بررسی جنایات خوفناک ایرانی که در ماه های اخیر اتفاق افتادند
ماجرای این پرونده ی جنایی به اوایله اسفنده ساله 89 برمیگرده
اون سال جوونه جاه طلبی به اسمه رامین از بندرعباس به شیراز رفت تا رویای پولدار شدنشو دنبال کنه
رامین همیشه توی فکرش خودشو مالکه یه خونه ی خیلی بزرگو زیبا توی شیراز میدید
رامین همینجوری که داشت توی رویاهاش سیر میکرد
شروع به قدم زدن توی خیابونای شیراز کرد
رامین به خودش که اومد دید توی محله ی باغ ارمه شیرازه و جلوی یه خونه ی ویلاییه لوکس
رامین چن دیقه ای محوه دیدنه این خونه ی زیبا شد و با خودش گفت باید هر جوری که شده صاحبه این خونه شم
رامین چن روزیو توی شیراز موندو هرروز چن ساعتی جلوی این خونه کشیک میداد تا بفهمه مالکه این خونه کیه و چن نفر توش زندگی میکنن
اونجوری که مشخص بود
آدمای زیادی اونجا زندگی نمیکردنو فقط یه پیرمرده مسن به اسمه وحید تنهایی اونجا زندگی میکرد
چرا که توی این چن روز رامین فقط میدید بعضی وقتا یه پیرمرده تنها توی این خونه رفت امد داره
رامین بعده اینکه این متوجه این موضوع شد
یه نقشه ی خبیثانه توی ذهنش اومد
یه روز که وحید داشت از خونش برای پیاده روی میومد بیرون
رامین رفت جلو و به وحید گفت
من ازین خونه خیلی خوشم اومده و هر مبلغی که بگی حاضرم ازت بخرمش
رامین آه توی بساط نداشتو این حرفش گوشه ای از نقشش بود که به وحید نزدیکتر بشه و بتونه باهاش طرح دوستی بریزه
چن روزی گذشتو رامین و وحید سر فروشه خونه توافق کردنو رفتن بنگاه که قولنامه بنویسن
به محض اینکه قولنامه نوشته شد
رامین توی بنگاه درست قبله اینکه قولنامه رو امضا کنه گفت یه کاره خیلی فوری برام پیش اومده و فورا باید برم بندرعباس شهرمون
رامین توی این مدت تونسته بود خیلی به وحید نزدیکه بشه و اعتمادشو حسابی جلب کرده بود
برای همین وقتی رامین به وحید پیشنهاد داد که باهم چن روزیو برن بندرعباسو بعدش برگردن شیراز معاملشونو انجام بدن وحید قبول کرد
همون شب وحید با رامین راهیه بندر عباس شد
فردای اونروز وقتی وحید و رامین رسیدن بندرعباس
...
11 فروردینه ساله 1401 بود که
خبره مرگ اسرار آمیزه زنی 78 ساله به بازپرسه کشیکه شهر بندر انزلی اعلام شد
بعده حضوره مامورای آگاهی شهره انزلی و بازپرسه جنایی توی محله قتل
مشخص شد
این زنه سالخورده که طبقه ی پنجم یه آپارتمان توی مرکزه شهر زندگی میکرده
از تراسه خونه به پایین پرت شده و جونشو از دست داده
چیزی که موضوعو مشکوک میکرد این بود که پسره مقتول که خونه این زن بوده
بعده چن دیقه که پلیس به محله این حادثه رسیده بود
سراسیمه از خونه اومده بیرونو گفته من تازه متوجه این قضیه شدم
رفتاره این مرد برای بازپرس کاملا عجیب به نظر میرسید و عادی نبود
از طرفی روی دستای این زن
جای چنگ و بریدگی به چشم میخورد
موضوع ثانیه به ثانیه برای بازپرس مشکوک تر میشد تا اینکه بازپرس به سراغه صاحبه سوپر مارکتی که درست روبروی خونه ی این زن بود رفتو شروع به تحقیق کرد
اونجوری که این مرد میگفت
کامل صحنه ی پرت شدن پایینه این زنو دیده بود
این مرد میگفت
من با صدای جیغه این زن توجهم به تراسه خونشون جلب شد
تا بالارو نگا کردم یه مردو پشتش دیدم که داره پرتش میکنه پایین
مطمئنم که پسرش این کارو کرده
سریاله مدارک داشت علیه پسره این زن به دست میومد
برای همین بازپرس
دستوره بازداشته این مردو توی همون صحنه ی جنایت صادر کرد
وقتی علی به اداره آگاهی منتقل شدو به اتاقه بازجویی منتقل شد گفت
من برای نگهداری از مادرم توی تعطیلاته عید رفته بودم پیشه مادرم
واقعا مادرم بی دلیل یهو خودشو از تراس پرت کرد پایین
...
27 دی ماه ساله 1400 بود که خبره قتله یه مرده 60 ساله توی ماشینش به پلیس اعلام شد
بلافاصله بعده اعلامه این خبر
اکیپه جناییه تهران خودشو به محله این حادثه رسوندو تحقیقاتشو شروع کرد
وقتی کاراگاهای اداره آگاهی به محله حادثه رسیدن
با جسده مردی روبرو شدن که هم بهش شلیک شده بود
هم اثره ضرباته عمیقه چاقو روی تنش بود
اولین کسی که با این صحنه روبرو شده بودو به پلیس اطلاع داده بود پسره مقتول بود
برای همین توی همون محله جنایت
هدفه تحقیق قرار گرفت
شروین میگفت
پدرم وضع مالیه خیلی خوبی داشتو توی کار خریدو فروشه تجهیزاته آتش نشانی بود
امروز من با پدرم قرار داشت تا باهم بریم خونه ی خواهرم
حتی باهم رفتیم شیرینیم خریدیم
ولی بین راه واسم یه کاری پیش اومدو به بابام گفتم چن دیقه ای کناره خیابون منتظرم بمونه
از ماشین پیاده شدمو رفتم
ولی وقتی برگشتم با این صحنه دلخراش مواجه شدمو شروع به داد بیداد کردم تا مردم بیان کمکم
بعده ثبته گفته های شروین
جسد به دستوره بازپرس به پزشکیه قانونی منتقل شد
تحقیقاته گسترده برای شناسایی قاتله این مرد شروع شد
خونواده ی مقتول
به هیچکس مشکوک نبودنو میگفتن مقتول با کسی اصلا خصومت نداشته
هرچی تحقیقات جلوتر میرفت رابطه ی شروین با قتله پدرش پررنگتر میشد
چرا که اعضای خونواده ی این مرد تایید میکردن که مقتول با پسرش شروین مدتی بوده که مشکل پیدا کرده بوده و دایما باهم دعوا داشتن
...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔴 لینک سابسکرایب:
/ @jenayigram
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🔸 ویدیوهای پیشنهادیه من:
📽️من فقط بهشون تذکر دادم وقتی دختر میارن خونه کمتر سر و صدا کنن: • من فقط بهشون تذکر دادم...
📽️مادر و ناپدریم خواهرمو مجبور می کردن تن فروشی کنه منم نقشه قتلشونو کشیدم: • مادر و ناپدریم خواهرمو...
📽️مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن ایران: • پرونده جنایی تنها قاتل...
📽️خفاش شب: • پرونده جنایی خفاش شب غ...
📽️بهم گفت دیگه شوهرتو نمی بینی
: • بهم گفت دیگه شوهرتو نم...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
#پرونده_جنایی
#پرونده_مستند
#قتل
26 сен 2024