وقتی این اهنگو گوش میدم یاد پسردایم حسن چی میفتم۔ با اون صدای زیباش این اهنگ و باتمام زیبایی میخوند و کیف میکردیم۔ خیلی سنم کم بود۔ حالا اونم نیست و فوت شده۔ روحت شاد حسن جان❤❤❤❤❤❤😰😥😥😪😪
دردد بر استاد مهدیان . برادری داشتم حدود ۲۵ سالش بود خیلی آهنگای ایرج را دوست داشت و پیوسته زیر لب زمزمه می کرد البته من ۵-۶ سالی از او کوچکترم تا بالاخره ضحاک صفتان در سال ۶۷ حسرت دیدارش را به دل خانواده و طایفه ما گذاشتن
سلام و درود به استوره بزرگ صدا استاد عزیز، من یک افغانستانی هستم وبیست ساله با هنگهای شما سر کار و مسیر خونه تو ماشین با آهنگهای شما زندگی میکنم تو صداتون عشقه ومن افتخار میکنم به عنوان یک فارسی زبان و میخوام بگم شما به تمام خطه فارسی زبانها تعلق دارید و همیشه جاودانه خواهید ماند .درود بی پایان دوست مریزا❤❤❤😊😊
وقتی که برگی رو زمین می یفته* حس میکنم گریه ی بی صداشو حس می کنم چی میگذره تو قلبش* وقتی می بینه مرگ لحظه ها شو وقتی با چشمام می بینم که یک برگ* سیلی بیجا می خوره از تگرک پا می زاره خزون به باغ دلم *باز کلاغا سر می دن اواز مرگ یخ میزنه تو سینه قلب خونم *اخه من از تبار این خزونم وقتی که پرپرمیشه گل تو گلدون*خالی از کبوترا آسمون حباب بغضم تو گلوم می شکنه*ابر چشمام دوباره می شه بارون کبوتر دلم به فکر کوچه***برای من زندگی سرد و پوچه
متاسفانه بنده هم در زندان بیرجندبا این آهنگ آشنا شدم در سال ۸۵خورشیدی کسی بود بنام علی گیلانی اهل گرگان که ایشون میخوند وبنده می نوشتم امیدوارم که هنوز زنده باشه سالهاست هموندیدیم
۶۱ ساله ام هنوزم مثل همین الان دارم کوش میدم اشکام نمیزاره تایپ کنم اخ ک قلبم از خاطرات در عشق و رفاقاتهای نوجوونی و جوونیام همشون سوخته و رفتن یاد یکی از دوستام داوودداره قلبمو پاره نیکنه اخ ک چه مردن با نسل ما