان و دین داران واقعی هستند». و اینک نکاتی در باره ی این حدیث شریف: - هر شخصی که ادعای مسلمانی و پیروی از نبی مکرم (ص) را دارد، آیا می تواند پس از نبی اکرم (ص) کسی غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (ع) را رهبر و صاحب اختیار خود بداند و خود را مسلمان هم فرض کند؟ که اگر چنین کند ثابت کرده که هیچ اعتقادی به رسول اکرم (ص) ندارد و بویی از اسلام نبرده است. - کلمه ی «ولی» در این حدیث شریف نمی تواند به معنای دوست باشد زیرا نمی شود که حضرت علی سلام الله علیه در زمان حیات نبی اکرم (ص) دوست مؤمنان نباشد و بعبارتی دشمن آنان باشد! و فقط پس از رحلت نبی اکرم (ص) دوست آنان شود، یعنی ترجمه ی این واژه بعنوان دوست بی معنا و مسخره ساختن کلام شریف نبوی (ص) است، پس لاجرم همان سرپرستی و آقایی و ولایتی که نبی اکرم (ص) بر مؤمنان و دین داران واقعی داشته و دارند، حضرت امیر االمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیهما نیز بر دین داران واقعی در تمام ادوار تاریخ داشته و دارند. - این حدیث شریف همچنین اثبات می کند که بر اساس کلام حکیمانه ی حضرت نبوی (ص)، جماعت عمریه دیندار و مؤمن نیستند، زیرا ولی آنها حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه نیست، بلکه ابوبکر کذاب و عمر مفعول حرامزاده ی شرابخوار و عثمان آتش زننده ی قرآن کریم و معاویه زاده ی هند جگر خوار فاحشه هستند، پس پر واضح می شود که پیروان چنین خبثایی اعتقادی جعلی و من درآوردی دارند و دینشان از اساس بی پایه و ساختگی است و در زمره ی مسلمانان و امت نبوی (ص) محسوب نمی شوند. - رسول اکرم (ص) همچنین در این کلام شریف بقای نام شریف خویش و دین خدا را نیز مرهون حضرت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما عنوان می کنند و می فرمایند: «و انا منه» یعنی «من هم از اویم» و این نمی تواند ارتباط نسبی را برساند، زیرا عمر شریف حضرت نبی اکرم ص 30 سال از حضرت امیرالمؤمنین بیشتر بود و این کلام ارتباطی به هم ریشه بودن و قرابت نسبی ندارد و بلکه سخن از مقام شامخ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در امر ابقاء و حراست از اسلام اصیل از طریق جانشینی بلافصل حضرت نبوی (ص) است و بس. این مطلب بسیار قابل تأمل و تعمق است، یعنی اگر حضرت امیر سلام الله علیه وجود نداشتند نامی از نبی مکرم ص و اسلام واقعی باقی نمی ماند و «اسلام جعلی» یعنی همان اسلام معاویه پسر هند فاحشه ی زانیه یکسره بعنوان اسلام اصیل در میان تمام مسلمانان حکمفرما می شد، کما اینکه هم اکنون در میان اهل بدعت و پیروان خال المنافقین که خود را سنی می نامند و در حقیقت پیرو سنت معاویه علیه الهاویه و پسر هند بدکاره ی فاحشه هستند، چنین است. - کلمه ی حکیمانه ی «بعدی» (یعنی پس از من) در این حدیث شریف، جانشینی بلافصل حضرت مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما را ثابت می کند و رسول اکرم (ص) با این حدیث شریف مجددا و به طریقی دیگر حق جویان را به دین حقیقی رهنمون فرموده اند و تکلیف امت و پیروان واقعی خود را تا قیام قیامت مشخص ساخته اند و آنان را از پیروی هر کس غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما برحذر داشته اند. - این حدیث را محمد ترمذی یکی از نویسندگان صحاح سته نقل کرده که در میان اهل بدعت یعنی جماعت ملعون عمریه از نگارندگان صحاح سته محسوب می شود و صحاح سته مهم ترین منابع روایی پیروان دین معاویه (که خود را اهل سنت می نامند) به حساب می آیند. - «و هذا حدیث حسن» یعنی: «و این حدیثی درست و صحیح است».

