تشاح - بیانات استاد محمد امجد 

باید در نماز جماعت تشاح بکنند.
یعنی آقای دهقان، آرش را بیندازد جلو و آرش آقای دهقان را بیندازد جلو.
آقای امجد من را بیندازد جلو و من آقای امجد را بیندازم جلو.
.آقای مرعشی شوشتری آقای امجد را بیندازد جلو و آقای امجد مرعشی شوشتری را بیندازد جلو
یعنی چه که بیندازد جلو؟
یعنی من صلاحیت امام جماعت بودن را ندارم و احتیاط می کنم ولی تو صلاحیت داری
آن یکی هم دارد می گوید من صلاحیت امام جماعت بودن را ندارم ولی تو داری!
در امام جماعت باید تشاح باشد
چه طور شده که در قضاوت و وکالت می گویند من بهتر از دیگری ام!؟
انا احقّ بهذا الامر!
من همین جا می خواهم از علم الهدی سوال کنم
تو می گویی من از صلحای مشهدم
این موقوفه هم این جوری است
چگونه است که تو در نماز جماعتش باید تشاح داشته باشی و بگویی فلانی باید امام جماعت باشد
و آن یکی هم بگوید این باید امام جماعت باشد
چگونه است که تو تشاح را برای این موقوفه نداری؟
خودت را صالح دیدی ولی از خودت صالح تر در مشهد نشناختی؟
پس تف به رویت!
بی شرف!
همین جا دارم به احمد علم الهدی می گویم
ای بی شرف!
ای دین به دنیا فروش!
ادبیات دینی ما دارد می گوید در نماز جماعت باید تشاح داشته باشی
بگویی من صالح نیستم. من عادل نیستم
آن طرف آسید محمدتقی خوانساری و طرف دیگر هم آقای بهاء الدینی است
آن یکی می گوید تو باید بیفتی جلو و دیگری می گوید تو باید بیفتی جلو
یک طرف آمیز جواد آقای طهرانی است و طرف دیگر آقای بهاء الدینی
یک طرف آمیز جواد آقای طهرانی است و طرف دیگر محمود امجد
آن یکی می گوید تو باید بیفتی جلو و دیگری می گوید تو باید بیفتی جلو
در مرجعیت هم این جوری بودند علمای ما
آقا [حضرت آیت الله امجد] می فرماید همیشه اعلم، غیر اعلم را می گفت برای مرجعیت خوب است.
آقا می فرماید وقتی امام، آقای بروجردی را کرد آقای بروجردی که خود امام، اعلم بود.
ولی امام، آقای بروجردی را انداخت جلو برای مرجعیت
برای صلاح حوزه
برای مصلحت اقوی
کسی که در نماز جماعت این جوری است قطعا در مرجعیت هم این جوری است
قطعا در قضاوت این جوری است
حالا همین خمینی شده رئیس کشور
هم رئیس دنیا و هم رئیس آخرت
غیر از این است آقا؟
وقتی ما آقای خمینی را می پرستیدیم هم ایشان مرجع دین ما بود و هم مرجع دنیای ما.
شما با فرمان ایشان می رفتید جبهه
اگر امام نبود و اگر شما سرباز زمان شاه بودید آیا پدر شما نمی رفت یک چیزی از ملکش را بفروشد که تو را معاف کند که نروی در جنگ کشته بشوی؟
ما اینها را دیده ایم
این است که به خاطر وجود خمینی بود که پدر و مادر و برادر و خواهر شما اجازه می دادند بچه هایشان بروند روی مین.
همین خمینی می روند سراغش و می گویند در یک پرونده، حاکمِ شرع، باید نظر بدهد و شما حاکم شرع هستید. غیر از این است؟
از شما [حاج آقا امجد] می پرسم:
آیا شما از قم که با امام آشنا بودید تا وقتی که امام آمده، جز امام، کسی را حاکم شرع می شناختید؟
جواب: نه!
ولی امام می گوید من حاکم شرع نیستم
این می شود تشاح
احمد علم الهدی!
چه طور می خواهی از خودِ علقه مضغه ات دفاع کنی؟
بی شرافت!
می گویی من از صلحای مشهد هستم. در وقفنامه نوشته تولیت باید از صلحا باشد
در فرانسه حتی اگر یک مقام مذهبی چنین حرفی زده و سوء استفاده کرده بود او را کشف عورت می کردند
کاریکاتورش را
تظاهراتی که علیه اش بود
آن قدر مفتضح می شد به گونه ای که در کشور نمی توانست زندگی کند
آن وقت در مشهد این همه فسق و فجور از این مردک ظاهر شده!
این همه ظلم و جور از این پفیوز
می گوید من از صلحای مشهد هستم. در وقفنامه نوشته تولیت باید سید صالح باشد
من هم از صلحا هستم
همه مأبون های نظام، صلاحیت من و صالح بودن من را تأیید کرده اند
مؤمنین سوال بکنند از خودشان
در حالیکه ما در نماز جماعت یک چنین دستوری داریم
فرض کنید مثلا در مشهد موقوفه را به من بدهند و به حسین دهقان ندهند
یا یک پستی را به من بدهند و به حسین دهقان ندهند
و من در جلو این مرد خدا بگویم این که این پست را به من داده اند به خاطر این است که من أحقّ بوده ام بهذا الأمر
آیا آقا نباید تف بکند در صورت من؟
آیا آقا نباید من را طرد بکند؟
حداقل من نباید بگویم که من احق بهذا الامر بوده ام
حالا اگر از حسین دهقان بپرسند که چرا محمد امجد انتخاب شد؟ و او بگوید محمد امجد احق است
این همان کاری است که علمای اعلم، با غیر اعلم می کردند در وقت مرجعیت
از آنها می پرسیدند چرا فلانی [مرجع] شده و شما نشدید و جواب می دادند او احق است
ولی آقای بروجردی نمی گفته من احق بهذا الامر هستم
اگر آقای بروجردی بگوید من احق بهذا الامر هستم که آقای خمینی و دیگران و حتی یکی نفر طلبه نمی رفت پشت سرش نماز بخواند
من نمی فهمم این دین را چه قدر وارونه کردید شما؟
من صدایم به کجا برسد؟
t.me/moralsociety
تاریخ بیانات:
۱۴۰۲/۴/۲۲
بخشی از لایو اینستاگرام به آدرس:
/ cup0jbjtqko