ممنون از ویدیوهای خوبتون و چرخش به دور موضوع بسیار ارزشمند این روزهای کشورمون. پیشنهاد میکنم پشت یک میز یا کمی به دوربین نزدیکتر بشینید. این موضوع منجر به تاثیرگذاری بیشتر و تقویت قدرت کلامتون میشه🙏
به شما توصیه میکنم زیاد کتاب نخورید، موجب استفراغ میشه... سعی کنید اهل پژوهش و همچنین کار میدانی باشید... بیایید کف جامعه... همین جواب های بیش از حد ساده (البته از نظر ابلهان) هست که راهگشاست.... بعید میدونم امثال شما هنری بیشتر از استفراغ کاغذ پاره داشته باشید
بانو یک سوال دارم آیا این سخن از نیچه هست واگر هستش مقصود نیچه از این سخن چیست خدا ما را دوست دارد چون ما را خلق كرده است! آدمهاى زيرك در پاسخ مى گويند: انسان خدا را خلق كرد. آيا انسان آنچه را كه خلق كرده است را نبايد دوست داشته باشد؟ آيا بايد آن را انكار كند؟... #فردریش_نیچه
درود بر شما . ببخشید اما در بخشی از این کتاب ، ایوان کارامازوف می گوید که :«من به وجود خدا باور دارم اما دنیا اش رو قبول ندارم» پس چگونه شما می گویید که ایوان آتئیست بوده است ؟
سلام بر شیما جان و هاتف عزیز واقعا از اینجا به بعد رابطه دولت و مردم همان رابطه چوپان و گله است.دولت مردم را به هر طرفی بخواهد هدایت می کند اگر کسی نام فرمانی کرد به زور به اون راه هدایت میشه و باز هم اگر هدایت نشد زندان و اعدام(همان قربانی) اهرم دولت برای هدایت است.
سلام شیما جان وهاتف عزیز باز هم مثل همیشه گل کاشتید.امیدورام هرچه زودتر کانالتون بالا بیاید تا بتوانید ویدئو کست های بلند تر بسازید و این مطالب را کامل توضیح دهید
من لابلای سانسورهات دنبال عدالت میگردم. اصلاً حرفی از اقتصاد سیاسی و مارکسیسم و سوسیالیسم نزدی. مارکسیسم و حتی سوسیالیسم به لحاظ تاریخی از آدام اسمیت و سرمایه داری جدیدتر و مدرنتر هستند . و اینقدر مهم هستند که نمیشه حتی بعنوان یک محقق بیطرف نادیده گرفته بشن . مگر اینکه غرضی در کار باشه .
با سلام و درود فراوان. قبل از هر سخنى, از شما بابت كار بزرگى كه انجام مى دهيد تشكر و قدردانى مى كنم. سپاسمند شما هستم كه با وجود اين حجم عظيم كار و تحقيق , به تك تك نوشتارهاى دوست توجه و جواب مى دهيد.
جسارتا ٢ نكته كوچك در مورد گپ فوق را با شما در ميان مى گذارم. ١ - موفقيت شما در جذب مخاطب بسيار ستودنى بوده و علت ان توضيح و تفسير مسائل و تئورى هاى غامض به زبان ساده است. (گفتگوى فوق بسيار تخصصى است) ٢ - بهترين و مفيدترين مقدار زمانى براى تمركز بروى هر موضوعى حداكثر ٢٠ تا ٣٠ دقيقه مى باشد. بيشتر از اين مخاطب بيشتر شنونده غير ارادى است تا گيرنده مطلب. با تشكر فراوان.
