Тёмный

تفسیر سوره حمد توسط امام خمینی _ قسمت سوم 

حضرت آیت الله العظمی امام خمینی
Просмотров 4,7 тыс.
50% 1

Опубликовано:

 

28 сен 2024

Поделиться:

Ссылка:

Скачать:

Готовим ссылку...

Добавить в:

Мой плейлист
Посмотреть позже
Комментарии : 22   
@hasankordjamshidi6476
@hasankordjamshidi6476 7 месяцев назад
بسم الله الرحمن الرحیم❤ روحت شاد ای بزرگمرد تاریخ ساز و بت شکن و انشالله پرچمی که برافراشتی به دست صاحب اصلیش اقا امام زمان که درود خدا بر او وخاندان پاکش بادبه حول و قوه الهی برسد❤ اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الولیک الفرج❤
@علیرضاخلجزاده
@علیرضاخلجزاده 11 месяцев назад
روحتان شاد و پر فروغ بادا❤❤❤
@حسینکیاحیرتی
@حسینکیاحیرتی 3 месяца назад
شهید امام خمینی❤روحت شاد❤
@SazegaraMir
@SazegaraMir 4 месяца назад
خطط روشنن شده چه روشنی همش فحاشی فضولی و ........
@mansoureghtedari5615
@mansoureghtedari5615 Год назад
بقول صمد آقا : این چی میگه ؟
@raminhooshmand9309
@raminhooshmand9309 9 месяцев назад
باسلام :خداوندجنت فردوس رانصیب شمابگرداندکه انشااللّٰه همینجوراست❤🌹💐⭐
@imamfaqeer4126
@imamfaqeer4126 8 месяцев назад
روحت شاد
@freshtahazek3197
@freshtahazek3197 Год назад
peace be up on you Sir the great man ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
@marziyhsa4550
@marziyhsa4550 9 месяцев назад
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
@marziyhsa4550
@marziyhsa4550 9 месяцев назад
❤۰ ❤❤❤❤❤❤❤
@javadhosseini7028
@javadhosseini7028 6 месяцев назад
روحش شاد
@sararad7937
@sararad7937 4 месяца назад
روحت شاد آیت الله موسوی خمینی
@SaeedGharaee
@SaeedGharaee Месяц назад
🌹ماشاءالله 🌹 عشق است 💚💚✨
@SazegaraMir
@SazegaraMir 4 месяца назад
زندگی یک هدیه ایست که از طریق پدر و م. ا.د.ر به ما داده شده و متاسفانه خط شما فاسده بهتر بشه نشه فایده نداره ملک یا اجنه یا اداخل.
@DocMir-pendareNik
@DocMir-pendareNik Год назад
تعریف حقیقی و واقعی "فاعل" و چگونگی پیدایش و جریان فاعلی و رابطه او با جسمش تعریف واقعی فاعل یعنی کننده کار است که یک تعریف سطحی، نادرست و مقرضانه است، چون حقیقت را پنهان می کند و قصد شفاویت و تلاش هم ندارد، زیرا مسئولین آموزش و پرورش (ادیان) هزاران سال است همینطوری جلو رفته اند. تعریف حقیقی فاعل مستقیما به حق ربط دارد و اگر آنرا درست تعریف نکنیم و واقعیت سازی کنیم، شیطانی عمل خواهیم کرد، چون در مقابل مستضعفین خشن، بی ادب، طلبکار و در نهایت بی تفاوت و گدا پرور هستیم ولی در مقابل مستکبران مهربان، با ادب، بدهکار و ارادتمند میشویم حتا بخود و نزدیکانمان هم عشق نداریم، چون درک عمل آنرا نداریم. "فاعل" از جنس غیر فیزیکی ولی بوجود آمده از تجربه کاری جسم فیزیکی است. فاعل کننده کار نیست اما "کنترل" کننده کار جسم خود و دیگران و تصمیم گیرنده کار و به اجرا گذارنده اراده خود است. پس فاعل حقیقی فقط