درود فراوان حضور شما لایوهای کامل را در صفحات جناب سرخ‌پور و سرهنگ حمزه‌ای ببینید. بر اساس اصل کپی‌رایت مجاز به قرار دادن همه لایوها نیستم 🌹🌹🌹🌹🌹 این جا چکیده و بهترین بخش‌ها آپلود میشن.
روش های آموزش در ارتش گاهی به قدری جالب بود که حتی بعد از گذشت سالیان دراز فراموش نمی‌شوند ، دراوایل دهه پنجاه دریک کلاس آموزش در مرکز زرهی شیراز استاد بسیار توانایی مشغول تدریس تاکتیک نظامی بود ، موضوع درس انواع حرکات در رزم بود ، اولاً استاد محترم کاریکاتوریست زبر دستی بود ، لذا یک طرفه تخته یک کلبه ای ترسیم کرد که یک نفر دراطراف کلبه مشغول زندگی روزانه اش بود ، درطرف دیگر چمنزاری را ترسیم کرد که الاغی درآن مشغول چریدن بود ، وسط تخته یک رینگ بوکس ترسیم کرد ، سپس درس را اینگونه ادامه داد ، این آدم از کلبه اش واین الاغ از چمنزارش برای جنگیدن روی رینگ بکس به طرف آن حرکت میکنند ، پس ( یک حرکت برای اخذ تماس) روی رینگ آدم دور الاغ با حالت رزم مطالعه میکند و می‌فهمد دندانهای بدی دارد و از پشت هم لگد های کشنده ، پس بهترین نقطه برای ضربه زدن از پهلو هاست ، پس ( دو شناسایی با رزم ) سپس دریک فرصت مناسب حمله کرده وبا جفت پای خود ضربه مهلکی به الاغ وارد میکند ، پس ( سه تک تطبیق شده ) ، الاغ روی زمین می‌افتد ، اما اگر فرصت پیدا کند بلند شده وباز خود را درمقابلت قرار خواهد داد ، لذا سریع خودش را روی الاغ انداخته و ضربات کاری دیگری وارد میکند ، پس ( چهار استفاده از موفقیت ) ،الاغ که ضربات مهلکی خورده و ناتوان شده پا به فرار می‌گزارد ، اما این انسان پیروز دنبالش میکند ، پس ( پنج تعاقب ), مطمئن هستم که با هر روش دیگری انواع حرکات در رزم تدریس می‌شد ، به ابن خوبی در ذهن جا نمیگرفت
تیمسار عزیز هرچند باید تشکر کرد و ممنون دار همه مدافعان وطن بود اما همین بزرگان ارتشی موقعی که کشور بیشتر از همیشه بهشون نیاز داشت جاخالی دادن وشاید هم خیانت کردن هرچند تاوانشا خیلی سریع پس دادن .پس آموزش مهمه اما کاربردی بودن و کارایی اون مهمترین درود برشما
کدوم جاخالی؟؟؟ یا بیسوادی یا مزدور یا مثل نسل نجس ۵۷ بی انصاف و زیاده خواه با نکشتن نسل هرزه ۵۷ جاخالی دادن یا با اینکه موندن و تا آخرین نفس پای ایران ایستادن و بدست سگپدرهای آخوند تیربارون شدن؟؟؟ یا نکنه انتظار داشتی پس از اینکه بیرحمانه تیربارون شدن و دوسال بعدش جنگ با عراق شروع شد از اون دنیا ظهور میکردن و ایرانو نجات میدادن؟؟؟ تو چی میفهمی از تاریخ و اتفاقات تلخش که اینجوری با پررویی نظر میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بخاطر اینکه ایازی فرمانده گردان دژ بوده و صمدی فرمانده تکاور دریایی بودن و هردو در دو جبهه میجنگیدن که عراقیا نتونن شهر رو محاصره و نیروها رو دور بزنن مجبور بودن در شمال و جنوب شرق غرب شهر پخش بشن
عزیزم ایشون در رکن ۳ گردان ۱۵۱ دژ جمعی لشگر ۹۲ زرهی بودن و سلسله مراتب ایشون ربطی به گردان تکاوران دریایی نداشت و واحد ایشون تحت امر گردان تکاوران دریایی نبوده
