ارباب حلقه ها - سریال حلقه های قدرت - مرور فصل ۲ قسمت ۲ 

@@dabir_rahmani سلام! خوش اومدی، مرسی ❤️

@@AmirSheykh-u6s کاملا متینه نظرت! رو چشم

اره خیلیم دقیقه! زنده باد پردازش صوت و یادگیری ماشین 😊

زنده باد AI​@@ارباب_حلقه_ها

درود!! جدید نیست

@@lolo.khorkhore1475 برای ویدیوی فارسی جدیده

@@فرجیمنا ایشالا بعد سریال :)

@@MohammadrezaRanjbar-v2t فک نکنم. اخه ویچکینگ بعد دست کردن یکی از حلقه ها به وجود میاد

متن که گفتم اینجا دوباره میزارم حسین داداش. از مورگوث و ساز ناکوک که گفتین منو یاد این رمان انداخت: (اپرا) زندگی اپراست، آنهم اپرایی بزرگ. خدا شاعر است. موسیقی کار شیطان که موسیقی‌دانی جوان و بسیار خوش آتیه بود و در کنسرواتوار بهشت تعلیم دیده بود. او که رقیب میکائیل و رفائیل و جبرئیل بود از امتیازی که وقت توزیع جوایز به اینها تعلق میگرفت دلخور بود. البته این هم محتمل است که او با نبوغ اساسا تراژیکی که داشت از سبک بیش از حد دلنواز و رمز‌آمیز آن شاگردان دیگر بدش می‌آمد. پس توطئه‌ای چید تا سر به نا‌فرمانی بردارد، اما توطئه‌‌اش به موقع کشف شد و آن جناب را از کنسرواتوار بیرون کردند. ماجرا به همینجا ختم نشد، شیطان دست نوشته‌ی آن اپرالیبرتو را با خود به جهنم برد با این هدف که ثابت کند از دیگران بهتر است. شاید هم در فکر آشتی با آن بالا بود؟ باری، نت‌های آن قطعه را نوشت و وقتی کار تمام شد آن را پیش پدر آسمانی برد. وقتی به آنجا رسید گفت: خداوندا، من درس‌هایی را که یاد گرفتم فراموش نکرده‌ام این نت‌ها را آوردم خودتان استماع بفرمائید بعد امر به اجرایش بدهید و اگر فکر میکنید در‌خور عرش اعلی هست، رخصت دهید که در محضر عالی تلمذ کنم. خدا پاسخ داد؛ نه، اصلا نمیخواهم چیزی بشنوم. آخر خداوندا!.. گفتم که هیچی، هیچی! شیطان ایستاد به التماس کردن، اما باز هم چیزی عایدش نشد، تا سرانجام خداوند که هم خسته شده بود و هم دریای رحمتش به جوش آمده بود رخصت فرمود که اپرا جایی بیرون از بهشت اجرا شود. پس تئاتر ویژه‌ای که همین سیاره‌ی خودمان باشد خلق کرد و یک گروه کامل از نوازندگان، مرکب از سازهای اصلی و فرعی و گروه همسرایان و رقصندگان ابداع فرمود. 《حالا تشریف بیاورید و به تمرین ما گوش بدهید》 ماشادو د آسیس. دن‌کاسمورو.

چقدم ک رنگش مهمه:/ مث اینه بگی عه آدم زرد پوست مگ آدم زرد پوستم داریم؟😊

@@hassanhosseyni5830 من نگفتم آدم سیاه یا زرد پوست داریم یا نه! بنده هم رنگ پوست مشکلی ندارم. ولی وقتی نویسنده ظواهر توضیح داده و دوست داشته به زیبایی و روشنی توضیح بده کسی حق نداره تغییر بده. متاسفانه هالیوود جنسیت‌زده شده و این خوب نیست!

@@ehsanmd4676 دیوانه 😂

@@mrelement7669 کاملا ممکنه این طور باشه… ولی از طرفی روی رابطه صمیمی این هابیت ها باغریبه خیلی سرمایه زمانی گذاشتن… کاملا میخونه که محبت اونا اینجوری به دل گندالف افتاده باشه… اگه جادوگر ابی باشه یکم من نا امید میشم…

@@ارباب_حلقه_ها کاملا حق دارین ..ولی در اون حالتم حضور گاندلف در دوره زمانی مناسبی ..نیست 😂😂😂 اینجا دیگه باید سریال بره جلو ببینیم چی میشه ..چون وجود دنیای مجازی خودش باعث قضاوت قبل از اتمام سریال میشه ...

@@ارباب_حلقه_ها البته زمینه چینی برای شخصیت پردازی گاندلف نسب به هابیت ها به گفته شما هم میتونه جذاب باشه

اتفاقا همین جاده خاکی زدن شماست که مرور سریال‌رو زیباتر می‌کنه.

@@mrelement7669 عنصر از برداشتات خیلی راضیم کلا

@@ارباب_حلقه_ها ممنون 🙏🏻 داستان سرایی های شما از عصر اول و دوم باعث شد خودمم هم در کنار تعریفات شما برم کتاب هارو بگیرمو بخونم

@@MORTEZA_PASHAEI_30M با زیرنویس نمیبینی مگه؟

@@ارباب_حلقه_ها نه من باید همه حواسم به تصویر باشه . خیلی رو ارباب حساسم 🖤

ع راس میگی ها

خودت چی فکر میکنی😂

مطابق با کتابه دوست من، اوایل که مرگوث شکست میخوره اورک ها از خادم ارشد مرگوث یعنی سائرون پیروی نمیکنن و بعد ها هم بالاجبار و از روی ترس مجبور به پیروی میشن

اون که همون سائرون بود.

@@Mra_690 اره. ولی خوب اون تو عصر سوم بود و بعدها معلوم شد سارون… اره. باد برد منم دیگه اشاره ای نکردم :)))

@@ارباب_حلقه_ها منظورم این بود که آیا در کتاب ها جادوگران قابلی به جز ایستاری ها یا همون مایارها وجود داشتند یا خیر؟ مثلا ویچکینگ جادو پیشه قبل از داشتن حلقه ها هم جادوگر بوده یا خیر؟ یا همون نکرومانسری که سارومان اشاره کرد ممکنه در حال تمرین جادوگری بوده باشه، یا همون جمله ای که گاندولف به بیلبو میگه حلقه های جادویی بسیاری وجود دارند و نباید بی پروا از اونها استفاده کرد یا حتی این عصاها و سنگ های جادویی درون اونها و اشیا و متریال جادویی باستانی ، یا به طور مثال همسر یکی از پادشاهان میناس تریث که روی گربه ها تسلط داشت و خصائل جادویی خاصی داشت