24 - چرا عمری و بکری نیستم و بر دین پاک اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستم؟ زیرا پیروان واقعی سنت نبوی (ص) فقط و فقط شیعیان حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام هستند. پیامبر مکرم ص فرمودند: «انّ علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی». مدرک: سنن ترمذی، چاپ دارالفکر بیروت در سال 2008 ، باب مناقب علی بن ابیطالب ص 1061 حدیث 3732 رسول خدا (ص) فرمودند: «به درستی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام از من است و من هم از اویم و ایشان پس از من رئیس و سرپرست و آقا و ارباب و صاحب اختیار تمام مؤمنان و دین داران واقعی هستند». و اینک نکاتی در باره ی این حدیث شریف: - هر شخصی که ادعای مسلمانی و پیروی از نبی مکرم (ص) را دارد، آیا می تواند پس از نبی اکرم (ص) کسی غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (ع) را رهبر و صاحب اختیار خود بداند و خود را مسلمان هم فرض کند؟ که اگر چنین کند ثابت کرده که هیچ اعتقادی به رسول اکرم (ص) ندارد و بویی از اسلام نبرده است. - کلمه ی «ولی» در این حدیث شریف نمی تواند به معنای دوست باشد زیرا نمی شود که حضرت علی سلام الله علیه در زمان حیات نبی اکرم (ص) دوست مؤمنان نباشد و بعبارتی دشمن آنان باشد! و فقط پس از رحلت نبی اکرم (ص) دوست آنان شود، یعنی ترجمه ی این واژه بعنوان دوست بی معنا و مسخره ساختن کلام شریف نبوی (ص) است، پس لاجرم همان سرپرستی و آقایی و ولایتی که نبی اکرم (ص) بر مؤمنان و دین داران واقعی داشته و دارند، حضرت امیر االمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیهما نیز بر دین داران واقعی در تمام ادوار تاریخ داشته و دارند. - این حدیث شریف همچنین اثبات می کند که بر اساس کلام حکیمانه ی حضرت نبوی (ص)، جماعت عمریه دیندار و مؤمن نیستند، زیرا ولی آنها حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه نیست، بلکه ابوبکر کذاب و عمر مفعول حرامزاده ی شرابخوار و عثمان آتش زننده ی قرآن کریم و معاویه زاده ی هند جگر خوار فاحشه هستند، پس پر واضح می شود که پیروان چنین خبثایی اعتقادی جعلی و من درآوردی دارند و دینشان از اساس بی پایه و ساختگی است و در زمره ی مسلمانان و امت نبوی (ص) محسوب نمی شوند. - رسول اکرم (ص) همچنین در این کلام شریف بقای نام شریف خویش و دین خدا را نیز مرهون حضرت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما عنوان می کنند و می فرمایند: «و انا منه» یعنی «من هم از اویم» و این نمی تواند ارتباط نسبی را برساند، زیرا عمر شریف حضرت نبی اکرم ص 30 سال از حضرت امیرالمؤمنین بیشتر بود و این کلام ارتباطی به هم ریشه بودن و قرابت نسبی ندارد و بلکه سخن از مقام شامخ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در امر ابقاء و حراست از اسلام اصیل از طریق جانشینی بلافصل حضرت نبوی (ص) است و بس. این مطلب بسیار قابل تأمل و تعمق است، یعنی اگر حضرت امیر سلام الله علیه وجود نداشتند نامی از نبی مکرم ص و اسلام واقعی باقی نمی ماند و «اسلام جعلی» یعنی همان اسلام معاویه پسر هند فاحشه ی زانیه یکسره بعنوان اسلام اصیل در میان تمام مسلمانان حکمفرما می شد، کما اینکه هم اکنون در میان اهل بدعت و پیروان خال المنافقین که خود را سنی می نامند و در حقیقت پیرو سنت معاویه علیه الهاویه و پسر هند بدکاره ی فاحشه هستند، چنین است. - کلمه ی حکیمانه ی «بعدی» (یعنی پس از من) در این حدیث شریف، جانشینی بلافصل حضرت مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما را ثابت می کند و رسول اکرم (ص) با این حدیث شریف مجددا و به طریقی دیگر حق جویان را به دین حقیقی رهنمون فرموده اند و تکلیف امت و پیروان واقعی خود را تا قیام قیامت مشخص ساخته اند و آنان را از پیروی هر کس غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما برحذر داشته اند. - این حدیث را محمد ترمذی یکی از نویسندگان صحاح سته نقل کرده که در میان اهل بدعت یعنی جماعت ملعون عمریه از نگارندگان صحاح سته محسوب می شود و صحاح سته مهم ترین منابع روایی پیروان دین معاویه (که خود را اهل سنت می نامند) به حساب می آیند. - «و هذا حدیث حسن» یعنی: «و این حدیثی درست و صحیح است».

