آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln)، روز 12 فوریه 1809 در یک کلبهی چوبی در دهکدهی هانجویلِ ایالت کنتاکی به دنیا آمد. او دومین فرزند توماس و نانسی لینکلن بود و جد پدریاش، بیستوسه سال پیش از تولد او در حملهی گروهی از سرخپوستها کشته شده بود. این نویسنده در نهسالگی مادرش را بهخاطر ابتلا به یک بیماری از دست داد. ده سال بعد نیز تنها خواهرش هنگام زایمان درگذشت. این دو مرگ غمانگیز، تأثیری عمیق بر آبراهام لینکلن جوان گذاشت و او را سخت متأثر ساخت. ازآنپس او علاقهای شدید به مطالعه پیدا کرد و بیشتر وقت خود را به خواندن کتاب و بهویژه شعر گذراند.
آبراهام لینکلن هیچگاه بهصورت رسمی به مدرسه نرفت؛ او خواندن و نوشتن را بهصورت خودآموز یاد گرفت و تا پایان عمر نیز اشتیاق خود به یادگیری و مطالعه را از دست نداد. این نویسنده در دورهی نوجوانی چنان عاشق مطالعه بود که هر کتابی را که به دستش میرسید - خواه کتاب مقدس باشد، خواه رمان رابینسون کروزوئه - با اشتیاق میخواند. شدت علاقهاش به مطالعه چنان بود که بسیاری اوقات بهجای کار در مزرعهی پدری، وقت خود را صرف کتابخواندن میکرد. رئیسجمهور محبوب آمریکا در قرن نوزدهم، در دورهی نوجوانی خود به ورزش کُشتی نیز علاقهی زیادی داشت و حتی برندهی مدال طلای این رشتهی ورزشی در شهر محل اقامتش شده بود.
آبراهام لینکلن در سال 1830 میلادی به ایالت ایلینوی رفت و نه سال بعد با مری تاد که دختر یک وکیل ثروتمند بود ازدواج کرد. ثمرهی این ازدواج، چهار پسر بود که جز فرزند اول به نام رابرت تاد لینکلن، بقیه در سن نوجوانی بر اثر ابتلا به بیماری درگذشتند. این تراژدی تا پایان عمر، لینکلن و همسرش را درگیر ابتلا به افسردگی کرد. آبراهام لینکلن در سال 1834، پس از یک دوره مبارزات انتخاباتی پرشور، موفق شد به مجلس نمایندگان ایالت ایلینوی راه یابد و بهمدت چهار دوره در این کرسی باقی بماند. در همین دوره بود که او اولین مخالفتهای خود با قانون بردهداری را اعلام کرد.
آبراهام لینکلن در این سالها، همزمان با حضور در عرصهی سیاست آمریکا، به مطالعهی دروس رشتهی حقوق نیز پرداخت و چند سال بعد به یک وکیل سرشناس تبدیل شد. در این سالها او وکالت تعدادی از جنجالیترین پروندههای قضایی را بر عهده گرفت و همزمان نیز دو مرتبه برای شرکت در رقابتهای ریاستجمهوری تلاش کرد که در هر دومرتبه شکست خورد. بااینحال او در سال 1855 بار دیگر به عالم سیاست برگشت و بهعنوان رهبر حزب تازهتأسیس جمهوریخواه برگزیده شد. این نویسنده در این سالها بهعنوان یک چهرهی ضدبردهداری در سرتاسر آمریکا شناخته میشد و همین تصویر عمومی باعث شد بار دیگر شانس خود را برای حضور در رقابتهای ریاستجمهوری امتحان کند.
سرانجام آبراهام لینکلن در سال 1860، پس از یک دوره مبارزات انتخاباتی، بهعنوان اولین رئیسجمهور آمریکا از حزب جمهوریخواه برگزیده شد و در این مسیر نیز میزان رأی بیسابقهای را در ایالتهای شمالی و غربی آمریکا کسب کرد؛ هرچند در جلب نظر ایالتهای جنوبی توفیق چندانی به دست نیاورد. همین فضای دوقطبی میان شمال و جنوب، باعث برپایی یک جنگ داخلی در آمریکا شد؛ جنگی که تا سال 1865 ادامه یافت. در همین بازهی چهارساله، آبراهام لینکلن با صدور اعلامیهی آزادی بردهها، پایان بردهداری در ایالات متحدهی آمریکا را رسماً اعلام کرد. او در سال 1864 برای دومینبار به ریاستجمهوری آمریکا برگزیده شد، اما تنها چند روز پس از پایان جنگ داخلی در پانزدهم آوریل سال 1865، در پایان تماشای یک تئاتر در آمفیتئاتر فورد شهر واشینگتن، با شلیک فردی به نام جان ویلکس بوث، ترور شد و جان خود را از دست داد.
18 апр 2024