دقیقا درست گفتین من یک سال با یک آدم خودشیفته بودم سه ماه با گل آوردن و هدیه و ابراز علاقه عاشقش شدم و بعد سال خیلی راحت گفت دیگه نمیخام باهات باشم و منو گذاشت با عالمه آسیب و روحیه و احساس داغون 😔
خیلی دوست دارم یه جا بتونم حرف بزنم و بگم تو چه رابطه ای سمی بودم ولی خوشحالم خیلی چیزا یاد گرفتم و این آخری ها با این که عاشقش بودم ازش متنفر شده بودم ولی اصلا از فحش هاش از تحقیراش ناراحت نیستم چون همش مقصرش خودم بودم.. ولی این آخری ها دوست داشتم بهش کمک کنم فکر میکردم چیزی نمیدونه با این که همش میگه میدونم ولی دیدم اول باید خودمو تغییر بدم چون کلی ضعف دارم . از وابستگی زیاد تا مهربونی تا محبت کردن بیش از حد حداقل ب این شخص .. وقتی می‌دیدم برای هر چیزی بحث میکرد بحث ب‌دعوا میکشید و من زور خودمو میزدم ک بابا چرا حرف زور میزنی اصلا قانع نمیشد و در آخر می‌دیدم فقط کلی انرژی گذاشتم و آدم خسته منم و منو مجبور ب معذرت خواهی میکرد .. سامان تو اولین نفری هستی ک داری باهام بحث می‌کنی لطفا منو اذیت نکن باز با مهربونی با محبت در حالی ک تو بغلم بود خیلی آروم با کلی قوربون صدقه میگفتم عزیز دلم این اذیت کردن نیست من فقط میگم این کار واقعا اشتباهه و می‌دیدم بازم داشت شروع میشد .. خیلی دوست داشتم بدونم من چی کار میکردم پیش این شخص واقعا چی میخواستم .. شاید فکر کنید برای سکس . اصلا از روز اولم بیشتر دوست داشتم باهاش خوش باشم چون ی شخصیتی بود واقعا برام فرق داشت و خیلی وابستش شدم و بیشتر احساسم می‌رفت برای بغل کردن نوازش چون آروم میشدم. انقدر دلم پره اگه بنویسم تموم نمیشه بیخیال
من همین ها رو دارم تجربه میکنم هر لحظه متاسفانه، من با یک ادم خودشیفته دوست شدم عاشقش شدم ازدواج کردم و الان بسیار شکست خورده ام، له شدم پیر شدم حالم خیلی بده
چقدر حرفاتون حرف دل منه با همسرم، شوهر من ک عاشقانه دوسش دارم با عشق باهاش ازدواج کردم تو این یک سال عقد مون منو ده سال پیر کرد الانم چون حمایت خانواده م رو ندارم باید تمام وجودم رو بزارم برای کار کردن تا بتونم کامل مستقل شم بعد اگر بتونم ازش جدا بشم خسته شدم با ابنکه عاشقشم ولی نمی تونم ادامه بدم
هم به خودشیفته دلم سوخت هم به خودم که ۲۷ ساله دارم باهاش زندگی میکنم کاش این مطالب رو گوش نمیکردم و تو شک و تردید خودم میموندم ...نمیدونم چجوری میخوام ادامه بدم
کاش این مطالب رو قبل از ازدواج و انتخاب طرف مقابل یک رابطه یادمون میدادن من ۳۹ سال عمرم تباه شد فقط به خاطر نداشتن آگاهی خودم بیمار شدم توی رابطه با این آدم مدام درگیر تراپی و روانپزشک و دارو شدم حتی کارم به بستری توی بیمارستان روانی کشید
چقدر ظالمانه بزرگ شده اند و درچه جبر و خطایی و چه محیط فاجعه باری بزرگ شده اند واقعا قابل ترحمند و وجدان بشر در رنج میافته..... جنگ دائمی با خود ودیگزان. تا آخر عمر.... ودست خودش هم نیست و مقصر پدر و مادر و محیط پرورشی اوست
سلام آقای دکتر وتشکر ازمطالب بسیار سودمند وقابل فهم عموم که در اختیار مردم قرار میدهیدمن یک دختر جوان باهمین ویژگی دارم درمانده و ازپا افتاده ام عذاب وجدان دارم و دلم برایش میسوزد خواهش میکنم راهنمایی فرمایید اکنون چه کاری برای بهبود اوضاع انجام دهم باز هم ممنون
با تشکر از صحبتهای مفیدتون، سئوالی که دارم اینه که پس چرا فرد خودشیفته به کسانی که در دوران کودکی به او رنج و عذاب بسیار دادند مدام رسیدگی میکنه بخصوص از نظر مالی و در عین حال به صورت آشکار خشم و نفرت به آنها را به زبان میاره. ممنون
من هم این سؤال رو از دکترم کردم و پاسخ این بود که خودشیفته برای تایید شدن از طرف تعدادی از دوستان و یا پدر و مادر مدام آنها رو از لحاظ مالی ساپورت میکنه.