24 - چرا عمری و بکری نیستم و بر دین پاک اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستم؟ زیرا پیروان واقعی سنت نبوی (ص) فقط و فقط شیعیان حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام هستند. پیامبر مکرم ص فرمودند: «انّ علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی». مدرک: سنن ترمذی، چاپ دارالفکر بیروت در سال 2008 ، باب مناقب علی بن ابیطالب ص 1061 حدیث 3732 رسول خدا (ص) فرمودند: «به درستی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام از من است و من هم از اویم و ایشان پس از من رئیس و سرپرست و آقا و ارباب و صاحب اختیار تمام مؤمنان و دین داران واقعی هستند». و اینک نکاتی در باره ی این حدیث شریف: - هر شخصی که ادعای مسلمانی و پیروی از نبی مکرم (ص) را دارد، آیا می تواند پس از نبی اکرم (ص) کسی غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (ع) را رهبر و صاحب اختیار خود بداند و خود را مسلمان هم فرض کند؟ که اگر چنین کند ثابت کرده که هیچ اعتقادی به رسول اکرم (ص) ندارد و بویی از اسلام نبرده است. - کلمه ی «ولی» در این حدیث شریف نمی تواند به معنای دوست باشد زیرا نمی شود که حضرت علی سلام الله علیه در زمان حیات نبی اکرم (ص) دوست مؤمنان نباشد و بعبارتی دشمن آنان باشد! و فقط پس از رحلت نبی اکرم (ص) دوست آنان شود، یعنی ترجمه ی این واژه بعنوان دوست بی معنا و مسخره ساختن کلام شریف نبوی (ص) است، پس لاجرم همان سرپرستی و آقایی و ولایتی که نبی اکرم (ص) بر مؤمنان و دین داران واقعی داشته و دارند، حضرت امیر االمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیهما نیز بر دین داران واقعی در تمام ادوار تاریخ داشته و دارند. - این حدیث شریف همچنین اثبات می کند که بر اساس کلام حکیمانه ی حضرت نبوی (ص)، جماعت عمریه دیندار و مؤمن نیستند، زیرا ولی آنها حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه نیست، بلکه ابوبکر کذاب و عمر مفعول حرامزاده ی شرابخوار و عثمان آتش زننده ی قرآن کریم و معاویه زاده ی هند جگر خوار فاحشه هستند، پس پر واضح می شود که پیروان چنین خبثایی اعتقادی جعلی و من درآوردی دارند و دینشان از اساس بی پایه و ساختگی است و در زمره ی مسلمانان و امت نبوی (ص) محسوب نمی شوند. - رسول اکرم (ص) همچنین در این کلام شریف بقای نام شریف خویش و دین خدا را نیز مرهون حضرت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما عنوان می کنند و می فرمایند: «و انا منه» یعنی «من هم از اویم» و این نمی تواند ارتباط نسبی را برساند، زیرا عمر شریف حضرت نبی اکرم ص 30 سال از حضرت امیرالمؤمنین بیشتر بود و این کلام ارتباطی به هم ریشه بودن و قرابت نسبی ندارد و بلکه سخن از مقام شامخ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در امر ابقاء و حراست از اسلام اصیل از طریق جانشینی بلافصل حضرت نبوی (ص) است و بس. این مطلب بسیار قابل تأمل و تعمق است، یعنی اگر حضرت امیر سلام الله علیه وجود نداشتند نامی از نبی مکرم ص و اسلام واقعی باقی نمی ماند و «اسلام جعلی» یعنی همان اسلام معاویه پسر هند فاحشه ی زانیه یکسره بعنوان اسلام اصیل در میان تمام مسلمانان حکمفرما می شد، کما اینکه هم اکنون در میان اهل بدعت و پیروان خال المنافقین که خود را سنی می نامند و در حقیقت پیرو سنت معاویه علیه الهاویه و پسر هند بدکاره ی فاحشه هستند، چنین است. - کلمه ی حکیمانه ی «بعدی» (یعنی پس از من) در این حدیث شریف، جانشینی بلافصل حضرت مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما را ثابت می کند و رسول اکرم (ص) با این حدیث شریف مجددا و به طریقی دیگر حق جویان را به دین حقیقی رهنمون فرموده اند و تکلیف امت و پیروان واقعی خود را تا قیام قیامت مشخص ساخته اند و آنان را از پیروی هر کس غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما برحذر داشته اند. - این حدیث را محمد ترمذی یکی از نویسندگان صحاح سته نقل کرده که در میان اهل بدعت یعنی جماعت ملعون عمریه از نگارندگان صحاح سته محسوب می شود و صحاح سته مهم ترین منابع روایی پیروان دین معاویه (که خود را اهل سنت می نامند) به حساب می آیند. - «و هذا حدیث حسن» یعنی: «و این حدیثی درست و صحیح است».

