اذکار زبانی ( لسانی ) در سلوک روحی کدامند ؟ 

موسیقی این ترک از گروه روحتاف و خواننده آن سید آرش شهریاری می باشد

سلام به هیچ وجه نباید چنین کرد بلکه باید هر ذکر را بر مبنای دورهٔ تعلیم داده شده از 21 روز یا مدت زمانی که گفته شده اجرا نمود و ذکر دیگری گفته نشود آهسته و پیوسته راه می‌بایست رفت . هر ذکر اثرات مخصوص خود را در وجود ذاکر به جا می‌گذارد. اجرای همزمان چند ذکر در هر روز کاملا غلط است. مجددا تراک را با دقت و حوصله گوش کنید.

@@iranayin خیلی ممنونم الان ذکرهارایادداشت کردم ولی متاسفانه باهم گفتم اشکال نداره

@@iranayin توروخداکمکم کن خیلی سردرگمیم

@@iranayin سلام ببخشید خیلی مزاحم شدم من می‌خوام ازاین ذکرشروع کنم این الان چهارتاحساب میشه یایکی. انت المولی انت الحق انت الهادی انت الرب لیس الهادی الاهوانت المولی انت الحق

نباید با هم بگویید باید یکی از اذکار را به همان طریق تعلیم داده شده اجرا کنید و نگران نباشید که اشتباها با هم گفته اید خدا مطلع النیات است و حفظتان میکند چون به نیت او بوده اید

درود بر شما منظورتان از درک لا اله الا هو چیست اگر منظورتان پس از اجرای این ذکر است باید بدانیم هر کس به تناسب شرایط بیرونی و درونی اش دستوری خاص دارد چه بسا سالک منتهی ابتدایی ترین مرحلهٔ ذکر زباني به کارش بیاید

@@iranayin سلام ودرود پروردگار بر همه واما بعد ممنون که وقت گذاشتین و خیمه ای برای گم گشتگانی مثل بنده بنا کردین .برمیگردم سر سوالم انچه که بنده سوالم است را بازتر کردام در سوال قبل که در زیر ویدیوی قبل گذاشته بودم و بازهم سعی میکنم سوالم را روشنتر بیان کنم تا به امید الله راهی برایم باز تر فراهم شود همانطور که میدانید صفات الله در قران بیان شده است و کاملا روشن است و اگر ذات را بتوانددر صفات قرار دهد ان را دیگر نمیتوان ذات دانست برای انکه ذاتی که اشکارباشد ذات نیست بلکه صورت است و چطور میشود درجهان محسوسات بود وتضاد را دید که با صفات هم خوانی ندارد ؟

