آنتون بروکنر هنرمند خاصی است . معروف است که بعد از سرو کله زدن با زبان موسیقی کلاسیک که نه صرفا به ملودی ( رویه ی عام کار ) و نه صرفا به احساسات خام متکی است میتوان و باید سر از بروکنر درآورد و باز معروف است که بروکنر چون تمام هنرمندان بزرگ جدای وجوه ساختارین و بیانی و فرمال خود یک پیشگوی بزرگ است ؛ او مانند نیچه فاجعه های عالم مارا نشانه رفته و آنها را به عیان به بافتاری موسیقایی تبدیل کرده است . بروکنر از جنبه های زیادی اهمیت دارد اما یک جنبه ی آن که به کار ما می آید ثبات قدمش در راستای جهانی است که به حقانیت آن ایمان داشت . هرچه منتقدی مثل هانسلیک بر سر قیاس او و برامس بر سر آثارش کوفت و هرچه ویراستاران کار او چون دریک کوک و شاگردان و دوستدارانش چون مالر کارهای اورا مورد ویرایش و پیرایش قرار دادند تا کمی به گمان خود به نظر به روزتر شود اما بروکنر صرفا به کار خود پرداخت و امواج تند و زود گذر زمانه را به صرفا هیچ انگاشت تا امروز مدام بر ارزشش افزوده شود و سالن و رهبر ارکستر بزرگی نباشد که او را در برنامه ی سالانه ی اجراهایش نگنجاند . این بروکنر است ؛ کوهی استوار و همزمان دشتی وسیع ؛ به همان اندازه جاه طلب که معنوی و به همان مقدار نابغه که روستایی .
2 окт 2024