من تراپی رفتم و تشخیص خودشیفتگی دادند. من فکر میکردم اضطراب اجتماعی دارم.باید بگم واقعا خود فرد لذتی نمی بره از زندگی از همه جا انگار طرد شدم. نه خودم رو دوست دارم ونه می تونم کسی رو دوست داشته باشم.
به نظر من همه چیز در علم روانشناسی قطعی نیست. و انسان توانایی خارق‌العاده ای داره. اینکه شما قبول کنید نمی‌تونید مسی را دوست داشته باشید حتی خودتون را میتونه باعث آسیب بیشتر بشه. بجای این منتالیتی بهتر این هست که مرتب با خودتون تکرار کنید که یک شخصیت نورمال دارید و میتونید دیگران را حتی اگر باب میل شما نباشند دوست بدارید. همینکه شما نسبت به خودتون آگاه باشید یعنی میتونید هر چیزی را در درون خودتون تغییر بدید.
من واقعا بریدم اقای دکتر ۲۷ سال زندگی واقعا شوخی نیست هرلحطه از زندگیم ده سال گذشته .طرف فکرمیکنه یه خانم فقط به عدا ولباس نیاز داره تمام مایحتاج زندگیه یه خانم عدا ولیاس ومسافرته چون خودش تفریح ومسافرت رادوست داره میریم بعدمیشینه همه مردهای فامیل خودش ومن را مسخره میکنه اینا واقعا خانماشون رایه مسافرت نبردن فکرمیکنه خودش خیلی هنرکرده ازهمه سره
من ۲۰سال با یک فرد خودشیفته زندگی میکردم و هر روز بدتر میشد واقعا الان در سن ۵۰ سالگی بعد از طلاق و آرامش بعد طلاق واقعا دارم زندگی میکنم امیدوارم اون خانم و تمام بیماران روانی به آرامش برسند البته من خیلی خیلی خیلی خیلی رو خودم کار کردم مقاله پاگدست و دکتر وووو تا به یه شخصیت آلفا تبدیل شدم
سلام دکتر ممنونم از تمام وقت و توانی ک برای ما گذاشتید. دکتر چرا خودشیفته پس تمام توجه و پولشو در اختیار پدری مادر و خانواده ای میگذاره ک بهش آسیب زدن ولی پیش دیگران از درد و رنج ک اونها بهش دادن و نفرتی ک ازشون داره میگه
خودشیفته نمیتونه ظلمی که بهش شده رو انکار کنه چون واقعا اتفاق افتاده ، ولی در عین حال همچنان به اونا سرویس میده چون امیدواره اون توجه ومحبت دریغ شده رو ازشون بگیره وخلا درونشو پر کنه ، که هیچ وقت امکان پذیر نیست
جناب آقای دکتر ممنون بابت ویدیوهای آموزندتون. بر اساس ویدیوهای شما من تمام ویژگی های هم شخصیت بردرلاین و هم خودشیفته را دارم. میخواستم بدونم که آیا اصلا این ممکن هست. ممنون میشم جواب بدید