ارادتمند به جسم خود بوده چون این جسمش هست که نقش کارگر و مادر فاعل را دارد و خود فاعل نقش صاحبکار درست و پدر را دارد و عمل خود را به دیگران نمی سپارد. فاعل دارنده و ذخیره کننده آگاهی است که آگاهیش از تجربه کاری شخصی جسم خود بوجود میاید و روز بروز در اثر تلاش جسمیش، رشد آگاهی قویترداشته و باهوشتر میشود. ولی بر عکس ساختار جسمی او در اثر کار و گذشت زمان فرسوده تر و نابود میشود. پس از مرگ ساختار جسمی، از یکطرف آگاهی فاعل منتقل به شبکه آگاهی کلی میشود و از طرف دیگر عناصر جسمی او بازیافت شده و در اثر خلقت شبکه آگاهی کلی، ساختارهای جدیدی با فاعلهای ثانویه خویش پیدا خواهند کرد. این تداوم و چرخش زندگی فعال و نیازمند به تجربه کاری و حرکت، باعث ادامه خلقت زیبایها و عشق است که این ذاتهای پاک خلق شده به تمام موجودات بخشیده میشوند تا از زندگی خود و دیگران لذت کامل زیبایها و عشق را ببرند. چگونگی پیدایش و "جریان فاعلی" داستان و سرگذشت تبدیل شدن یک "هیچ اولیه" به یک "هیچ برتر" و رشد آگاهی او را متصور است. یعنی در ابتدای دور دست، تعداد محدودی از ذرات عناصری اولیه موجود در خلاء می بوده اند که این ذرات هر کدام خصوصیات و نیازهای متفاوت خود را داشته و در بی نظمی کامل و آگاهی صفر بسر می برده اند، به اسم "هیچ اولیه". پس از زدو برخوردهای متمادی بین این ذرات عناصری اولیه و گذشت زمان فراوان، آنها به یک صلح و آرامش و نظم ناپایدار اولیه میرسیده اند، بنام "ساختار" که در اثر این نظم و تعادل اولیه (آرایش قرارگیری اولیه) یک "هیچ برتر" بوجود می آمده که شامل دو عضو مشخص ولی مجزا می بوده. A. عضو اولی، عناصرجسمی هستند که تولید کننده اتم و تشکیل جسم فیزیکی را میدهند و کننده کار، همیشه این عضو جسمی که کارگر و تولید کننده است. ولی در دراز مدت فرسوده و ساختارش محکوم به فنا است تا با عناصرش ساختارهای جدید خلق بشوند. B. عضو دومی، ساختار (نوع قرار گرفتن یا آرایش تیمی) اتمی و ساختار جسمی است که پشت تشکیل آن ساختار، آگاهی اولیه بوده که از جنس جسم و فیزیکی نمی باشد ولی این آگاهی از بی نظمی و نیازهای ذرات عناصری اولیه در اثر تجربیات زدو برخوردها بوجود میآمده و اسمش، "فاعل اولیه" است که آن ساختار اولیه، نقطه صفر آگاهی و رشد محسوب میشود که فاعل اولیه را بوجود می آورده چون عقلش بسیار ابتدایی می بوده. رشد و آگاهی فاعل اولیه روزبروز اضافه و داناتر و با اراده قویتر میشده که پس از نهایت رشد کمیتی بدرجه عقل میرسیده و از آن عبور کرده و رشد کیفیتی خود را آغاز و در نهایت رشد کیفیتی به درجه شعور میرسیده تا بتواند از تجربه مرگ ساختار جسمی فعلی و پیچیده خود عبور کند و همچنان فاعل برتر باقی بماند و جسم خود را از راه دور احیا و کنترل کرده و از طریق شبکه آگاهی کلی (پدر پس از مرگ ساختار جسمی خود) ادامه خلقت را بدهد. مهم است که ما آدمها درک کنیم که در جریان فاعلی قرار داریم و فاعل ثانویه در لباس ساختاری خود هستیم و باید توجه داشته باشیم که: اولا باید در دو بعد شخصی و اجتماعی با هم زندگی کنیم و از هر دوتاش