اواز مردم بومی زمین همیشه روح نواز و جانفزاست از بومیان امریکا تا ایران مستعمره نیابتی، که غربیها کارخانجاتشان و اتومبیلهاشان رااز دزدی و تخریب طبیعت و کوههای مردم دیگر میچرخانند و ب دستنشاندگان خود کاغذ خودشان را میدهند. انها باید سر زمینشان کار کنند نه در اداراتشان مشغول کنترل و فشار و جاسیوسی و دسیسه بر مردم بومی و مغزشویی کودکان پناهنده انها باشند. پایان تجاوز به بومیان و تخریب طبیعت و کشتارشان را فریادم سپاسگذارم
به کلبه ام از راه دور ای آشنا خوش آمدی چون بوی گل به همره باد صبا خوش آمدی اکنون که پر گیاه و گل شهر و ده و صحرا بود ای آهوی صحرا تو هم به شهر ما خوش آمدی ای مایه نوازش صد بار دل شکسته ای دلخوش خبر به سوی دل شکسته ها خوش آمدی بر لوح خاطر نقش طرب زن چون روزگار اندوه و محنت دیگر گذشته منعم مکن از این عشق سوزان تا کی دورنگی دیگر مرا آب از سر گذشته ای آهوی گریزان به آشیانم خوش آمدی فدای جان تو جانم ای آن که مقدم تو بود به راهی من جای گل به پایت دامن کشانم خواننده : وحید تاج شاعر : ملک الشعرای بهار موسیقی : معین باشیان
