ضربان قلب خلاصه قسمت ایلول به خاطر پدر و نامادریاش دوران کودکی پر دردسری داشت و در سن دبیرستان توسط پدرش در خانه مادربزرگش که در مارماریس زندگی میکرد، رها شد. آمدن نزد مادربزرگش، گلیشه، فرصتی برای او خواهد بود تا زندگی را از صفر شروع کند. وقتی او با معلمش علی آصاف دنیز اوغلو آشنا می شود، تصمیم می گیرد زندگی خود را اصلاح کند. با این حال، دوستی های ایجاد شده در آن سال، حوادثی که او تجربه کرد و خصومت هایی که به دست آورد، نقاط شکست بسیار مهمی هستند که آینده او را تعیین می کنند. با از دست دادن مادربزرگش، دنیای جدید او که با امیدهای فراوان پایه گذاری کرده بود، در یک لحظه فرو می ریزد. همچنین منادی گسیختگی و جدایی . از طرفی علی آصاف فهمید که ایلول که در ابتدا شاگرد او بود چقدر با بقیه فرق دارد و صمیمانه تلاش کرد تا این دختر باهوش را به دست آورد. او خیلی دیرتر متوجه خ
بازیگران : گوکهان آلکان اویکو کارایل علی بوراک جیلان هاکان گرچک فاتح دونمز مروه چاعیران بورجو تورون باشار دوعوسوی صلاح الدین پاشالی
بیمارستان رو یک مرض روانی تهدید نکرد بلکه تمام اسلحه بازی و کشتار باعث اصلی محنت بود از اون شب که دنبالش بودند و رفتند ماشین دکتر علی و ایلول رو دزدیدند وشروع کشتار بهار و پلیس و اون یکی شد. فرق یک فرد الاف بیسواد خیلی زیاده
دم داش سلیم گرم انگاری اون باعث شده ایلول دکتر بشه وگرنه الان دو ترکه با موتور دزدیدی میکردن.مردکه پوفیوز گزارش پزشکی مادربزرگ ایلول رو عوض کرده .حالا خیال داره بیمارستان براش دست به سینه و دخترش عمل کنند .نمیدونه دکتری که همچنین خیانتی کند دکتر نیست بقال یا تاجر است .رحم داشت اولی را رحم میکرد و حقش را ناحق نمیکرد
دکتر ها همه شدن قاضی رئیس بیمارستان و پسرش هم شدن تاجر همه را با پول میخرند اما برای امنیت بیمارستان یک ریال خرج نمیکنند یکی بمب میاره یکی تک تیر اندازه یکی با کلد در قسمت بعدی پدر علی میکشه خر تو خره. ولی صمد خیلی کمدی هست
طاقت نیاوردم از خنده مردم صمد واقعا کمدی به تمام معنی بود جالب هستند یکی صمد و اسما و الپ.خیلی خندیدم وقتی همه رفتند عروسی دختره به بابا اسما گفت پیراشکی میخوری