🎁 برای دیدن و شنیدن بخش های دیگر باید عضو کانال باشید. 💎صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر، جایی برای شنیدن، دیدن و خوانش چراغداران فکر و هنر و فرهنگ ... از مجموعه پژوهشی چراغداران فکر و فرهنگ و دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران | این کانال صد در صد آموزشی -پژوهشی است. t.me/Chraghdaran 🧿 سخن ناب و سخنرانی و گفتگوی نایاب ادیبان و سخنوران زبان و ادبیات فارسی در گستره وطن فارسی، در فرهنگ و ادب و هنر و علم t.me/SokhanoSokhanvaran 🔻اینها را برای اولین بار می شنوید
من کتاب ، پله پله تا ملاقات خدا، و چند کتاب دیگرش را خواندم . تفکرم در باره دین عوض شد و یک احساس خلاصی از بند تعصبات پیدا کردم. روحش شاد و یادش گرامی.
روح استاد فروزانفر شاد باد . بر خاک آن عزیز بوسه میزنم و خاک مزار شریف ایشان را سرمه چشم میکنم . فقط در دقیقه چهارم . لغزش زبانی اتفاق افتاده و بجای ۶۴۲ استاد میفرمایند ۵۴۲ که البته نکته مهمی هم نیست . روح استاد فروزانفر شاد باد . م.پاک نژاد اصفهان ایران خرداد ۱۴۰۳
خدا رحمتشون کنه . ما خیابان شاه آباد تهران ( جمهوری فعلی ) زندگی میکردیم . پیره مرد تنومندی را میدیدیم که خمیده شده بود و با دو عصا به کتابخانه مجلس بهارستان میرفت یا با همان حالت به کتابفروشی مستوفی و منوچهری که سر کوچه ما بود ، می آمدند . پدرم که کارمند فرهنگ و هنر بودند ایشان را میشناخت و ارزش و اهمیت آن مرد را به ما گوشزد کرده بود . بارها دیده بودم که با همان حال در ایستگاه اتوبوس بهارستان ایستاده اند و منتظر واحد هستند . همیشه پیش خودم در آن روزها که جوانکی هژده نوزده ساله بودم ، میگفتم چرا فلان شخص حکومت دهها ماشین اسکورت دارد ولی برای این مرد بزرگ یک راننده اختصاص نداده اند تا این مرد شریف و دانشمند با این کهولت سن ، در ایستگاه واحد اتوبوس نایستد ؟! روح شان شاد باد . م.پاک نژاد اصفهان ایران خرداد ۱۴۰۳
چه عالی که شما تجربه خودتان را با ما به اشتراک گذاشتید... یاد بزرگانی چون استاد محیط همیشه گرامی است به این امید که نسل امروز هم به اهمیت این نامداران فرهنگ پی ببرد... درود فراوان
روح هر دو بزرگوار . علامه احمد آقا مهدوی دامغانی و دکتر زرین کوب شاد باد . رحمه الله علیهم اجمعین . صندلی هایی که برای همیشه خالی خواهد ماند . م.پاک نژاد اصفهان . ایران . خرداد ۱۴۰۳
با درود و عرض ادب از این سخنراتی بسیار لذت بردم چون وقت مشارکین برای شنیدن محدود است و همچنین سخنرانی روانتر و بی وقفه باشد چند پیشنهاد دارم ۱. مقدمه برنامه را کوتاهتر کنید ۲. از تبلیغ برنامه در طول سخنرانی خودداری کنید. ۲. چند قسمت تکراری از سخنرانی بود که نیاز به edit یا ویرایش دارد موفق باشید
With all respect read and digest, what happened to Rumi was in his first meeting: Hazrat alijanab Shams Tabrizi , took his soul and travelled to other side, this is quantum mechanics processing, when your awareness lifts up by increasing your vibration, he went to the heart of light and back Qualification: you must pass Islam , willingly and knowingly, that you have been and still sleeping , your inner eyes are shut, learn to breath deeply and continuously and answer will come and-pour in to you , it is different perception that can not be studied
It is a different idea and I agree... Shams and Rumi will become one and a kind of union in soul will be created between them. Dr. ZarinKoub's opinion is the same... this is Maestro Nicholson's opinion too... Thanks for sharing ,,,
