ممنون از ویدئو خوبی که ساختین. تازه اول ویدئو هستم و هنوز کامل ندیدمش ولی قبول دارم که برای خیلی ها ارتباط با متن کتاب های مارکس دشواره....برای رفع این مشکل باید بفهمیم این متن در چه بستر تاریخی-اجتماعی نوشته شده. تلاشتون ارزشمنده
کلمه ای به نام ازخود بیگانگی وجود ندارد انجه باید به آن پرداخت تفاوت ها قربانی تبعیض بودن است خودرا درآینه ( فردیت درجمع)ندیدن ما جزو طبیعت عنصری از طبیعت ودر چرخه غیر ارادی از طبیعت( هستیم) همانگونه که ابزار. عناصر. از گیاه وحیوان در ما وما در آنها زنده هستیم ما مجزا از هیچکس وهیچ شی از هست ونیست غیب و مربی نیستیم ما آنها دیگری همه جهان را تشکیل می دهیم و درمشارکت ودر تابعیت ازهمدیگر جهان رامی چرخانیم والبته درمجموعه. جهان مشترک برای همه ما خدا هستیم و خدا در فردیت وجودندارد
آن متنی هم که دوستمان نوشته از خود بیگانگی وجود ندارد و در هر حالی که باشیم عنصر لاینفک طبیعی هستیم بسیار اشتباه است ،،،این دوستمان باید بداند که شکل طبیعی ما قرار نیست که عوض شود ما از حیث روانی خود بیگانه میشویم ولی با ابزار من میپرسم اگر مصرف شراب مثلا فرار از خود و آن لحظه دردناک نیست چیست؟ آقای مارکس هم همینطور توضیح میدهد که اینجا دین کار افیون یا شراب را میکند که با خودبیگانگی را برای خود تسهیل کند و عملیات آن بصورت حتما ارادی نیست که من اراده کنم خود بیگانه شوم و سپس بدنبال افیون باشم محیط تکنولوژی و همه دست به دست هم میدهند و من از خود بیگانه میشوم و چون با ستم موجود و عامل خودبیگانگی نمیتوانم مبارزه کنم از دین بعنوان یک ابزار میخواهم انتقام مرا بگیرد ...حتی آدمها خودشان خودبیگانگی را تجربه کرده اند ،،،چطور با این صراحت میگویید خودبیگانگی وجود ندارد