24 - چرا عمری و بکری نیستم و بر دین پاک اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستم؟ زیرا پیروان واقعی سنت نبوی (ص) فقط و فقط شیعیان حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام هستند. پیامبر مکرم ص فرمودند: «انّ علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی». مدرک: سنن ترمذی، چاپ دارالفکر بیروت در سال 2008 ، باب مناقب علی بن ابیطالب ص 1061 حدیث 3732 رسول خدا (ص) فرمودند: «به درستی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام از من است و من هم از اویم و ایشان پس از من رئیس و سرپرست و آقا و ارباب و صاحب اختیار تمام مؤمنان و دین داران واقعی هستند». و اینک نکاتی در باره ی این حدیث شریف: - هر شخصی که ادعای مسلمانی و پیروی از نبی مکرم (ص) را دارد، آیا می تواند پس از نبی اکرم (ص) کسی غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (ع) را رهبر و صاحب اختیار خود بداند و خود را مسلمان هم فرض کند؟ که اگر چنین کند ثابت کرده که هیچ اعتقادی به رسول اکرم (ص) ندارد و بویی از اسلام نبرده است. - کلمه ی «ولی» در این حدیث شریف نمی تواند به معنای دوست باشد زیرا نمی شود که حضرت علی سلام الله علیه در زمان حیات نبی اکرم (ص) دوست مؤمنان نباشد و بعبارتی دشمن آنان باشد! و فقط پس از رحلت نبی اکرم (ص) دوست آنان شود، یعنی ترجمه ی این واژه بعنوان دوست بی معنا و مسخره ساختن کلام شریف نبوی (ص) است، پس لاجرم همان سرپرستی و آقایی و ولایتی که نبی اکرم (ص) بر مؤمنان و دین داران واقعی داشته و دارند، حضرت امیر االمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیهما نیز بر دین داران واقعی در تمام ادوار تاریخ داشته و دارند. - این حدیث شریف همچنین اثبات می کند که بر اساس کلام حکیمانه ی حضرت نبوی (ص)، جماعت عمریه دیندار و مؤمن نیستند، زیرا ولی آنها حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه نیست، بلکه ابوبکر کذاب و عمر مفعول حرامزاده ی شرابخوار و عثمان آتش زننده ی قرآن کریم و معاویه زاده ی هند جگر خوار فاحشه هستند، پس پر واضح می شود که پیروان چنین خبثایی اعتقادی جعلی و من درآوردی دارند و دینشان از اساس بی پایه و ساختگی است و در زمره ی مسلمانان و امت نبوی (ص) محسوب نمی شوند. - رسول اکرم (ص) همچنین در این کلام شریف بقای نام شریف خویش و دین خدا را نیز مرهون حضرت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما عنوان می کنند و می فرمایند: «و انا منه» یعنی «من هم از اویم» و این نمی تواند ارتباط نسبی را برساند، زیرا عمر شریف حضرت نبی اکرم ص 30 سال از حضرت امیرالمؤمنین بیشتر بود و این کلام ارتباطی به هم ریشه بودن و قرابت نسبی ندارد و بلکه سخن از مقام شامخ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در امر ابقاء و حراست از اسلام اصیل از طریق جانشینی بلافصل حضرت نبوی (ص) است و بس. این مطلب بسیار قابل تأمل و تعمق است، یعنی اگر حضرت امیر سلام الله علیه وجود نداشتند نامی از نبی مکرم ص و اسلام واقعی باقی نمی ماند و «اسلام جعلی» یعنی همان اسلام معاویه پسر هند فاحشه ی زانیه یکسره بعنوان اسلام اصیل در میان تمام مسلمانان حکمفرما می شد، کما اینکه هم اکنون در میان اهل بدعت و پیروان خال المنافقین که خود را سنی می نامند و در حقیقت پیرو سنت معاویه علیه الهاویه و پسر هند بدکاره ی فاحشه هستند، چنین است. - کلمه ی حکیمانه ی «بعدی» (یعنی پس از من) در این حدیث شریف، جانشینی بلافصل حضرت مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما را ثابت می کند و رسول اکرم (ص) با این حدیث شریف مجددا و به طریقی دیگر حق جویان را به دین حقیقی رهنمون فرموده اند و تکلیف امت و پیروان واقعی خود را تا قیام قیامت مشخص ساخته اند و آنان را از پیروی هر کس غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما برحذر داشته اند. - این حدیث را محمد ترمذی یکی از نویسندگان صحاح سته نقل کرده که در میان اهل بدعت یعنی جماعت ملعون عمریه از نگارندگان صحاح سته محسوب می شود و صحاح سته مهم ترین منابع روایی پیروان دین معاویه (که خود را اهل سنت می نامند) به حساب می آیند. - «و هذا حدیث حسن» یعنی: «و این حدیثی درست و صحیح است».

