اختلال جنسی عورت نمایی دکتر امین حسینی 

این اختلال دارم

منطور از تاًثیر گذاشت اینکه ترغیب کرو که معصیت کنم

متنی که نوشتم رو لطفا کامل بخونید گفتم که تا حدودی وسواس من ازبین رفته اصلا لطفا بخونید ببینید من چقدر بیماریم فرق میکنه میگم که شوق هیچ چیز نیس

البته یکبار در ۱۶ سالگی به خودم عورتنمایی شد و یکبار هم به طور اتفاقی خالم رو لخت توی حمام دیدم که روی معصیت هام خیلی تاثیر گذاشت اصلا اولین وسوساسم احساس میکردم یکی از دانش اموزا با مادرم رابطه جنسی داره و هر چند روز یه وسواس فکری به سراغم میومد

خیلی فوری لطفت مطالعه کنید سلام اقای دکتر من عورتنمایی نکردم ولی یه از داخل جیب وقتی نوامیس مردم رد میشدن استمنا میکردم اواخر میخواستم کار کنم که متوجه بشن شاید حدود ۱۰ نفرشون متوجه شدن و احساس وجدانی دارم و احساس میکنم باید یکی اجیر کنم تا با خواهر خودم اینکار بکنه البته برای کاری که انجام دادم دلیل داشتم چون افکار برهنه و رابطه جنسی با نوامیسم شفاف به ذهنم میومد و اینکار رو برای خودم قانونی کردم میترسم که فردا جواب خونواده هاشون رو چی بدم قطعا گناهم غیر قابل بخشش البته وسواس فکری دیگه ای که داشتم این بود که یکبار گفتند که نگاه کردن شطرنج مانند نگاه کردن به فرج هست و هروقت میخواستم درس بخونم و نگاهم به نوشته ای بیفته افکار زشت نوامیسم به ذهنم میومد و یکبار یکی گفت که با ننت گوه خوردن اولش خوب بود ولی بعدش وسواس شد برام هروقت دستشویی میرفتم احساسس میکردم پدر و مادرم در کاسه دسشویی.. و حالم بد میشد و میخواستم فرض کنم خودم اینکار میکنم چون نمیخواستم ک افکار اون اا به ذهنم بیاد حتی بعد ها شدید تر شد و مجبور شدم دستم رو داخل کاسه دسشویی بکنم و داخل دهنم بکنم چون باید ایکار میکردم تا احساس کنم من گوه.. ن پدر و مادرم به خاطر اینک شفاف به ذهنم میومد و مجبور شدم به خاطر وسواس فکریم نتونستم خوب درس بخونم و به معصیت هم آلوده شدم و دایم استمنا میکردم این وسواس فکری دوسال با من بود بعدا اروم اروم کمرنگ شد حالت میفهمم چه معصیت بزرگی کردم میترسم ازینکه بخشیده نشم واقعا خودم هم بیماری روانی داشتم و عادی نمیتونستم زندگی کنم نمیدونم شاید این بیماری و بعد معصیت ها به خاطر فحش دادن به اون دختر بود ولی من اون موقع که فحش بد رو بحش دادم افکار جنسی با خالم به ذهنم میومد بعد از اون وسوساس فکریم بیشتر شد و دستشویی رفتنم هم غیر عادی شد و بعدش اون معصیت ها و الان چند وقتیه که فهمیدم که معصیت کردم و دیگه وسواس فکریم کمرنگ شده ولی احساس گناهم مونده که چرا اینکار کردم واقعا اگر یکی یا خواهر و مادر خودم کنه دیگه جوابی دارم بعضی موقع ها میگم که من بیمار روانی بودم و به خاطر همین این معصیت هارو کردم حتی نوار مغز هم گرفتیم که ببینم این وسواس فکری به خاطر مشکل مغزی هست ولی گفتن ایرادی نداره بعدها فهمیدم که این اسمش وسواس فکری به محارم و من تنها کسی نیستم که این بیماری دارم اصلا دیگه این وسواس هارو ندارم فقط احساس گناه با خودم میگم که اگر اون روز اون معلم گفت نماز بخونید ایا همه این بدبختی ها ایجاد میشد برام حالا هروقت به چهره والدینم نگاه میکنم از معصیت های بزرگی که کردم خجالت میکشم حتی گاها مادرم به خواهرم میگه که میری چادر سرت کن و این لباس نپوش دیگه حالا دیگه فکر میکنم که بعضی اوقات یه زمانی باید خودم رو بکشم تا احساس گناهی و دین نداشته باشم گاهی اوقات فکر میکنم که باید یکی اجیر کنم تا با خواهر خودم اینکار کنه تا خوتکشی نکنم دیگه هروز با احساس گناه بیدار میشم و کلا دیگه اصلا کلافه ام به خودم میگم ا مثلا با نوامیس فلانی اینکار کنم اون دنیا چی میکنه از جهنم میترسم دیگه خسته ام خسته ام این وسواس فکری من از کلاس دهم شروع شد و از کلاس یازدهم ۲۰ نفر رو شاید با دید شهوت قربانی شدند و ۱۰ نفرشون هم پی بردند حالا دیگه شوقی برام واسه زندگی نمونده من اومدم که درسم خوب بخونم و و نمازم میخواستم بخونم ولی وقتی اینطور فکرا اومد سراغم عصابم خورد میشد و به ناموس دیگران تعرض کردم شاید شاید اگه نماز میخوندم این فکرا میرفت و بعدش این معصیت هارو هم به دنبالش نمیومد ولی من به خدا گفتم چون این فکرای جنسی میاد نماز نمیخونم حالا اون فکرای جنسی نسبت به نوامیسم رفته و احساس گناه بی حرمتی و تعرض به نوامیس دیگران برام مونده دیگه چطور با این احساس گناه ابدی زندگی کنم

من یک سوال دارم. چرا مردا برجستگی آلتشون مشخص باشه روی شلوار خیلی بده و میشه عورت نما. اما خانم هایی که عورتشون مشخصه و تعدادشون هم خیلی زیادتره آدم بده نیستن؟ آیا طبیعیه؟ این فکر میکنم حتی در کشورهای دیگه هم هست.