مرسی از اینکه دیدین و برامون نظر گذاشتین در مورد پیشنهاد دوم، فک نمیکنم زیاد بتونم محتوا رو کوتاه کنم چون معمولا گپ زدن با مهمانها بهمون میچسبه:)) و کی میتونه تو نیم ساعت استوپ کنه 😁 اما در مورد چند قسمتی کردن گپ... مسئله اینه که مطمئن نیستم که قسمتهای بعدیش جذابیت شو مثل قسمت اول حفظ کنه برای مخاطب اجازه بدین بررسی میکنم و اگه مقدور باشه چند قسمتی میکنم زنده باشین
برابری در زمینه ی حقوق قانونی مردمه ک حکومت باید بهشون احترام بزاره برای داشتن قوانین غادلانه و اجرای عدالت ب حقوق برابر برای شهروندان کشور نیاز داریم در حالت کلی این برداشت منه
درود لازم است اینجا سه کلید واژه بسیار بسیار مهم را مطرح کنیم؛ ۱- برابری (مساوات) ۲- عدالت ۳- انصاف در واقع عدم تعریف درست از این سه کلید واژه ، آثار زیانباری برای بشریت به بار اورده است، ما به ظرفیتی که هر کدام از این سه واژه برایمان دارند نیاز داریم و نباید یکی را قربانی دیگری کنیم. برابری یعنی برخورد برابر با انسانها در موقعیتهای نابرابر - مثلا تمام انسانها صرفنظر از سیاه و سفید ، چاقی و لاغری حق رأی دادن دارند ، یا تمام انسانها صرفنظر از نوع نژاد به آموزش نیاز دارند و یا تمام انسانها به تغذیه سالم نیاز دارند. ما در اینجا از مفهوم ( برابری) برای برخوردار بودن استفاده کردیم. اما عدالت روی دیگر سکه است ، عدالت در واقع بر عقلانیت سوار است و بخش اعظم مسایل اجتماعی با عدالت تنظیم می شود ، به قول بزرگان موتور رشد جامعه نابرابری و موتور خلاقیت تنوع و اختلاف ( نه به معنای منفی بلکه تعدد و تکثر مراد است.) بزرگترین خطای نظریه مارکس همین بود ، او از « برابری» سخن می گفت در صورتی اگر او از عدالت که سطح بالاتری برابری بود سخن می گفت امروز جهان جوری دیگر بود. مگر نه اینکه کمونیست می خواستند جامعه برابری درست کنند اما نتیجه چه شد؟!!!!! تازه یک. سطح بالاتر از عدالت هم وجود دارد که انصاف است ، وقتی یک جامعه توسعه یافته می شود مردمان جامعه به جای اینکه دولت نقش عدالت گستر را ایفا کند خودشان منصف می شوند یعنی همان تجلی انصاف. نتیجه اینکه: ما با یک سلسه مراتب از سطوح مواجه هستیم: سطح اول و زیرین: برابری سطح دوم و میانه : عدالت سطح سوم و بالاترین سطح: انصاف سطح پایین بیشتر بر احساس سوار است ، سطح میانه یا عدالت بر عقل سوار است و سطح انصاف بر وجدان سوار است - در پایین ترین سطح که نیازهای فیزیولوژیکی انسان برآورده می شوند باید مکانیزم برابری پیاده شود مثلا همان همه برابرند در حق رأی دادن یا برخورداری از آموزش - در سطح عدالت دیگر قرار نیست همه برابر باشند بلکه با یک مکانیزم مبتنی بر عقلانیت ، فرآیندها و روندها جامعه تنظیم می شوند ، در این سطح است که تنوع، تعدد ، اختلاف پذیرفته می شود و تازه جامعه « زنده و پویا» می شود.
در چند سال گذشته تا به حال. خیلی ویدیو در باب فلسفه روانشناسی و ادبیات داستانی دیده ام و شنیده ام. خیلی کانال ها را دنبال کرده ام و هنوز بعضی ها دنبال می کنم. ولی دو کانال برایم تاپ هستند کانال آوای فلسفه و خوره کتاب. اینها بهترین هستند. خیلی خیلی ممنون از تهیه کنندگان این دو کانال.(متأسفانه باعث شده کمتر وقت کتاب خواندن داشته باشم. 😊) ولی خوشحال و راضی هستم.
عالی. ایشون به عبارت دیگه در مورد آزادی های منفی و مثبتی حرف میزنه که آیزایا برلین در مقاله دو مفهوم از آزادی دستهبندی کرد. تعریف خوبیه و به این ایدهٔ منطقی ختم میشه که اگر روی ضرورت وجود دولت توافق کردیم، حداکثر دخالتش باید تضمین آزادیهای منفی باشه و پاش رو از بقیه قسمتهای جامعه و مثلا ارائه آزادی مثبت به بهانه برابری، بیرون بکشه.
سلام. کارتون خیلی ارزشمنده. ممنون از این همه وقت و انرژی که میذارید. یه پیشنهاد دارم. صبحتهاتون رو دسته بندی کنید که مخاطب عام مثل من هم بتونه دنبال کنه و بتونه ارتباط موضوعها به هم رو متوجه بشه. البته مهمان محترمتون خیلی صحبتهاش کلاسه شده و دسته بندی شده و قابل فهم بود. ولی اقا هاتف چند جا از این شاخه به اون شاخه پرید من چند بار گم کردم که صحبت به کجا رسیده بود و کدوم سمت داشت میرفت. باز هم ممنون.