درود.. دکتر جان، دختر نوجوان من، منو در حد خودکشی رسونده، چون پدرش هم فوت شده، کل فشار روحی تحقیر، فحاشی های رکیک ش، قلب مننو به درد آورد یه ماه پیش با مشت کوبید تو قلب من و اگر من جلوش نبوده بودم، به خودش ممکن بود آسیب برسونه و متاسفانه پسر ۱۸ ساله ی یه مرد بی مسوولیت که دوست دختر قبدیش به گعته ی خودش خودکشی کرده، الان مدام داره با پیامهاش به دخترم ایجاد تنفر به من و کل اطرافبانم رو القا کرده،تنها شدم و خسته کسی درین شهر نشهد به یه مادر دست تنها مثل من کمک نمیکنه، پدر اون پسرک هم به تفع خواسته ی دل پسر قص القلب خودش مدام با بازی با کلمات، از زیر رار مسوولیت پسرش فرار میکنه، دخترک طفلی من اول را حس ترحم و کمک بسوی ابن پسر کشیده شد و حالا هر روز داره دختر من هم مریض و منزجر و خودشیفته تر از من میشه! اون پسر، نادرش ترکش کرده و طی این پنج ماه، بارها دخترمو تحربک به تنفر به من و ترک من کرده، لطفا کمکم کنید!🙏
با تشکر از شما اقای دکتر، آیا خودشیفته شکننده ای که خودش از خاطرات بی مهریهای مادرش در کودکی صحبت میکنه و معتقد هست که روحش آزرده است و گاهی میگه شاید با روانپزشک باید صحبت کنم،در صورت مراجعه به روان پزشک و روان شناس واقعا درمان میشه یا نه. و اگر بله، چقد زمان میبره تا درمان کامل بشه؟ متشکرم
من متأسفانه براش توضیح دادم و اشتباه کردم چون احساس کرد من هم مثل مادرش دارم تحقیرش میکنم و عزت نفس نداشته اش رو بیشتر له میکنم ، در نتیجه سکوت کلامی اختیار کرد که منو تحقیر کنه و همچنان در سکوته و احتمالا تموم شد رابطه ما
باسپاس آیا عکس طریقه ارتباط برعکس شاخصه هایی که دررابطه باکودک است هم ممکنه فرد خودشیفته بشه؟ موردی رامیشناسم که آزمودنی تاکنون حدودا ده سالگی همیشه موردتوجه بخصوص مادر ومربیان مدرسه بوده ولی الان درسن ۷۰سالگی تمام خصوصیات یک خودشیفته راداره باتوجه به اینکه از۲۱ سالگی ببعد درازدواجی بوده که همیشه ازطریق شوهر وخانواده شوهرهمیشه تحقیرشده.ولی همیشه همچنان ازطریق مادر بهترینها بوده.اگه امکان داره لطفا جواب بدین.باسپاس قبلی
جناب دکتر عزیز من به دانش شما شک ندارم ولی افراد خودشبفته زیادی رو میشناسم یا از بچگی باهاشون بزرگ شدم که همیشه مورد توجه بودن و بهترین چیزها مال اونها بوده . آیا فقط نوع خود شکننده در کودکی زجر کشیده!؟
خود شیفته قدرتمند و شکننده یکیه خودشیفته ها جلوی کسی که بتونن توسرش بزنن و خودشون و بگیرن قدرتمندن ولی در برابر افراد قدرتمند و مقتدر مثل رئیس و یا کارفرماشون بسیار ضعیف ،ترسو و چاپلوس میشن که تبدیل میشن به خودشیفته های توسری خور و شکننده در واقع بهتره بگیم خود شیفته قدرتمند و خود بزرگ بین وقتی در موقعیتی قرار می گیره که مجبوره بشینه سرجاش و اطاعت کنه میشه خودشیفته شکننده