24 - چرا عمری و بکری نیستم و بر دین پاک اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستم؟ زیرا پیروان واقعی سنت نبوی (ص) فقط و فقط شیعیان حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام هستند. پیامبر مکرم ص فرمودند: «انّ علیا منی و انا منه و هو ولی کل مؤمن بعدی». مدرک: سنن ترمذی، چاپ دارالفکر بیروت در سال 2008 ، باب مناقب علی بن ابیطالب ص 1061 حدیث 3732 رسول خدا (ص) فرمودند: «به درستی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام از من است و من هم از اویم و ایشان پس از من رئیس و سرپرست و آقا و ارباب و صاحب اختیار تمام مؤمنان و دین داران واقعی هستند». و اینک نکاتی در باره ی این حدیث شریف: - هر شخصی که ادعای مسلمانی و پیروی از نبی مکرم (ص) را دارد، آیا می تواند پس از نبی اکرم (ص) کسی غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (ع) را رهبر و صاحب اختیار خود بداند و خود را مسلمان هم فرض کند؟ که اگر چنین کند ثابت کرده که هیچ اعتقادی به رسول اکرم (ص) ندارد و بویی از اسلام نبرده است. - کلمه ی «ولی» در این حدیث شریف نمی تواند به معنای دوست باشد زیرا نمی شود که حضرت علی سلام الله علیه در زمان حیات نبی اکرم (ص) دوست مؤمنان نباشد و بعبارتی دشمن آنان باشد! و فقط پس از رحلت نبی اکرم (ص) دوست آنان شود، یعنی ترجمه ی این واژه بعنوان دوست بی معنا و مسخره ساختن کلام شریف نبوی (ص) است، پس لاجرم همان سرپرستی و آقایی و ولایتی که نبی اکرم (ص) بر مؤمنان و دین داران واقعی داشته و دارند، حضرت امیر االمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیهما نیز بر دین داران واقعی در تمام ادوار تاریخ داشته و دارند. - این حدیث شریف همچنین اثبات می کند که بر اساس کلام حکیمانه ی حضرت نبوی (ص)، جماعت عمریه دیندار و مؤمن نیستند، زیرا ولی آنها حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه نیست، بلکه ابوبکر کذاب و عمر مفعول حرامزاده ی شرابخوار و عثمان آتش زننده ی قرآن کریم و معاویه زاده ی هند جگر خوار فاحشه هستند، پس پر واضح می شود