تازه فهمیدم که کلا هیچی نفهمیدم ! استاد اسکورسیزی از من بیننده معمولی واقعا انتظار داره این حد از پیچیدگی رو درک کنم ! سپاس فراوان از محسن عزیز ب ای تحلیل عالی و حرفه ای اش
اگر این دیالوگ رو وقتی که ریچل رو پیدا کرده بود میگفت واقعا عایل میشد اینکه چرا بعضی اوقات فانوس دریایی خاموش میشه چون ممکنه گاهی اوقات واقعیت رو پنهان کنه که این میتونه نماد زمانی باشه که آخر فیلم مرد تصمیم میگیره که واقعیت رو از خودش پنهان کنه
سلام ممنون میشم این سوالامو پاسخ بدید واقعا این همه پیچیدگی برای یه فیلم آیا ضروریه؟ اصن خوب که چی؟ نمیشد کمی خواناتر و واضحتر بسازن این فیلمو که مخاطب مخلص کلامو راحت بگیره؟ آیا این فیلم به بیماری خاص روانپزشکی اشاره داره یا برای مخاطب میخواد ترسیم و توصیف کنه که اینجوریه یانه؟ مثل فیلم مثلث triangle که اوتیسم رو خیلی قشنگ بتصویر میکشه یا فیلم پدر به آلزایمر اشاره داره
پشمااااممممم....محسن چیکار کردی توووو؟؟؟؟هیچکی اینجوری کامل نکرده بود این فیلمو.....همه سوراخ سمبه هارو پر کردی که ...خود اسکورسیزی نمیتونست اینجوری ساده کنه درک این فیلمو....آخه این فیلمم اونقدر پیچیدس که کار هرکس هرکس نبود هم خودش اصل مطلبو بفهمه هم واسه بقیه توضیح بده....من خودم سه ساله که تو پیچ این داستان مونده بودم الان راحتم کردی بالاخره یه نفس راحت میکشم
دی کاپریویک پلیس حرفه ای که به خاطر مرگ فرزندانش یک حالت روانی میگره....دکترها تصمیم میگیرند اون ببرند داخل یک جزیره تا درمانی کنند واز حالت توهم مرگ فرزندانش در بیاد..... دیکاپریو می برند داخل جزیره همراه همکارپلیسش..کم کم روش کار می کنند تا از توهم در بیاد ...و به حالت عادی که یک پلیس در بیاد ....پدر آخر دکترها موفق میشن دی کاپریویک درمان کنند واز توهم در بیارند.. دیکاپریو در آخر فیلم حالش خوب میشه.......
نکات فیلم رو خوب فهمیده بودی ولی کاملا اشتباه برداشت کردی ....مثلا دقت کن وقتی میان به جزیره تدی میگه سیگارم نیست و سیگار دیگه ای میدن بهش و وقتی میخوان اسلحه تحویل بدن دوتا اسلحه دم در تحویل میدن ولی اخر فیلم فقط اسلحه چاک که داخل پوسته بود و قلابی بود روی میزه یعنی اسلحه خود تدی که واقعی بوده رو برداشتن....داخل غار اتیش میبینه اما دقت کن هر اتیش که باعث میشه تدی رویا ببینه یه اتیش واقعی بود در واقعیت یا کبریت میزنه یا ماشین رو اتیش میزنه پس داخل غار قطعا یه نفر باید اتیش کرده باشه از قبل ....و نکته بسیار مهم اینه که خود دکتر کاولی میگه ذهن تدی گاهی واقعیت و گاهی توهم میبینه اینجا رو دقت کن اول فیلم چاک برای تدی کاملا غریبه اس ولی اخر فیلم مثلا بعد چند ماه که از اتفاقات فانوس گذشته تدی دکتر شیان رو به اسم چاک صدا میزنه یعنی کاملا میشناسه اون شخصیت رو ....درصورتی که موقع ورود اصلا نمیشناخت اونو ....نکته بعدی که اصلا متوجه ش نشدی اینه که اون کسی که باهاش توی زندان حرف میزنه و میگه تو باعث شدی من اینجا باشم و تو قول دادی منو ببری از اینجا.....تدی اول فیلم راجبش حرف میزنه و میگه یه زمانی اینجا بوده و ازادش کردن ولی بعد از ازادیش سه نفر رو کشته ...پس اینجا نتیجه اینه که برگردوندنش به جزیره ... درصورتی که قبل کشتن اون سه نفر با تدی حرف زده بوده و اطلاعات جزیره رو بهش داده که کارای غیر قانونی میکنن و تدی برای همون اومده اینجا و توی زندان دوباره همو میبینن و بهش میگه تو باعث شدی منو بیارن اینجا و هیچوقت بیرون نمیریم از این جزیره و میگه تو نمیتونی هم لیدیس رو بکشی هم حقیقت روبفهمی.....حالا چرا این حرف مهمه چون اگه لیدیس بمیره ...دیگه نمیشه اثبات کرد که لیدیس وجود داشته...حالا لیدیس کجا میمیره....جنازه ای که پایین افتاده بود و تدی فکر کرد چاک سقوط کرده ولی چاک صحیح و سالم بود در اخر فیلم و جنازه هم ناپدید شده بود وقتی تدی رفت پایین ....اون جنازه لیدیس بود که سر به نیستش کردن .... و هنوز کلی نکته دیگ هم هست که نوشتنش خیلی طولانی میشه اینجا....