آقای دکتر عزیزممنونم متاسفانه اینها حقیقته ایکاش بیشتر برای اون زن بنده خدایی که سالها با این زندگی میکنه بگید باهاشون خیلی خوب باشیم وحشی تر میشن بی محلی کنیم دیوونه میشن کن ۲۹ ساله زندگی نکردم سوختم 😔😔تازه فهمیدم ایشون خودشیفته است حالا ...........آقای دکتر ایکاش برای زوج های آدم خودشیفته بگید 🥺🥺🥺
@@dr.hamidrezahashemimoghadam ممنون از پاسخهای دقیقتون استاد عزیز میشه لطف کنید در تلگرام هم کانال ایجاد کنید تا ما بیشتر بتونیم از بیانات ارزشمند شما استاد گران قدر بهره مند بشیم؟؟ با سپاس بی نهایت از شما 🙏🙏💜💜💜💙💙💙
@mrs.loststar72 وقتی همه ی خصوصیاتی که گفتنو داشت و این یکیش ادمو گیج میکنه جای تامل بود برام ،وگرنه نمیشه که به همه نسبت دادو تشخیصشم اخرش با روانشناسه که البته خیلیاشون مراجعه نمیکنن
دکتر جان شوهر من دقیقا همین ویژگی های شخصیتی و داره ولی سوظن و شک و کنترل گر هم هست این مشکل شخصیتش خودشیفته ی نارسیست شکننده ی درون گراست؟ دکتر ۱۴ ساله گرفتارم با شوهر خوشیفتم نمی دونستم مشکل داره متاسفانه من همش فکرم روی مشکل خودم بود چون مدام بهم می گفت شما مشکل دارین ۱۴ساله با من رابطه ی زناشویی نداشته و حالا که من قصد رفتن کردم چون فهمیده با کس دیگه ای رابطه برقرار کردم چهره عوض کرده و می گه باهم درست کنیم و من چون تصمیم خودمو گرفتم داره خودشو پر می کنه از کینه تا از من انتقام بگیره این شخصی بود که حتی بهش نمی تونستم انگشت بزنم و دکتر رابطه نمی تونه داشته باشه تلاش آخرش اینه که با حالت کلافگی با دست های بی روح و سردش به من نزدیک میشه و من ازش بدم میاد و احساس نگرانی دارم به خاطر اینکه بچه می خواد ازم به هر قیمتی هست نمی خواد من برم ولی نمی تونه زندگی کنه و حالا می خواد منو متقاعد کنه که راضی باش و عادی کنه همه چیو و اگر من بخوام برم انتقام و تهدید می کنه ۲۷ سالگی تو زندگی من اومده و الان من ۴۲ ساله هستم دکتر همه جا منو کنترل می کنه همه جا با منه تمام رابطه ها مو قطع کرده همه بد هستن از همه بد می گه فقط با کسی که خودش دوست داره که اونم خانواده اش هستن رابطه ی سرد و کمی داره دکتر با روانم جنگ سرد راه می اندازه و من مریض شدم تصمیم گیری و قدرت تمرکز فکری ندارم بهم می گه کم کن اینم فیلمای من ۴ ساله پیش شک مغزی بهم دادن حالم وحشتناک بد بود نمی تونستم تصمیم گیری کنم خودمو مقصر می دونستم با اذاب وجدان دادن به خودم خودمو راضی مردم برگردم به رابطه چون بی نهایت بهش وابسته هستم و خواستم دوباره فکر کنم خودمم و خودم بدون