خورشید را گر تمامی فلاسفه حراف و ادباء حکما تعریف وتمجیید کنند .سازمان فضایی ناسا با کلیه محققین اش تعریف و عنوان کنند .... نتوانند چون خود خورشید تابان داغ تآثیر بر بینندو کننده . عرفان . خود را بشناس تا خدایت را بشناسی . و خداوند فرمود ای کتابخوانها و کتاب دارها من فضل را میدهم نه کتب و بارها فرموده به رسول گرامیش که من هدایت میکنم نه تو فقط وحی مرا ابلاغ میکنی و یا فرمود ای محمد تو برای نزدیکترین هم نمیتوانی کاری کنی.......... مولوی عجوبه در نزد عرفالی بالله چونان بایزیدو ابلحسن خرقانی کیهانی ها .... بسی کوچکتر است کاش با مثنوی گویی قرآن بعد قرآن مملو اش شمس بملاقات او نمیرفت و دختر خوانده مولوی که او هم جوان حدود هفده ساله را بعقد در نمیآوردو .......... مسایل جنسی بین مولوی و شمس نیست که سرگردانان منحرف کلام هجو گویند .... مشکل اینجاست خیلی ساده هست که حدود سی هزار بیت عاشقانه سروده که اگر نیمی اش را از برای خدا سرده بود به کهکشانها باذن صاحب کیهان سیر مینمود , بنده بیسواد اما با مطالعه بصد و بیشاز چهل وپنج سال در سیرو سلوک ....... و احوال فرزانه کبار و پادوی پیر و استاتید بودم روزگاری , با کتاب خدا به اسرار و رموز که فرموده برای هرکس نیست و هرکه باندازه صدق و صفایش دیده میشوند ....... ما ایرانیان بجهان هنروریم بداد کلان سخنوری گر ادبیات کامل و فلسفه حرافی بدونه کشف وشهود را بکول داشته باشیم که چه ....... بسیارند کنسرت ها برگزار میکنندو بالبخند و عاریه گرفتن از دکانهای مولانایی به عیض پز دادنها که اگر مرد بودند از دردمند اهالی شه میگفتندو اعتراض به بجباران دکانها بسته و......
سالها باید که تا یک سنگ اصلی زآفتاب لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن به یقین توان گفت که عمرها باید سپری شود تا استادی انسان، فرهیخته، فروتن ، پژوهشگری بسیار دقیق و خستگی ناپذیر پا به عرصه گیتی بنهد. روانش شاد و آثارش پر خواننده باد.
دورود بر شما ...چه مردان با سوادی داشتیم ..خیلی خوشحال شدم که صدای این مرد بزرگرا شنیدم ..مردی که اولین رییس دانشگاه تهران بوده ..وبهترین شاگردان را درحوزه ادبیات تحویل جامعه دادن .که اخرین آنها جناب شفیعی کدکنی است ..سپاس از شما
سلام .بسیار عالی بود .امیدوارم جوانان این کشور آشنا بشوند با اساتید گذشته که چقدر اهل تحقیق وآشنا با تمام رموز وفرهنگ ایران بوده ان ..وسپاس از شما ..ضمنا فکر میکنم این سخنرانی برای پنجاه سال پیش باشد .
سلام . استحضار دارند که درصد بالایی از ایرانیان که دهه های سی و چهل و پنجاه شمسی را طی کرده اند در زمان خود وقتی این برنامه ها از رادیو پخش میشد بلافاصله رادیو را خاموش و به کار دیگر مشغول میشدند و حالا که سالها از آن ایام گذشته است با ولع خاصی و با دقت به این برنامه ها توجه میکنن و لذت میبرند . گرچه دلایلی مختصر از این بی رغبتی آن دوره را با اشتیاق حال حاضر مقایسه میکنیم بنظرم ولی هنوز علل بی توجهی اون زمان به این نوع از هنر و ادبیات رو نمیتونم پیدا کنم . اگر در این خصوص بتوانید برنامه ای تهیه بفرمایید بنظرم هم برای حال و آینده موثر خواهد بود از جمله در آن زمان حوصله گوش دادن به موسیقی های اصیل بمراتب کمتر بود ولی حال موضوع متفاوت است و اگر در توضیح این اختلاف سلیقه بتوانید روشنگری بفرمایید ممنون خواهم شد . سلامت و شاداب باشین .
ماجرا مربوط است به سطح سلایق نسلها که بد هم نیست به هر حال انتظاری نیست که همه در یک سطح باشند... فراز و فرود همیشه هست و بلاخره باعث اتفاقات خوبی خواهد شد ...