دلیل اینکه این افراد اینطور میشن واقعا دست خودشون نیست بیشتر به خاطر تاثیر منفی محیط و والدین یا افرادی هستن که روی فرد میذارن که در مورد الکس به احتمال زیاد پدر و مادرش بودن
برادر عزیز! حکم قصاص و این چیزها هر چقدر هم خوب باشه ، اصلا ربطی به اینچنین بیماران روانی نداره! قصاص مربوط و موثر در قتل های عادی است نه این قتل های جنون آمیز! این قاتل روانی یک جان بیشتر نداره! با قصاص هم یکبار میمیرد! (خلاصه مبحث قصاص یا مجازات جایگزین بستگی به سیاست جنایی هر کشوری بطور اختصاصی دارد! هر چند اکثر جوامع پیشرفته - که وضعیت جرم و جنایت بهتری از ما دارند؛ در جهت حذف اعدام است)
tina hami از خواندن نظر تو هم ادم پي مي بره تو هم مثل اين قاتل ادم خونسردي در شنيدن جنايات هولناك هستي و لابد اگر هم از نزديك قربانيان را مي ديدي زياد ناراحت نمي شدي !هشتاد نَفَر را ان قاتل حرام زاده با ضجر كشته
اگه اسکیزوفرنی نباشه؛ اختلال شخصیت ضداجتماعی هستش. باید دید علاوه بر کتک های پدرش (که خودتون در ویدئو بهش اشاره کردید) چه بلاهای هولناک دیگه ای در کودکی به سرش اومده. البته با توجه به خشم و عصبانیت پدرش و اینکه مادرش هم در جنایت ها دست داشته؛ پس حتما عامل ژنتیک هم درش تاثیر به سزایی داشته. در هر صورت خیلی متاثر شدم.
هروز یک تیکه از گوشت بدن کثیفش رو میکندم و هر نیم ساعت نمک میپاشیدم روی زخم هاش تا شاید کمی از دردی که به اون مظلوم های بی گناه رسونده بود رو احساس کنه
فرزندان شیطان انسانهای نیکی هستند . این فرزندان و رهروان الله و خدایند که همه شان از دم جنایتکارند. این جنایتکار هم بی شک فرزند و رهرو خدای نادان بوده.
مطلب خوبی بود ممنونم در پاسخ به سوالت که گفتی چه مجازاتی میدید(این مرد دلیل جنونش رفتار وحشتناک پدرو مادر بوده و این مرد رو از نظر روانی تهت فشار قرار داده و نمیشه گفت که از قصد قتل هارو مرتکب شده بوده بنظر من نه حبس ابد نه اعدام بهترین حکم همون بستری شدن تو تیمارستان بوده )
بابا تو دیگه هستی؟ بهتر نیست اونو با پلیس هایی که از کنار این جنایت وحشتناک براحتی گذشتن بعلاوه قاضی پرونده که بار اول این جانی رو.براحتی رها کرد تا به اعمال کثیفش ادامه بده رو با زنجیر در یک اتاق ببندن و سگ بینوارو تو همون اتاق آزاد بذارن تا سگ بینوا مدتی هم از گوشت این بی شرفها تغذیه کنه؟؟؟
صبح که بعضی ازانسان ها بیدار میشن شیطان میگه من دیگه برم استراحت کنم که بدتر از من ها بلندشدن و از شر این انسان ها خود شیطان هم به خدا پناه میبره.در مورد این قاتل بهترین کار زنده موندنش هست چون با کشتنش اون رو راحت میکنن
من اگه بودم اول چشماشو در میاوردم باد ناخون هاشو میکشیدم باد با میخ میچسبوندمش به جوب بدم روزی 80 بار شلاق میزدمش و نمک روی زخماش میریختم با بیشتر زجر بکشه و وقتی هم مرد گوشت شو میدادم سگا بخورن همین کار باید کرد
من اگه میخواستم حکم بدهم در مورد این مدل جانی ها،ابتداع دقیقا موضوع را مورد بررسی قرار میدادم که علت اینکه یک انسان در این حد جانی میشود چیه،و از لحاظ روانشناسی و ..تا به یک نتیجه درستی برسم و بتوانم جلوی این کار رو بگیرم،یکسری عواملی چه اجتماعی چه محیطی و تربیتی باعث میشود یک انسان جانی شود،سپس در کمال خونسردی با شش روش سامورایی و از شش نقطه مختلف جرش میدادم ،کشتن یک انسان هم زیاده چه برسه بالای ۸۰ انسان بیگناه
سلام و درود همچین آدمهایی رو باید به شکل خیلی فجیح زجر داد و فیلمش رو هم پخش کرد تا بقیه اونایی که همچین کارهایی رو دارن در خفا انجام میدن درس عبرت بگیرن. قتل= قصاص (مرگ)
یه سری به پادکست چنل بی بزنید تا متوجه بشید چرا بعضیها با قصاص و اعدام مخالفن. چون توی تاریخ قضایی کشورها افراد متعددی رو داریم که اشتباها مجازات شدن.
قضابت برا همین کار انسان نیست خوب این سادست چشم در برابر چشم وقتی شکنجه میکرده و بعد میکشته باید تا اخر عمر شکنجه میشده داخل فضای شدید امنیتی شکنجه با برقو اتیشو اب عالیه براش برای مثال میله هایی دارای الکتریسیته لوله اب نسبتن داغ(جوش) و اتش که زیر زندان یا سلوس باشه نتیجه زنده میمونه اما تو انفرادیش نه میتونه بمیره نه میتونه زندگی کنه با کف زمینی که حرارت داره و ابی که کمکی به نشنگیش نمیکنه و برقی نمیکشه ولی دچار شکش میکنه با این اندازه از امکانات غذای روزانه و نبود دیگر امکانات زندگی جالب خواهد بود تا اخر عمر شاید تاوان جنایاتش رو میداد البت باید بگم که نباید لباس به تن داشته باشه که با تمام وجود عوامل رو حس کنه اینم حکم خدا رحم کرد بهش من قاضیش نبودم :) Binam Binshun
از پا آویزانش میکردم سر وته توی اتاق خالی همونجا که قربانی هاش رو اون طور فجیع میکشته با سگ خودش تنهاش میگذاشتم در حالیکه عکسهای قربانی هاش جلوی چشمش چسبانده شده به دیوار . بقیه اش رو دیگه میتونین حدس بزنین
الکس در تیمارستان به فلسفه و شعر پناه برد . به نظر من این دو یعنی فلسفه و شعر از یاران الکس در ارتکاب جرم بودند چرا که ؟ فلسفه میتواند هر نوع جرم و جنایت را توجیه کند و شعر میتواند مجرم را آرام و ریلکس کند . یعنی الکس آلوده به فلسفه و شعر بود . به نظر من اینجا دریچه جدیدی باز میشود که باید به آن توجه کرد . نتیجه میگیریم که تنها عقلا به شعر و فلسفه روی نمیاورند و بلکه الکس ها بیشترین ثمره را از فلسفه و شعر میبرند . در سر زمین ما افرادی هستند و بودند که آشنا به فلسفه ولی در رسته الکس ها . پس باید هوشیار باشیم ،که اگر نزدیکان ما چنین گرایشی دارند آگاهانه با آنها رفت و آمد کنیم .