باعرض سلام جناب دکتر هولاکوهی سپاسگزارم از سخنان وراهنمایهای که شما دراین غربت به ما ایرانیها احدا میفرماید متشکرم و سلامتی ولحظه های خوبی را براینان ارزو میکنم .
ازحرف زدنش معلوم الحال. است . مثل دخترمن غریبه ها را به مادرش که کلی زحمت کشیده و هراران فکر کرده برای اینده اش او هم به من همین جمله را میگوید متاسفم برای چنین بچه ها که انقدر بچه گونه فکر میکنند ممنون اقای دکتر از رهنماییتان
امی داکتر خو هیچ یک نظر نمیدهد که مشکل حل شوه فقط انتقاد کنه عوض که به یکی کمک شوه فقط اشتباهات را دوباره یادآوری میکنه ویک آدم که واقعأ به نظر های خوب ضرورت دارد او میگه این کار ها را دارم داکتر محترم میگه خو نکن که یک آدم درست باشی 😅😅😅
برو دكتر جانم!❤️❤️❤️ تنفر براى خودت بده، دكتر بهت كمك ميكنه از بند تنفر آزاد بشى البته اين به اون معنى نيست كه موضوع تنفرت ناگهان خوب و مبرا ميشه… نه اين به معناى اونه كه شما آزاد ميشى وبه گذشته به صورت يك خاطره نگاه ميكنى و درد و رنج و زهر و سمش هر باره از پا درت نمياره و دووم اينكه ياد ميگيرى از حالا به بعد بيشتر مواظب خودت باشى و اجازه ندى كسى بهت صدمه بيشتر بزنه. از خدا برات شادى و سلامتى و بركت خواستارم .❤🌹🙏
پسره عاقل و مهربونی هستی مشخصه... به مادرت عشق و محبت بیشتری نشون بده تا احساس تنهاییش کمتره بشه... شک نکن خدا همه کاراتو ردیف میکنه 💌 به خودت ایمان داشته باش...
من دقیقا حال ایشون رو دارم.در واقع اون شخصی که دائم تو ذهنم تکرار میکنه توموفق نمیشی نداهایی درونی هست که والدین از بچگی به ذهن بچه تزریق کردن که در بزرگسالی نمود پیدا میکنه.دکتر اصلا هیچ توجهی به این قضیه وتحقیر این آقا در کودکی نکرد!
فکر میکنم علت تنفر این آقا ، خشم و عصبانیتش از خانواده و بخصوص مادرشه که حالت کنترل گری و انتقاد و سرزنش داشتن و دو صدایی درونش هم چیزی بجز گفتگوی درونی هست که ناشی از وجود صدای انتقادات مادرشه که از کودکی در او باقی مونده. نمیدونم چرا آقای دکتر بجای ریشه بابی این تنفر و توجه به صحبتهای ایشون خودش او را به باد انتقاد گرفت و اصلا اجازه ی صحبت بهش نداد.گفتگوی جالبی نبود.
این اقا راست میگوید همین مشکل زیادتر فرزندان است که تا سن کلان تحت کنترول مادر میباشند حرف های این اقا راست درد دارد مادرش اذیت اش کرده وقتی محبت نکرده حالا پرسان کند کجا هستی و چه میکنی
I hated my dad as well, and since he passed away, I do feel sad and thinking why I could n't/ didn't talk to him maybe we could be friends again, too late now :(
منم از پدرم متنفرم وهمیشه فک میکنم اگر مرد از خودم میپرسم چرا نتونستم با پدرم ارتباط داشته باشم،اما بازم دوس ندارم باهاش رابطه داشته باشم و اگرم زودتر از من مرد بازم مرده پرستی نمیکنم ما باید وقتی زنده هستیم قدر همو بدونیم وقتی مردیم دیگه هیچی مهم نیست و زندگی ادامه دارد
ببین منم مثل تو بودم و از مادرم و اطرافیان بابت هر چیزی تنفر پیدا میکردم و خیلی تا مدت های طولانی این تنفر طول میکشید ولی بعد ها فهمیدم ک اصلا واژه ی تنفر واژه ی غلطی هست اینکه تو بگی من از یک نفر ناراحتم بابت فلان کارش ،اوکی این قبوله ولی اینکه بیای بگی متنفرم یعنی خودت رو اذیت میکنه پس به نظرم این حس تنفر و از خودت دور کن برگرد ب عقب و اون کار هایی ک باهات کردن رو برگرد و با خودت حل کن و خودت رو قانع کن واژه ی تنفر خودتت رو اذیت میکنه
واژهً تنفر در. فارسی دری ان تنفر فارسی پهلوی را ندارد مثل کلمهً غاط در فارسی پهلوی لغت زشت است اما در فاسی دری مترادف صحیح است برای مزید معلومات شما من مانند داکتر هلاکوهیچهل و سه سال است امریکا استم و تحصیلات عالی در فرانسه نموده ام پسری کهشکایت داشت خواه از مادر و پدرش بود خواه از دیگران باید به وجه احسن مانند بعضی ها که داکتر با شوخی خنده مشکلات شانرا حل میکند با وی نیز عین مراحل را طی میکرد همین !!!!!
دکتر جان یا پیر شدی و دیگه اعصاب نداری. یا خوب پول جمع کردی تا الان، دیگه اینا برا سرگرمیته! مشابه همین افراد سالها قبل باهات تماس گرفتن خودت برو ببین چه مودبانه جوابشون رو میدادی. ادب پیشکش ، با صبر و حوصله مشکلشون رو موشکافی میکردی! خب مرد! وقتی پیر شدی و دیگه نیاز نداری کار رو بده دست بقیه که جوونترن و سوادشون بیشتر و به روز ترن!شما بشین خونه کامیشن رو بردار!!! تا وقتی اسکلت شده میخواد مثلا راهنمایی بده!