پویندهٔ راه حق و حقیقت چندی پیش ‌پرسشی مطرح شد که حقیر به آن پاسخ دادم شاید آن پرسش و پاسخ به دردتان بخورد به پیوست برایتان ارسال می‌شود سلام جناب مدرسی یک سوال که مدتها ذهن ام را مشغول کرده است این است که در کتاب مرحوم پدر شما که با همه جریانات عرفانی ایران آشنایی داشته است و حتی اذکار آنها را می‌دانسته‌اند بیاد نمی آورم که در جایی اشاره به ذکر حق کرده باشند که از طرف جریانی در تصوف استفاده شده باشد. آیا شما شنیده یا دیده‌اید که شاخه ای از تصوف از این ذکر استفاده کند؟ با تشکر اذکار خفی به منزله سر اللّه در طریقت های باطنی و تصوف مطرح بوده لذا هفت مرتبه ذکر قلبی که در هر یک از سلاسل تصوف مشترکات و تفاوت هایی دارد و کلیت آن اذکار به ترتیب ذیل هو اللّه هو اللّه ( اللّه هو که برخی از سلاسل صوفیه در ایران و در پاکستان بکار می‌بندند صحیح آن هو اللّه می‌باشد و کیوان گوید که اللّه خبر است و باید بعد از مبتدا که هو می‌باشد بیاید) لا اله الا اللّه ( برخی ذکر لا اله الا اللّه را بعنوان اولین ذکر به طالب را تلقین می‌سازند و او را مرید میکنند سلاسلی مانند قادریه نقشبندیه سهروردیه چشتیه بر این ذکر تاکید می ورزند) ( و برخی اللّه را سلطان الاذکار میدانند). الحی ( مرتبه عالی آن هو الحی است) العلی ( هو العلی مرتبه کامله آن می‌باشد) لا هو الا هو ( یا همان ذکر هو که اولین مرتبه از اذکار قلبی و آخرین مرتبه آن می‌باشد). هر یک از این هفت مرتبه اذکار قلبی با قلم خیال در بدن سالک می‌بایست مهر شود ( مهر یعنی آنکه همچون پوست لاشه گوسفند که پوست تخت میشود باید سر و دست و پا و دم داشته باشد و هیچکدام بریده نشده باشد . فقدان هر یک نقص آن مرتبه بوده و سالک به مرتبه بالاتر ذکر قلبی نمی‌تواند کاملاً وارد گردد و در این مرحله متوقف گشته است ) طریقه صحیح ترسیم آن است که روی پوست بعد از مدتی یک بند انگشت داخل گوشت و پس از مدت ها استخوان را با ذکر می‌شکافد تا به رگ رسد و ذکر را در رگ ها بگوید پس آنگاه ذکرش تیغ گشته خون افشان به درون خون ذکر گوید پس میتواند برآید و اذکار ترقوه کانال های ورود به اذکار سر ، چاکرای هفتم تارک سر ( محل ورود و خروج روح در بدن انسان است ) متوجه شود تا بتدریج بتواند دو شریانی که از قلب به سوی مغرب می‌آید و یه یک شریان مبدل گشته یک رگ اصلی مبدل گشته به تارک سر در سلول های مغزی می آید به درون او ذکرش را با قلم ریز بنویسد . باید از تارک سر یکی از هفت مرتبه ذکر قلبی را بنویسد و داخل سر و جمجمه شده به گردن آمده ، پشت حنجره و نای گلو رو سوی درون سینه رود و به وسط جناغ سینه محل اتصال نقطه پایانی قلب ذکرش را که از تارک آورده و پشت جناق های سینه به قلب فرو رفته در قلب رگ پی گرفته باز گردد به تارک سر و بازگردد و چون فواره ای پرتاب کند و اینک آماده است که معراج روحی کند و فتح باب ملکوتی کند نیک میدانید که در تصوف هفت مرتبه ذکر قلبی (ذکر خفی) در تصوف اسلامی اسم رمزی دارد که کنایه از این اسما اللّهِ مذکور می‌باشد. لا اله الا اللّه رفت و روب شست و شو ذکر حمایلی ذکر تحلیلی نفی و اثبات نام دارد. بسیار با اهمیت است. سیّد بحرالعلوم در رساله سیر و سلوک مینویسد از پیر طریقتش ذکر حیات تلقین یافته، اسم رمز الحی است که در آن زمان با توجه به عطارد مشغول می‌گشته یعنی ذکرش الحی و یا هو الحی است صورت فکریه اش جرم عطارد در آسمان ، با توجه و توسل به باطن کامل آن انسان کامل جناب عطارد ، حضرت عطارد. سّر الاسّر العلی است . یک روحانی که حواشی بر آن رساله نگاشته و توسط انتشارات علامهٔ طباطبایی در مشهد منتشر نموده اسم رمز هر یک از اذکار را حتی در حالت های جلی ذکر لسانی و ذکر انفاسی برشمرده کتاب سودمندی است شاید دیده باشید از محتوای نگارشتان معلوم است که آن اصطلاحات را واقفید. باری آنچه که شرح آن بعنوان اذکار تصوف اسلامی و سلاسل آن سابقه داشته سلیقه خاکسار برا آن قالب است. حقیر به این نام نشنیده هر چند برای پاسخ دقیقتر می‌بایست آثار کیوان و شادروان پدرم را دوره کرد و به ماخذ و متون اصلی که بعنوان منابع تصوف اسلامی مطرح است مراجعه نمود هرچند متاخر باشد همچون رساله قدسیه از قادریه که بر اهمیت ترسیم ذکر لا اله الا اللّه پافشرده . شاید در همین حواشی مذکور در رسالهٔ سید بحرالعلوم بتوان به پاسخ این پرسش دست یافت که فاضلانه توسط شیخی به نام تهرانی نگارش یافته .سپاس ومن اللّه التوفيق سر خدا که عارف سالک به کس نگفت در عجبم باده فروش از کجا شنید .

ایا امکان ارتباط تلفنی دارید

ممنون از محبت شما که تجلی نور است وبس و اما بعد فاش نکردن رمز و راز عرفان جز ستم به بندگان رب العالمین نیست که در اعماق تاریکی شرک وبت پرستی سقوط کردن ؟واما بعد ایا جوانمردیست که حضرت حق نوری برکسی بتاباند و ان شخص باز تاب ان نور نشود

اذکار زباني است و به ترسیم شکل احتیاج نیست. انشاءالله در تعلیم اذکار خفی (قلبی) ترسیم اشکال صورت می پذیرد.