خیانت تنها تو رابطه با این آدم جلو برم که نتونستم دست به دستم نداد تا بعد یک سال مچم و گرفت که رابطه دارم و از بعد اون من اعتراف کردم که نمی تونم می خوام برم که بازی عوض شد و توقع داره من دوستش داشته باشم ایشون ماشینه انگار کامپیوتر می بینه منو ازم توقع داره تحقیر ها ندیده گرفته شدن ها کتک زدن ها تمام جنگ سردرها و حتی کنترل هارو و ادامه دادن رفتارهای بدشو من نادیده بگیرم و ادامه بدم بهم راهکار بدید لطفا ممنون ازتون
منم همینطور از وقتی متوجه شدم جریان رفتارش چیه باهاش حرف نزدم که کنار بهانه بگیره وتحقیییرم کنه جالب اینه اونم اصلا حرف نزد قهر کرد مثل همیشه وقتی از کنارم رد میشه چنان با خشم راه میره که بند دلم از ترس پاره میشه مثل جنین میخوابه پتو رو میکشه رو سرش واز من فاصله میگیره همیشه تو این جور مواقع میرفتم حرف میزدم بعد شنیدن کلی لیچار حرف زشت آخر معذرت خواهی میکردم که حتی برای چند روز مثل یه انسان نرمال رفتار کنه وای خدا این چه دردیه دلمم براش میسوزه چون دوسش دارم
ویژگیهاش رو گفتم و بهش توضیح دادم رفتارهای بی توجهی و تحقیر کردن‌اش داره نابودم میکنه و گفتم میدونم در کودکی تحقیر شدی اما راهش نیست منو تحقیر کنی میدونستم سکوت کلامی اختیار میکنه اما فکر نمیکردم کلا ناپدید بشه
حدودا ۷ سال پیش بود یه خودشیفته داشت منو تحقیر میکرد و مسخره میکرد جلو تقریبا ۱۵ نفر از اقوام منم زندگی شکست خورده اولشو که یه زن بد و بدکاره داشت و سالها تو خونه دونفریشون برده اون زن بد بود زدم تو سرش و جلو همه فریاد زدم و گفتم من اگر عقل داشتم ده سال از زندگیم عقب نمیفتادم جوری رفت تو خودش و اون چند که تو مسافرت بودیم ساکت بود فهمیدم کینه وحشتناکی از من به دل گرفت البته بعد ها هوس انتقام گرفتن زد به سرش که سر همون دروغایی که ساخته بود مادر خودش خورد زمین و لگنش شکست الان حدودا ۵ ساله که مادرش رو تخت افتاده ۱سالم هست که بردتش خانه سالمندان فکر کنم الان شدیدا داره زجر میکشه و رنج میبره از این که نتونست به من سدمه بزنه و همه مشکلاتی که میخواست برای من به وجود بیاره برای خودش پیش اومد
درود . کاش درمورد افراد خوشیفته حد متوسط هم بفرمایید . اخر همه اینگونه علایم را ندارند یا حداقل خفیف تر دارند . مخصوصا در مورد قدرت و دوست داشتن و غیره ..
There are many more kinds of narcissists that are not mentioned in this video they are not traumatized. They are spoiled with wrong parenting that didn't teach them humanity....