که پیروان چنین خبثایی اعتقادی جعلی و من درآوردی دارند و دینشان از اساس بی پایه و ساختگی است و در زمره ی مسلمانان و امت نبوی (ص) محسوب نمی شوند. - رسول اکرم (ص) همچنین در این کلام شریف بقای نام شریف خویش و دین خدا را نیز مرهون حضرت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما عنوان می کنند و می فرمایند: «و انا منه» یعنی «من هم از اویم» و این نمی تواند ارتباط نسبی را برساند، زیرا عمر شریف حضرت نبی اکرم ص 30 سال از حضرت امیرالمؤمنین بیشتر بود و این کلام ارتباطی به هم ریشه بودن و قرابت نسبی ندارد و بلکه سخن از مقام شامخ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) در امر ابقاء و حراست از اسلام اصیل از طریق جانشینی بلافصل حضرت نبوی (ص) است و بس. این مطلب بسیار قابل تأمل و تعمق است، یعنی اگر حضرت امیر سلام الله علیه وجود نداشتند نامی از نبی مکرم ص و اسلام واقعی باقی نمی ماند و «اسلام جعلی» یعنی همان اسلام معاویه پسر هند فاحشه ی زانیه یکسره بعنوان اسلام اصیل در میان تمام مسلمانان حکمفرما می شد، کما اینکه هم اکنون در میان اهل بدعت و پیروان خال المنافقین که خود را سنی می نامند و در حقیقت پیرو سنت معاویه علیه الهاویه و پسر هند بدکاره ی فاحشه هستند، چنین است. - کلمه ی حکیمانه ی «بعدی» (یعنی پس از من) در این حدیث شریف، جانشینی بلافصل حضرت مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما را ثابت می کند و رسول اکرم (ص) با این حدیث شریف مجددا و به طریقی دیگر حق جویان را به دین حقیقی رهنمون فرموده اند و تکلیف امت و پیروان واقعی خود را تا قیام قیامت مشخص ساخته اند و آنان را از پیروی هر کس غیر از امیرمؤمنان علی بن ابیطالب سلام الله علیهما برحذر داشته اند. - این حدیث را محمد ترمذی یکی از نویسندگان صحاح سته نقل کرده که در میان اهل بدعت یعنی جماعت ملعون عمریه از نگارندگان صحاح سته محسوب می شود و صحاح سته مهم ترین منابع روایی پیروان دین معاویه (که خود را اهل سنت می نامند) به حساب می آیند. - «و هذا حدیث حسن» یعنی: «و این حدیثی درست و صحیح است».

