بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشاني داد
که تاب من به جهان طره فلاني داد
دلم خزانه اسرار بود و دست قضا
درش ببست و کليدش به دلستاني داد
شکسته وار به درگاهت آمدم که طبيب
به موميايي لطف توام نشاني داد
تنش درست و دلش شاد باد و خاطر خوش
که دست دادش و ياري ناتواني داد
برو معالجه خود کن اي نصيحتگو
شراب و شاهد شيرين که را زياني داد
گذشت بر من مسکين و با رقيبان گفت
دريغ حافظ مسکين من چه جاني داد
تفسیر اول فال
دچار غم و غصه شده و امید خود را از دست داده اید. با دل پاک و نیت خالص به سمت خداوند بازگردید و همه چیز را به او بسپارید. هرکسی محرم راز دل نیست، اسرار خود را برای نامحرم فاش نکنید.
دوستان واقعی را از دشمنان دوست نما بشناسید. نیتی در دل دارید که عملی کردن آن نتیجه خوبی به همراه خواهد داشت. به زودی درهای بسته باز می شود و به مراد دل خود خواهید رسید.
زمانی که در اوج موفقیت هستید هوشیاری خود را حفظ کرده و مراقب مکر حریفان و رقیبان باشید.
تفسیر دوم فال
مدتها دلت از عشق دور بود و اکنون دلستانی دل تو را تصاحب کرده است؛ اما گاهی احساس میکنی که اندوه و غمی وجودت را فراگرفته است. از خدا دوری مکن و خالصانه به سمت او برو. به ناتوانان کمک کن و هرگز امیدت را از دست مده. راز دلت را برای هرکسی فاش مکن و سعی کن که بتوانی دوستان واقعی خود را بشناسی.
غزل شماره ۱۱۳ حافظ صرفاً عاشقانه و بدون ایهام و اشارات عرفانی است و به نظر میرسد مربوط به ایام جوانی شاعر باشد. حافظ شعر را با مناظره بنفشه و گل و فخرفروشی بنفشه بر زیبایی خود آغاز میکند. در ابیات بعدی در حق کسی که به ناتوان یاری رسانده دعای خیر میکند و به نصیحتگوی ریاکار توصیه میکند که در پی اصلاح معایب خود باشد.
20 июн 2024