یه ارتباط اساسی بین این فیلم و سریال from هستش. تو فیلم یه جزیره هست که کسی نمیتونه ازش خارج بشه و تو سریال from یه شهریه که کسی نمیتونه ازش خارج بشه! و نقطه شباهتشون هم همین فانوس دریاییه هست که از اول بهشون اشاره میشه که اگه اونجا برن با واقعیت روبهرو میشن ، دقیقا تو هر دو فیلم و سریال به این موضوع اشاره شدَ
یه سوال این سوال واقعا برام مهمه. چون چندباری که من فیلم رو دیدم متوجه شدم وقتی که انرو با دستیارش دارن بعداز طوفان تو زیر زمین دنباله لیدیز میگردن و اون افسر پلیس رو میبین که فرستادشون دنباله نخود سیاه همون لحضه دوباره تو صورت دیکاپیرو فلش میاد.دلیلش چی بود؟
ميشه بدونم چرا به سينماي كلاسيك اصلا اهميتي نميدي؟؟؟ چرا يه نقد بررسي از اثار اساتيد بزرگ سينما ، جان فورد ، هاوارد هاكس انجام نميدي؟ چطوري ميشه منتقد سينما بود و به سينماي كلاسيك نپرداخت؟
دو روز بعد از دیدن این فیلم حالم بد بود تو کف بودم! خیلی وقت پیش این فیلم رو دیدم ولی الان یه نکته به نظرم اومد،اونموقع فکر کردم دکترها همونهایی بودن که تو اردوگاه جنگ جهانی رو آدمها آزمایش میکردن و بعدش میکشتن،چون موزیک صفحه براش آشنا بود و این بهترین نکته فیلمه برام.
فیلمنامه بسیار زیبا از نقش کاراگاه برای اندرو استعاره گرفته که داره شخصی رو جستجو میکنه که در واقع اون شخص خود اندرو هست. داره دنبال خودش میگرده. و جالب اینجاست که در آخر فیلم دکتر به اندرو میگه ما چندین بار تو رو معالجه کردیم و دوباره بیماریت عود کرد. یعنی انسان در زندگی بارها گمان میکنه خود واقعیش رو پیدا کرده اما وقتی اوضاع بهم میریزه میفهمه که نه هنوز به خودش نرسیده و این وضع رو فیلم به گمان به معالجه ی یه بیماری تشبیه کرده. و چه بیماری میتونه طولانی ترین دوران علاج یعنی عمر یه انسان رو به خودش اختصاص بده جز خودگمگشتگی و سرگشتگی؟
آفرین دقیقا. تحلیلت رو دوست داشتم. اولش زود قضاوت کردم اما دقیقا به اکثر نکات مد نظر من اشاره کردی. البته نه اینکه من پخی باشما. منظورم اینه که اشتراک نظر داریم. خیلی میشه راجع به این فیلم صحبت کرد. من شاید بیش از هشت بار دیدمش و هر بار نکته ی جدیدی به فهم آدم اضافه میکنه. از اون فیلمهاییست که کهنه نمیشه.
