هیچ کس ازاومدنت خبر نداره به هیچ کس نمیگم اول درددل میکردم ولی الان همه حسود شدند وفضول وازاومدنت هم ترسی ندارم بگن کیه میگم شوهرمه منکه به ندا گفتم چون گفتم ی چیزی اماده کنه خودم دعوت کردم می خوام صحبت کنم وبصیر اذیت میکردبه خواهربزرگم گفتم بذاربره فرارمی کنم میرم تهران گفت بروبرو
خرای من تروچکارکنم دیونه من سهراب رومی ببینی امروزا بدجور پیله کرده همش چیزایی که اول می نوشتم می نویسه وخیلی امیدوارنه می خونه فال گیر گفت اون بشنوه پوچ میشه ودسمی کشه
عزیزم ساعت یک شده اگه بشه من حموم برم ولی میگن نباید شب حموم بری توبرو استراحت کن وی میوه ای بخور نه سیگار بعدش برا دوروز صبر کن بعد بهم می رسیم میخوای چکارکنی وقتی دیدی منکه خجالت میکشم فک کنم بلرزم
درداین تنگی کانا نخاع خیلی بده فشاربهت بیاد وبیماریت زکدمعالجه نکنی کنترل ادرار وپشت ازدستت خارج میشا زیادخسته نبایدبکنی وزودمعالجه کنی من اتفاقا امروز برا یکی به برادرزاده ام زنگ زدم یک بانکی وام زیاد داره ۴ درصد منتها از روش برمیدارهاون طرف رونمیدونم چکارکرده اون برای رهن خونه اش میخواست گفتم برامنم درست کن صدی تموم شده بودوسیصدی بود گفتم بگیرم برا معالجه کمرم ودندونم دیدم دوساله قسط اون ۱۳ میلیون شد گفتم نه بابامن نمی تونم قسط روپرداخت کنم
قربونت بره هاجر فدات بشه هاجر دورت بگرده هاجر فدای اون غرورت بشه هاجر دیونتم گرشا بخدا خیلی دلم تنگ شده ان شالله اون موقع که اومدی کمرم خوب باشه وتورونامید نکنه