ازدواج با زن مطلقه | نکات بسیار مهم ازدواج با زن مطلقه که باید حتماً بدانید! 

🔻 برای دیدن محتواهای بیشتر در مورد خانواده و توسعه فردی میتونین روی لینک زیر کلیک کنین 📎 bit.ly/3NZfvFv

یه پسر مجرد ۲۶ ساله ام یه دختر ۲۰ ساله مطلقه آشنا شدیم و خیلی باهم خوبیم مشکل خونواده منن میگن تو باید دختر بگیری نه زن مطلقه اعصاب و روانم ریخته بهم چکار کنم نه میتونم پدر مادرو ترک کنم نه عشقمو خدا کمکم کن .

دکتر من با اقایی اشنا شدم و قصد ازدواج دارم اما به خانواده اش نگفته و قصد هم نداره بگه که من قبلا ازدواج کردم ،نمیدونم این کار درسته یا خیر ،من سی و نه و ایشون سی و هفت سالشونه

با سلام و احترام ، من تک فرزند هستم مجرد و تا حالا ازدواج نکردم ، بایک خانمی وارد ارتباط شدم که شوهرش فوت کرده ، خانم 47 سالشه و من 43 سال ، یک سال هست که با هم در ارتباطیم و عاشق هم شدیم و همدیگرو خیلی دوست داریم ، فرزند فقط یه پسر داره و اونم ازدواج کرده ، فقط موندیم که چطور به خانواده ها اطلاع بدیم تا در جریان باشن ، می ترسیم مخالفت کنن و کار به سرانجام نرسه و افسرده بشیم

سلام آقای دکتر یه وقتایی یه آدمایی هستند که اصلاً نمی‌شناسیم اما خیلی خیره به آدم نگاه میکنند انگار که طلب کارن یا اینکه با نگاه شون میخان بخورنت طوری نگاه میکنند که اگه من هم طرفش خیره بشم ممکنه اون بهش بر بخوره و دعوای فیزیکی پیش بیاد حالا مشکل من اینه که چطور با این جور آدما کنار بیایم یا حتی بعضی هاشو هم هستن وقتی با خوبی و مهربانی باهاشون صحبت می‌کنی خشن و لاتی پاسخ تو میدن من این جور نگاه های خیره بی مورد خیلی بهم بر میخوره در مقابل ملایم حرف زدنم کسی خشن و لاتی صحبت می‌کنه خیلی حس بدی دارم فکر میکنم طرف با خودش میگه که حتماً من ازش ترسیدم که ملایم باهاش حرف میزنم وگرنه چرا در پاسخ من خشن و لاتی صحبت کنه؟؟ و اونی که خیره بهم بی دلیل نگاه می‌کنه حتماً میخواد بهم زور نشور بده یعنی من خیره نگاه میکنم تو چشم تو بنداز پایین دلیلش چیه چی می‌تونه باشه؟؟؟ و وقتی نمیتونم مثل خودش بهش خیره بشم بخاطر اینکه شَر نشه وقتی خونه میام توی خودم میرم چرا چیزی نگفتم چرا خیره نگاه کرد چرا باهام خشن صحبت کرد در صورتی که من ملایم و با مهربانی حرف زدم این فکرا آزارم میده با خودم فکر میکنم من رو طرف بی عرضه فرض کرده اعتماد به نفسمم پائین میاد با خودم میگم اگه من چیزی بگم دعوا نشه بعد خودم رو سرزنش میکنم که چرا از دعوا میترسم میترسم چیزی بگم زورمم نرسه بد از بدتر بشه ازین طرف هم نمیتونم بیخیال بشم از بس بهم بر میخوره با خودم میگم این همه آدم از دوستان و آشنایان باهام با احترام رفتار میکنند اونوقت این بیاد شخصیتم رو زیر پا بزاره و بهم بی دلیل ذول بزنه یا خشن و ناملایم حرف بزنه و رفتار لاتی و زور گونه نشونم بده . . . بخاطر همین موضوع خودخوری بهم دست میده و روزها شاید من رو درگیر می‌کنه و حتی نمیزاره سر وقت بخوابم وقتی هم می‌خوابم مظطرب می‌خوابم که چرا اینطوری میشه من که بدی نکردم باز تکرار نشه و این حرفا صبح که پا میشم نگران پا میشم گاهی از شدت فکری که از شب مانده صبح هردو پهلو درد یا کُل بدن به درد هست و صُبحی با نگرانی را آغاز میکنم لطفاً من را راهنمایی کنید خدا خیرتون بده خیلی اذیتم می‌کنه چاره چیه ؟؟ حس ترس توی بدن و ذهنم هست میترسم موضوعاتی که گفتم دوباره برام پیش بیاد نگران آینده هستم

بعد از جدایی از همسر اولم نباید دوباره ازدواج می کردم .ادم ناپخته و اشتباه ۳۰ سال بهترین روزای عمرم رو تباه کرد🤕🥺

حتی ۲ تای پسرم هم خیلی خیلی گفتن ک ازدواج کنم درواقع ی زن مطلقه هم تقریبا ۶ما رفتو آمد داشتم. ۲تا پسرم که ۱۳و۱۱ ساله هستند. خیلی دوستش داشتن بهش عادت کرده بود آما کمکم متوجه شدم ک رابطه قبلی رو هم داره کمکم فاصله گرفتم. تمام شد

بسیارعالی . تمام نکات را بخوبی فرمودید 👑👑

سپاس از راهنمایی و کمک به همنوعان

سلام عالی عالی عالی توضیح میدید ممنون❤

♥️♥️♥️♥️⚘✅

ببخشید جوری میگین مطلقه انگار یک زن مارکداره و انگار گناهکاره ... بهتر نیست از صفات مناسبتری استفاده کنین ؟؟؟ چون طلاق فقط مخصوص خانمها نیست آقایون هم طلاق میگیرن ... ما صفات بهتری برای این امر داریم مثل متارکه کرده .جدا شده ...

سلام استاااد متشکر

با کمال احترام ‌. فکر کنم شایسته تر بود به جای کلمه زن مطلقه ، از خانمی که متارکه کرده استفاده بشه .

بسیار بسیار عالی

در یک کلام مطلقه دیدی فرار کن

من ۳سال نیمه همسرم فوت شد. اما نشد ک ازدواج مجدد کنم واسه ۲تا پسرم. البته بعضی دختران هم فقط در فقط پول درنظر گرفتن ولی محبت عشق علاقه شده پول. پول هم حد و حسابی دارد از بحث پول بگذریم دگه زن مطعلقه هم مشکلاتی دارد