این پسر در خانواده کنترل گر بزرگ شده و هنوزم توی این سن کنترلش میکنن ، باعث اضطراب عصبی و خشم این پسر شده که کاملا طبیعیه ، تنها با واقع بینی و درک تفاوت ها و گذشتن از گذشته این پسر خوب میتونه مشکلاتش با خانوادش رو کمرنگ تر بکنه
به نظرم این آقا حق داره، چون همانطوریکه خودش هم گفت مادر به علت نقش مادری وخواهر و برادرش به علت تفاوت سنی همیشه مراقب او بوده اند و او را کنترل می کرده اند و این باعث تنفر اوشده. و تعجب می کنم که دکتر به اثر این رفتارها روی تنفر فعلی اش اشاره ای نکرد.
دکتر بهترین کارو مرد و مطمعمچن باش هرجوره دیگه ای که راهنمایی میکرد ، باعث تشدید ابن حال و روان آزرده این جوونه مهربون میشد ... بعضی وقتا آدما در تنهایی خودشون، خودشون، با ابزاری به اسمه ،قضاوته بقیه ، ناخواسته و بدون اینکه متوجه بشن ، دره ذهن خودشونو به روی موجوداتی از جنسه، تاریکی باز میکنن و به اون ها که خوراک داده بشه ... تبدیل میشه به همین افکاره تیره و تار و نامفهوم ! بهتربن راهشم اینه فقط آدم عشق بیشتری به سمت اون فردی که حالا بیشتر ازش آزرده میشه بفرسته ! و اول به خود و بعد خدا ایمان روهم باید، همیشه حفض کرد 🫀🔥💘
@@mr.nobody5804 دیدگاه شما بسیار ارزشمنده، اما مطمئنا این جوون عذاب وجدان داره که چرا از خونواده اش متنفره،بنابراین ابتدا باید اون جوون را از ریشه ی تنفرش آگاه می کرد،وبعد با صحبت ودلیل یا به هر روش دیگر به جایش نهال محبت را نشاند.
دوکنور عزیز مشکلات این پسر رامتاسفانه جواب درست ندادید شاید مثلیکه قبلاً گفتم ایرانی نیست فارسی زبان است ولی ایرانی نست اگر ایرانی بود شما طور دیگری با ایشان حرف میزدید
خیلی بی منطق حرف زدی اقای هلاکویی شما شاید در این شرایط نبودی من ۳۰ سالمه همین حس رو نسبت به مادرم دارم چون همیشه از بچگی مدام در حال انتقاد و کنترل و سرزنش من بود من زخم معده ی شدید گرفتم از اعصاب خوردی هایی که خانوادم سرم اوردن درحالیکه ۱۵ سالم بود فقط الان که شده ۳۰ سالم و دستم تو جیب خودمه مادرم بگه کجایی با کی هستی هرگز باورم نمیشه از حسن نیتشه بلکه تمام خاطرات و زخم های کودکیم به یادم میاد و میدونم نیتش همونیه که بود
الهی ... باور کن چه ابنور بوم ، چه اونورش ... باعث نمیشه ، درده افتادن کمتر بشه ! شرایطه این آقا و خیلیای دیگه از جمله خود بنده ، به همین شکله که ، انگار داری رو طناب مشکلات زندگی راه میری و یهو یکی میزنه پشتت یا بلند صدات میکنه! اینجا دیگه فرقی نداره طرف کی باشه یا موقع افتادن، مثلا بگه سلام چطوری ! یا بگه یا خدا الان میوفتی میمیری ! چون در دوحالت این هواس پرتی ، قراره موجب افتادن از بلندی بشه... تروخدا توهم سعی کن کینه بدل نگیری ازشون تا بتونی یکی مثل بندرو که، حالتو هم قشنگ درک میکنه و متوجه میشه روهم دوست داشته باشی 🫀👻
ولی آقای دکتر بعضی مادرها روانی و بشدت وسواسی هستند و بچه بیچاره را کاملا روانی می کنند.مثلا من زنداداشم بشدت وسواسی و مضطرب و شکاک است این کاری با بچه های بیچاره اش کرده است که من بعنوان عمه بچه ها حتی جرات نمی کنم حالشون را بپرسم! بعد از مدتها از آمریکا زنگ زدم احوال برادرزاده ام را بپرسم که طرف با پرخاشگری غیر عادی بهم گفت: به توچه که حال من را می پرسی؟! مرد گنده سی و چند ساله کاملا روانی شده بود بیچاره🙁من همینطور مات و مبهوت مونده بودم که این چی داره می گه؟! و آیا جواب احوالپرسی «به تو چه» هست؟! بعد اعضای دیگر فامیل قضیه را این طور ماست مالی کردند که این بنده خدا حتما بخاطر اوضاع خراب ایران اعصابش خورد بوده که بهت پرخاش کرده شما بزرگتری به دل نگیر و ببخش بعدشم به شوخی بهم گفتندخدا عمه را خلق کرده که برادر زاده ها دق و دلی شان را بر سر عمه شان خالی کنند! ولی من دارم می بینم که اون مادر روانی اونقدر به بچه هایش گیر داده که بچه هایش را هم روانی کرده است! طوری که اگر کسی احوالشان را هم بپرسد بد برداشت می کنند ! حالا احتمالا این آقا هم همچین مادری داشته است