اشکانی عالی هستی هم ادیت ویدیو هات هر روز بهتر میشه هم کیفیت...نور پردازیت هم خیلی قشنگ بود...رو دست همه یوتیوبرا بلند شدی...یوخت نشینی غصه بخوری الکی با خودت فکر کنی کم و کاستی هست...تو عالی هستی...عالی پیش میری...افتخار همه بِچه های مِشَدی!😂👍
بزرگ ترین ترس من اینکه این وضعیت تأسفبار همه مون درست نشه و ثابت بمونه و نتونیم اون زندگی که دلامون میخواد و آرزشو داریم داشته باشیم *) چن ساله آنچنان پیشرفتی تو زندگیامون نداشتیم هیییچ فقط پسرفت کردیم یعنی این روند کی متوفق میشه؟ یعنی روزی میشه که این سقوط های پی در پی تموم بشن و به جاش پرواز کنیم؟
اقیانوس واقعا ترسناکه .... یه بار داشتم توی دریای خزر (تاره دریاچه بود 😭😭 اقیانوس که واویلا )شنا میکردم برای جتد لحظه که زیر آب چشمامو باز کردم یه لحظه واقعا ترسیدم... نه کَفِش معلومه نه انتهاش ...
من از جاهای تنگ و تاریک و ساکت میترسم از همه جک جونور ها هم میترسم حتا پشه از پرنده ها که خیلی میترسم کلن از همه چی میترسم ولی خب بعضی از حیوانات رو دوست دارم مثل سگ گربه خرگوش طوطی و... اینا ولی مثل چی میترسم دست بزنم بهشون😂😂😂
خدایی اشکان عاشق حرف هاتم..... مثلا میگی شب ها مراقب خودتون باشین یا بچتون به هیچ کس نسپارید❤تو خیلی میفهمی.... خیلی ها خونواده منو مسخره میکنن میگن چرا دخترت خونه خالش یا عمه اش نمیمونه... حالا بدتر اینکه همه شون پسر مجرد 22 24 دارم
پرنده که خیلی بهشتی و خوشگله تو خونمون از انواع پرنده خانگی داریم بعد صبح پا میشی کلی پرنده تو پاسیو تو حیاط مثل عردک مرغ و خوروس ول میکنی حال میده اصلاً خیلی حال میده ❤❤ولی وقتی تو دستشویی داری کار تو انجام میدی بعد یهو برگ قعت میشه به غیر از چاه مسترا از دست شویی خیلی میترسم به خصوص اگه تو حمام باشم دیگه گشنگ سکته میکنم🫥😖
دسشوییا قدیم لامصب چاه زیرت بود سنگشم مثلا یک مثلث بربکس بود میریدی میرفت تویوچاه اون پایین که میرسید صداش میومد عییی میترسیدی میگرخیدی هروقت میرفتیم شهرستان سال۸۷اینا بود فک کنم میگفتم مامان بزار با افتابه برم تو بیابون برینم ولی توی این دسشوییا نرینم 😂😂😂😂
من مدرسه بودم تو دستشویی بعد یهو از سنگ توالت سوسک در اومد من اون لحظه قیافم دیدنی بود. بعد من خودمو نشسته بودم دیگه نمیتونستم شلوارمو بدم بالا به خاطر همین رفتم داخل یه دستشویی دیگه اهمون لحظه که در دستشویی رو بستم یهو دیدم خانومه با پسرش اومد بعد خودمو شستم و دیگه😂😂😂😅😅😊
تو تلویزیونشون فیلم ترسناک داشت 😂 دختر بچه عه داشت روح میدید و با روح حرف میزد اینو تو فیلم تئوری روح گذاشته بودم چرا آخه فیلم ترسناک من اومده بودم بخندم داداش😂
خیلی سال پیش، خانوادگی بخاطر شغل پدرم باهاش رفتیم بم.. من داخل حمام بودم ک اون زلزله ی معروف بم، اومد و لخت زیر آوار موندم.. نه تا شکستگی داشتم و نخاعم هم آسیب دید، ازون وقت ب بعد با شلوارک و بغض و ترس و... میرم حمام😢😰😥😢😭😱 خیلییییییییییی خیلییییییییییی خیلییییییییییی خیلییییییییییی خیلییییییییییی تجربه ی تلخ و وحشت آوری بود، ی برادر و مادرم هم از دست دادم. خیلییییییییییی دلخراش بود، خدا برای هیچکسی نیاره ب حقه علی 😭🥹🥺🙏
دقیقا برای منم همچین چیزی پیش اومد بچه بودم دخترعموم ماهی قرمز داد دستم لزج بودنش واقعا حالمو بد کرد نه اینکه حالمو بهم بزنههاااا نمیدونم چجوری توضیح بدم😂😂 دیگه نتونستم به هیچ ماهیی دست بزنم
ولی اشکان من تازه فالوت کردم و ی شبه فهمیدم چقدر شباهت داریم😂من یادمه برنده خواهر کوچیکم اومد سمتم دمپایی پرت کردم با قالی یکی شد مرد😂خونه عمم هم میرم بخاطر اینکه عروس پاریس شونو ول میزارن تمام مهمونی برا من تو راهپله چیز میارن چون داخل نمیرم😂
منی که بعد تصادفی که داشتم و دستم شکست فوبیا رد شدن از خیابون گرفتم ... و مجبورم هر روز باهاش روبرو بشم 😖 هروقت کسی باهام باشه محکم دستشو میگیرم و رد میشم ولی وقتی کسی نیست همش شک میکنم الان من زنده ام ؟الان از خیابون رد شدم یا نه
من برای خودم و خواهرم اسپری فلفل گرفتم یه روز اتفاقی پلیس کیفش رو میگرده اسپری رو پیدا کردن فقط ۲۰۰هزارتومن جریمه شد ولی هرچقدر هم جریمه اش باشه بازم به امنیتی که میده میارزه
من از پرنده به هر شکلی وحشت دارم ولی از جوجه ها که هنوز پر زخیم ندارن نمیترسم وقتی بچه بودم چندتا جوجه خریدم و بزرگشون کردم ولی یه روز کپسول گاز تو حیاط خونمون ترکید و اتیش گرفت این زبون بسته ها هم اتیش گرفتن من که در رو باز کردم با همون اتیش پریدن سمت من که نجاتشون بدم ولی همشون مردن از اون روز از صدمتری پرنده هم نمیتونم رد بشم خیلی تلاش کردم ترسم بریزه ولی نشد
4:42 و منی که اون برنامه های خاک برسری آخری ای که بالاسرت می اومد رو چند سال پیش تو گوشی داداشم دیدم و باهاش آشنا نبودم (داداشم اسمش امیره ۲۰۶ هم داره😂)
من از مرد ها میترسم جوری که برای اولین بار رفتم یه پسری رو ببینم با اینکه از هم سه چهار متر فاصله داشتیم ولی بازم من میلرزیدم و آخرشم نتونشتم و مجبور شدم اونجا رو ترک کنم، با اینکه 20 سالمه ولی تا حالا پارتنر نداشتم
من کلاس تیزهوشان میرفتم بعد زنه تو خونش عروس هلندی داشت بعد یهو نمیدونم چیشد این دوتا اومدن بیرون بعد زنه داشت از ما ازمون میگرفت من وسط ازمون پریدم از خونه بیرون میم ساعت زار میزدم😂