آقای دکتر عزیزممنونم متاسفانه اینها حقیقته ایکاش بیشتر برای اون زن بنده خدایی که سالها با این زندگی میکنه بگید باهاشون خیلی خوب باشیم وحشی تر میشن بی محلی کنیم دیوونه میشن من ۲۹ ساله زندگی نکردم ......سوختم 😔😔تازه فهمیدم ایشون خودشیفته است حالا .دیگه😭..........آقای دکتر ایکاش برای زوج های آدم خودشیفته بگید 🥺🥺🥺
میدونم چی کشیدی دوست عزیز من ۳۳ سال با چنین آدمی زندگی کردم زندگی که نه در جهنم بودم بدون اینکه بفههم چرا اینطوریه و چکار باید بکنم این زن یک خود شیفته پنهان است و دیگران همیشه از او به عنوان یک فرد مهربان و مودب یاد میکنند. هیچ کس حرف مرا باور نمیکرد که با چه هیولایی زندگی میکنم یکبار اقدام به خودکشی کردم. اعتماد به نفسم را از دست داده بودم و هر چه میگفت قبول میکردم هر چی داشتم بهش دادم و باز هم میخواست. یکسال است که فهمیدم مشکلش خود شیفتگی است ده ها ساعت کلیپ هایی در این رابطه را نگاه کردم و بالاخره فهمیدم مشکل از من نبوده و جایگاه خودم را پیدا کردم دو ماه است ازش فاصله گرفتم دیگه کار به جایی رسیده بودم که احساس امنیت نمیکردم و هر لحظه منتظر بودم به من حمله کند و بلایی سرم بیاورد میرفتم توی اتاق و در را قفل میکردم وقتی از سر کار برگشتم دیدم دستگیره در را کامل در آورده دیگه فهمیدم امنیت ندارم و رفتم. خوشبختانه هنوز قدرت کار کردن دارم و میتونم با درآمدم جای دیگری زندگی کنم. سالهاست تحت نظر روانپزشک دارو مصرف میکنم و حالم رو به بهبود است. چند بار منو کشوند دادگاه با اتهام اینکه او را زدم. اینقدر تحریکم میکرد تا درگیری فیزیکی بوجود بیاد و بره ازم شکایت کنه آبرو برایم در محله و پیش همسایه ها نگذاشته. سر کارم آمد تا اونجا هم آبروی مرا ببرد. بچه ها را علیه من تحریک میکرد تا بالاخره اونا فهمیدند مشکل از خودش است. از نقاط ضعفم استفاده میکرد تا ازم باج بگیرد. میل سیری ناپذیر به گرفتن پول دارد. کاری کرد که با شریکم اختلاف پیدا کنم و شراکتم بهم بخورد. بسیار حسود است و موفقیت من آزارش میداد. اگر بخوام از کاراش بنویسم باید یک کتاب بنویسم. شاید باور نکنید هنوز دلم برایش میسوزد چون میدونم بیماره ولی دکترم بهم گفت درست است که دیگران باعث بیماری او هستند ولی در حال حاضر اوست که مسول رفتارش است و هیچ کس به غیر از خودش نمیتواند به او کمک کند. براش دعا میکنم که متوجه بیماریش بشود و برای خودش کاری بکند. من ۳۳ سال هر کاری که فکرش را بکنید کردم ولی هر روز بدتر و بدتر شد.
خودمو سرزنش میکنم چون در اولین روز من اینارو دیدم کە یە زندگی سادە نداشتند . تنها مادرش کارخانە تولید بچە داشتە و اینا ١٢ بچە پس انداختە بود . کە یکی از دیگری اشغالتر. فک نکنم لە حتی پدر و مادرش اسم اینو میدونستند. حالا یە مار در استینم بزرگ کردم و اوردمش تا امریکا . اشتباە بزرگی کردم. باید خودمو نجات بدم چون ازش میترسم.
جناب دكتر ! من كسي را ميشناسم كه در دوران كودكي بسيار عزيز والدين بودن حتي از لحاظ خوشگلي هميشه والدين توجه ميگرفته! حالا كه سن بالا دارد خودش را لايق شوهر خوب و پول خوب ميداند و كساني كه از لحاظ خوشگلي از او پايين تر هستند را لايق شوهر و پول بالاتر از خودش نميداند!!! بسيار حسود است نسبت به خواهران خودش ! و اگر كسي خانه يا ماشين بهتري داشته باشد او را بي لياقت ميداند!!!! او احساس ميكند چون در بچگي از همه خوشگلتر بوده همه چيزهاي خوب براي او مناسب است نه ديگران!!!!! اين شخص به همسر زنهاي ديگه جلب توجه و لوندي ميكند!!! و بسيار خودشيفته است
