Тёмный

با رفقای نارنج افتاده ام روی موزائیک ـ مهرداد عارفانی 

mehrdad arefani
Подписаться 872
Просмотров 390
50% 1

پنجره چشم خدایی چهار گوش است
با موهای آویخته ی پرده ها
درونم خالی
روی پوستم سرانگشت بزنی
صدای طبل می آید
ستونی از ارتش پیاده نظام در جنگل گلدان ها
رودخانه ی پر پیچ و تاب آکواریوم
پل های طاقچه ها
ترن های پشت سر هم : کابینت ها
سلول های انفردای : کمد ها
یخچال
کابینت
دادگاه انقلابِ آینه در حمام
موهایِ سپید
پریدم توی آغوش خودم
هی رفتم این طرف
هی آنطرف
نه شیشه ای شکست
نه جیوه رفت توی چشم
نه شد موهایم را شانه کنم
توی دیوار می رفتم
اما آن طرف نداشت
این تابلوی نقاشی
راست می گوید
هر چه پشت شیشه باغ
تابستانش دروغ
این ها رنگ است
از کدام درخت حرف می زنی؟
من به دست خود پوست کشیده ام روی سرو
تمام درختان باغ را صیغه کرد ه ام
من
من بوالهوس
انبوهی جیکاجیک گنجشک ها معلوم است که نیست
در عمارت قدیمی زمستان صاحب خانه است
و من با رفقای نارنج افتاده ام روی موزائيک

Опубликовано:

 

28 сен 2024

Поделиться:

Ссылка:

Скачать:

Готовим ссылку...

Добавить в:

Мой плейлист
Посмотреть позже
Комментарии : 3   
@gronikaaliyousha5073
@gronikaaliyousha5073 5 лет назад
❤️❤️❤️
@KaiyG
@KaiyG 11 лет назад
- و من با رفقای نارنج افتاده ام روی موزائيک
Далее