لذت ببریم و از هر وسیله ای که باعث گردهمایی و خنده و شادی و برابری میشود مثل فرهنگ سازی، هنر، شعر، موسیقی، سینما، تاتر، هم نشینی، و غیره در چهارچوب ادب استقبال کنیم. اگر بازی من و تو بکنیم یعنی دو قطبی سازی، تفرقه آکنی، مارک خوب و بد زدن، زن و مرد، فقیر و غنی، سیاه و سفید و غیره انجام بدهیم، و جلوگیری از هر وسیله ای که باعث گردهمایی و خنده و شادی و برابری میشود را بگیریم، همگی هر دو زندگی شخصی و اجتماعی خود را خواهیم باخت و از لذت درک زیبایها و عشق خلقت، خودمان را محروم خواهیم کرد و فقط زندگی با تمام مشگلاتی که برای همدیگر ایجاد میکنیم باقی خواهد ماند تا مرگ ما را از این جهنم دستی خودمان نجات دهد. دوما اصل و نصب همه موجودات عالم هستی از 3 چیز میباشند. اول "عناصر جسمی" که فقط ارزش فیزیکی و کمیتی دارند و فنا ناپذیرند. دوم "ساختار جسمی" که ارزش فیزیکی و کمیتی و کیفیتی دارد ولی در مقابل بی نهایت فرضی، بسیار ناپایدار و فنا پذیر است و برای هر کسی در این ساختار جسمی خود و فاعل ثانویه خاص فقط یکبار اتفاق میفتاد. ضمن اینکه ساختارهای جسمی دیگر با فاعلهای ثانویه خاص دیگر نیز برای هر کسی غیر مستقیم میسر است. سوم "فاعل" است که از جنس جسمی و فیزیکی و کمیتی نیست و فقط ارزش کیفیتی (معنویت و معیار درست) دارد و فنا ناپذیراست. جای فاعل در ذهن است که خودش تصور ساز و بوجود آورنده ساختار جسمی است. پیدایش فاعل از بوجود آمدن ساختار جسمی اولیه در اثر بی نظمی و نیازهای عناصر جسمی اولیه آغاز میشده. رشد فاعل از تجربه کاری جسمی خود و اندوختن آگاهی بدست میاید. نهایت رشد فاعل (اولیه)، از تجربه مرگ ساختار جسمیش حاصل شده که میتواند ادامه کنترل بروی عناصر جسمی خود داشته تا ساختن ساختارهای جسمی جدید با فاعلهای ثانویه خودشان را خلق کند و از آن یک شبکه آگاهی کلی را تولید کند که فاعلهای ثانویه (آدمها) مستقیما از (راه عقلی) به آن وصل نیستند ولی غیر مستقیم (راه شعوری) و از طریق ناخودآگاه خود (ذهنی با تصور شخصی خود) میتوانند به آن وصل بشوند یا پس از مرگ ساختار جسمی خود به آن وصل یا غربیل خواهند شد. پس بهشت فرضی همین شبکه آگاهی کلی است. اما بهشت واقعی همین دنیا و عالم هستی است که آدمها دارند دنیای بهشتی خودشان را نابود میکنند. جهنم فرضی وجود ندارد مگر در عقلهایی که ارتباط با شعورشان ندارند و از جهنم فرضی می ترسند. اما جهنم واقعی وجود دارد و همین دنیای خراب شده از طرف عقلهایی است که ارتباط با شعورشان ندارند و از این جهنم عملی خودشان نمی ترسند و شکایت هم دارند.
@m.yhusseini8875
@m.yhusseini8875 Год назад
قراانن کسی فهمید چی شد داستان یا من فقط رد دادم
@hasankordjamshidi6476
@hasankordjamshidi6476 7 месяцев назад
فهمتو بالا ببر اگر نفهمیدی ایراد از تو هست والا گوینده خیلی نافض و پر معنی ‌و عمیق میفرماید ❤ بدور از کینه در باره این مرد بزرگ تحقیق کن که دانشمندی بزرگ و فیلسوفی بی بدیل بود
Далее
Дикий Бармалей разозлил всех!
01:00
شیعیان و ظهور امام زمان
1:05:26
Просмотров 370 тыс.