سلام برادر نظر شما درباره بهایی ها چیه ؟ ممنون از راهنمایی تون.😊

شیعه بودم پول گرفتم سنی شدم خخخ .. محاله شیعه معتقد باشی با ادله سنی بشی

مشه خواهش کنم: پدر سوخته به زبان عربي چگونه گفته می شه؟ بعد حتما قدر و هفت جد ابادت لواط کاری رو از وهابیت یاد گرفتند. برو پارک دانشجو تهران، شهر رضا، قزوين وغيره بهتر همجنسای لواط کارتو پیدا می کنی. حتما به افغانستان سر بزن طالبان خاب بلدند چطورحاملت کنند.

استاد بزرگوار در حفظ الله رحمن باشید

کلا ازدواج شیعه و سنی اشتباه محض هست. چون این دو عقیده کاملا ضد هم هستن و قطعا مشکل پیش میاد و سرانجامی تلخ دارد.

خیلی جامع و کامل بود عستاد من همین حالا اسلام را گذاشتم کنار و سنت شدم

جزاک‌الله‌خیراکثیرافی‌الدنیا‌والاخرت۰آمین‌یارب‌العالمین

چه میگه این بیچاره جاهل.۳باروصل شده به شبکه .یا فحاشی میکنه.یا به اون قاسم کتلت کودک کش افتخارمیکنه.که سنیهاراکشته.وبه اون موهوم خیالی غیب شده.که وجودخارجی نداره.میگه وقتی که ظهورکنه.سرشماراجدامیکنه.این هست .منطق این جاهلان بی سوادپامنبری .چیزی ازدین وانسانیت.که یادشان ندادند.

بارک الله فیکم

سلام استاد لطفا از ابتدا برای فهم و توجه بیشتر بیننده آیه را مثل همیشه رو صفحه نشان دهید.

درود بر شما❤❤❤❤

سلام علیکم خداوند می‌فرماید به بنده هایشان توبه شکستی بیا هر آنکه هستی بیا هرحاجتی خواستی نزد من است بیا مرو تو،،،زه در را ما بیاید همه از خدا بخواهیم نه از بنده خدا ،،حتی از پیامبرش

کس نگو گالیور

الحمدلله علی نعمة الاسلام و سنة

گور پدر ت که سنی شدی وجودت باطل استکوس زنت خندید اولاغ نفهم

خودی هرخرافاتی چی صوفی غالی ویا شیعه رافضی مبتدل شده به یک شیطان🎉استاد گرامی🎉

سلام.اخه به این احمقهابگو وقتی اسمان وزمین نبوده روز وجودنداشته همه شب بوده یعنی تاریک بوده. معنی ایام در قران کریم روز ماکه گردشن زمین بدورخورشیداست نبوده سال نوری هم که شمادرست کردیدنبوده.بلکه زمان مثل زمان مانبوده بلکه دوره بوده همین گونه که خداوندفرموده یکساعت نزد خدا هزارسال نزد شماست.واین یک نکته مهم ورمز ورمز الوداست که بعدا مشخص خواهدشد.قران دارای رموز بطنی است که به مرور زمان مشخص خواهدشد.وخلق اسمانها وزمین در شش دوره بوده وخلق اشیا ودیگر چیزهای روی زمین هم در دو دوره بوده

بابت کلیه دروغهایی که به مردم میگویید و بواسطه آن مردم گمراه میشوند همه بنام شما ثبت و نوشته خواهند شد ... وتشهد لهم شهادتهم