لطفا جهت حمایت از انتشارات وزین کاروان ، خریداری کنید
www.caravan.ir/...
دهم نوامبر ۱۹۱۱
یک ترانه کهن عربی این گونه آغاز می شود : »فقط خدا و خود من آن چرا که در قلبم میگذرد، می دانیم « . امروز ، پس از خواندن آن چه برایم نوشته ای ، می توانم به این ترانه چنین بیفزایم: فقط خداوند ، من و ماری آن چه را که در قلبم می گذرد ، می دانیم .
دوست دارم سینه ام را بشکافم، قلبم را از آن بیرون بکشم و در دستانم بگیرم تا همه بتوانند آن را ببینند . زیرا انسانی که خود را برای خویشتن آشکار می کند ، آرزویی شگرف تر ار آن ندارد که دیگران درکش کنند . همه ما اشتیاق دیدن نوری را داریم که پشت در است ، دوست داریم این نور به میان اتاق ، به پیش روی همه بیاید .
اولین شاعر جهان باید بسیار رنج برده باشد ، آن گاه که تیر و کمانش را کنار گذاشت و کوشید برای یارانش آن چه را که به هنگام غروب خورشید احساس کرده ، توصیف کند_ و کاملا محتمل است که این یاران ، آن چه را که گفته است به سخره گرفته باشند . لیک او باز چنین می کند ، چون هنر راستین می خواهد هنرمند در آشکاری اش بکوشد . هیچ کس نمی تواند به تنهایی از زیبایی ای که درک می کند ، لذت ببرد . و این گونه است که زندگانی ، در ما دو تن که در جستجوی مطلق هستیم و برای انزوای مطلق خود باغی می سازیم ، شوری ژرف به جای می گذارد تا با تمام وجودمان از هر لحظه لذت ببریم .
هفتم فوریه ۱۹۱۲
امروز قلبم آرام است و آرامش و شادی جایگزین دل نگرانی های همیشگی ام شده . دیشب عیسی را در خواب دیدم.همان چهره مهربان، آن چشم های درشت سیاه که شعله ور می نمایند و به جلو خیره هستند، « پاهای خاک آلود ، آن صندل های فرسوده . و حضور نیرومند روحش ، با آرامش آنان که می دانند چگونه باید به زندگی راست بنگرند ، بر همه چیز مستولی می شود .
آه ، ماری عزیزم ، برای چه نمی توان هر شب خواب عیسی را ببینم ؟ برای چه نمی توانم با همان آرامشی به زندگی خود بنگرم که او می تواند در یک رویا به من منتقل کند ؟ چرا نمی توانم روی زمین ، با هیچ کس دیدار کنم که بتواند همچون او ، چنین ساده ، و چنین مهربان باشد ؟
خیال، حقیقت مطلق را می بیند -- جایی که گذشته، اکنون و آینده به هم می رسند ... خیال نه به واقعیت ظاهر محدود است و نه به یک مکان. همه جا می زید. در کانون است و ارتعاش تمامی حلقه هایی را احساس می کند که شرق و غرب به گونه ای مجازی در آن جای دارند. خیال، حیات آزادی ذهن است. به جنبه های گوناگون هر چیز تحقق می بخشد... خیال رو به تعالی ندارد: نمی خواهیم رو به تعالی داشته باشد، فقط می خواهیم آگاه تر باشیم . دوست دارم سراسر زندگی ای را که در من است،زندگی ، و هر لحظه را تا نهایتش درک کنم . ماری عزیزم ، فهمیدم تمامی مشکلات که از تو بر سر من آمد، به خاطر حقارت و ترسی در خود من بود.
24 сен 2024