ممنون از بررسی زیباتون بنظرم سناریو فیلم و خود جزیره هم استعاره های ز مغز داشت مثلا اون پرتگاها و غارها میتونه ناخودآگاه ما باشه یا فانوس دریایی شاید قسمت منطقی یا قسمت آگاهانه ما باشه نظر شما چیه؟
اینجا که تدی در رویاهاش داشت میدید که خودش داره بچه هاشو به درون آب میبره یعنی برعکس واقعیت درسته تدی داشت حقیقت رو وارونه میکرد اما چرا؟ در واقع اینجا حقیقت وارونه نمیشه و درسته که تدی بچه ها رو به درون آب نبرده اما از اونجا که با بیماری افسردگی بعد از جنگ خودش با الکل کنار اومده بود و الکل هم به انسان فراموشی موقت میده و مجبوری برای فرار از واقعیت مدام بنوشی اما در برابر بیماری همسرش که از صداهایی در مغزش رنج میبرد و تدی اون رو جدی نگرفته بود و این بیماری نهایتا به اون فاجعه ختم شد تدی داره خودش رو مقصر اصلی غرق بچه هاش میدونه و این انعکاس خود واقعیته و نه وارونه ی اون. اینجا خیلی نکته ی ظریفی رو فیلم به تصویر کشیده. تدی واقعیت رو وارونه میکنه اما واقعیت در عین وارونگی انعکاس پیدا میکنه و در واقع هم این خود اندرو بوده که بانی اصلی غرق بچه هاست. جالبه نه؟
اوووه من بعد چن سال نشستم دوباره دیدمش و این دفعه فککردم همه چیو فهمیدم. ولی بااین نقد ظاهرا نصفشو فهمیده بودم . خدا خیرتون بده بهرحال منو از گمراهی دراوردین
واي عالي بود تنها دليلي كه من قبول نداشتم تدي از اول بيمار بود و معتقد بودم اونا مريضش كردن اين بود كه يكم عجيبه و بعيده كه ما بپذيريم همزمان هم مادر خانواده بيماري رواني شديد داشته كه بچه هاشو كشته و هم تدي بيماري رواني شديدي كه زنش رو بتونه بكشه !! اين يكم غيرعادي جنون در زوجين همزمان باشه اينو چطور كارگردان توجيه ميكنه ؟؟!!
بسیار سپاسگزارم 😊 میگم نه اینکه شما کافی توضیح نداده باشیدهااا ! یقینا من خنگم که مطلب رو به صورت کافی نگرفتم ! کاش مفصل تر و جزئی تر و ساده تر توضیح میدادید ! 😖😅
دمت گرم ... ولی روز اول وقتی تدی داشت میرفت ساختمونا رو ببینه یه گروه از نگهبانا داشتن یه زمین رو میگشتن ... پس واقعا یه بیمار گم شده بود از طرفی داستان با فانوس تموم شد ... در طول داستان آتیش و روشنایی نماد توهم بود ... پس توی فانوس حقیقت نمیتونست باشه ... اینکه دور فانوس آب بود نشون میداد که این فانوس توهمی رو میسازه که پشت حقیقت قایم شده من حس میکنم چون تدی حقیقت رو میدونست تصویر فقط روی تدی بود ... از طرفی هر وقت علت اومدن به جزیره رو از تدی میپرسیدن میگف من برای کشتن نیومدم ... این در حالی بود که لحظات آخر همه میگفتن تدی آدم خشنه ایه و در نهایت اینکه شاید تدی حقیقت رو فهمیده بوده ... و این افراد سعی میکردن که مغز اون رو شست و شو بدن .. چون هروقت که لباسش عوض میشد طوفانم شدید تر میشد ... یعنی حقیقت بیشتر برای ما بیننده ها آشکا میشد ... علت اینکه آخر کار هم اثر از طوفان نبود این بود که در آخر همه حقایق از بین رفتن و توهمات جاشون رو پر کردن
من همه تحلیلتون رو قبول ندام! _ توی فیلم کل توهمات این فرد زودگذر بودن مثل لیوان آب و... اما غار خیلی طولانی بود و لحظه ورود اون خانم رو دید و صبح هم اون خانم بود اگر اینقدر طولانی بود توهماتش تو کل فیلم هیج صحنه واقعی وجود نداشت _ آخر فیلم هم بهش گفتن تو همکاری نداشتی از وقتی اینجا اومدی اونم با لحن خیلی مرموزی گفت اره نداشتم ( یعنی داره تضاهر میکنه )
مرد همکار وجود داشت اما باید نقش همکار دیکاپریو رو بازی میکرد روان پزشک این نقش رو بهش محول کرده بود درکل تمام فیلم بازی بود برای اینکه مریض به خودش بیاد
سلام تحلیلتون عالی بود . اما بهتره یه اشاره ای هم به این میکردید که احتمالا کارگردان خواسته آزمایشات مرگبار بیماران روانی در آمریکارو توجیه کنه. مسلما کسی گه میتونه چنین ماجرایی رو خلق کنه قطعا انقدی باهوش هست که برای گا انداختن این مطلب ازش استفاده کنن
ممنون از موشکافیه بسیار عالی و کاملتون 🙏🏻🌹 واقعا دیکاپریو بازیگر حرفه ای و کاربلدیه و همیشه ترکیبش با اسکورسیزی یک شاهکار ساخته منتظر فیلم جدیدشون هم به شدت هستم