تصورات مختلف از خدا در ادیان ابراهیمی چگونه است؟ اوصاف او چیست و چه تصوری از او با نیازهای انسان امروزی سازگارتر است؟ مهمان‌های برنامه: حسن یوسفی‌اشکوری؛ پژوهشگر دینی و سروش دباغ؛ پژوهشگر دینی.
چون برنامه برای اقشار مختلف است، کاش یک مقدار از کلمات مترادف رایج پارسی بیشتر استفاده می کردید، چون من که باز آشنایی نسبی با بحث دارم، مجبور بودم قسمت‌هایی را دوباره ببینم تا درک کنم.
Thanks to Daryoush Karimi for producing such a valuable classic document as this programme that I am still listening to it after a year and never it is out of date . First class guests put thier views forward very clearly , but it is not easy to understand and more difficult is to remember it .
This is in fact one of the best and most important meaningful but yet very difficult conversation to have, because to avoid in being bias you have to be extremely aware of yourself and your surroundings, as This is a quote by Earl Nightingale, an American radio speaker and author: “We become what we think about most of the time, and that's the strangest secret.” and I do totally agree with him as experience has confirmed. thanks for your time and respect. powerful and respectful people always respect all being just how they are wanted to be treated, weak and cowardice people treat others poorly and weak and they demand and always cry for attention, and jealousy makes them angry or bittered toward other people.
همه موجودات عالم شناسنامه خود را دارد که اگر پرده ها برداشته شود و چشم به هر چیزی نگاه میکند میفهمد از بینهایت کوچک تا بینهایت بزرگ به فرمان او است حتی قلب و نفس ما❤
این در واقع یکی از بهترین و مهم‌ترین مکالمه‌های پرمعنا، اما در عین حال بسیار دشوار است، زیرا برای جلوگیری از تعصب، باید از خود و محیط اطراف خود بسیار آگاه باشید، همانطور که این نقل قول ارل نایتینگل، یک رادیو آمریکایی است. سخنران و نویسنده: "ما همان چیزی می شویم که بیشتر اوقات به آن فکر می کنیم و این عجیب ترین راز است." و من کاملاً با او موافقم همانطور که تجربه تأیید کرده است. با تشکر از وقت و احترام شما افراد قدرتمند و محترم همیشه به همه موجودات احترام می گذارند همانطور که می خواهند با آنها رفتار شود، افراد ضعیف و ترسو با دیگران بد و ضعیف رفتار می کنند و خواستار توجه هستند و همیشه گریه می کنند و حسادت آنها را نسبت به دیگران عصبانی یا تلخ می کند.
بحث عالی بود فقط جناب کریمی در آخر پرسشی از دکتر دباغ مطرح می کردن که تا اندازه‌ای ثقیل می تونم بگم حتی بی معنی بود و اینگونه به نظر می رسید که صرفا یک سئواله که طرف مقابل را تو تگنا قرار بده با سپاس
مرحوم علامه محمد تقی جعفری رحمت الله علیه یه حرف خیلی جالب و کم نظیر دارن اگر کسانی به خداوند اعتقاد دارن اما هیچ گونه توکل یا عمل کردی ندارن درواقع اعتقاد به خداوند فقط یک تشریفات درونی ایست
مااگرخلق خدا چه ازطبیعت چه ازحیوانات،چه ازبشر،چه ازصرفه جویی درمنابع ،درست استفاده کردن اگربتوانید کمال انسانیت داشته باشید خداوند خودش به سراغتان می آید وازیک جایی به بعد آن راحس میکنید زمانی که اگرباخاک یکسان شدید اما بازهم بگویید دمتگرم نه برای اینکه اگرهستی پس چرااینجوری شدچرا من فقیرم چرا فلان نه آدمی که به خداباورداشته باشد انسانیت داشته باشد هرچقدر بدی ببیند دل بدی کردن ندارد وهراتفاقی بیوفتد ایمان دارد که صلاح درآن است اگردردخودرااحساس کردی توزنده ای اما اگردرد کسی رااحساس کردی تبریک میگویم توانسانی
بحث سخن گفتن خداوند و انسان. شاید در دیدگاه عموم خیام نیشابوری شخصی عرق خور بود اما می‌گوید ما لُعْبَتِکانیم و فلک لُعبَت‌باز، از روی حقیقتی نه از روی مَجاز؛ یک‌چند درین بساط بازی کردیم، رفتیم به صندوقِ عدم یک‌یک باز در جهان جبر هر سخنی، سخن خداوند است.
به نام خداوقتی خدایی که توسط انسانهایی که خودرادرجایگاه خدادرعمل قرارمیدهندووسیله ای وراهی وامکانی میشودبرای روزی رساندن ودرمان کننده دردمندانی واین میشودکه خداوندبه تعداده همین خدایان انسانی که است خودرابرای انسانهای دیگرخودراجلوه دهدشتی انسانهابه وجوده خداوندوقدرت وتوانایی اودربرابرنیازهاوخاسته های مادرباوروایمان وجودداردولی درحقیقت وعملی آنهاهیچ راهی وهیچ نعمتی راه خداوازسمت وسوی خدای حقیقی دریافت نمیکنندووقتی نیازهای انسانی به بهترین شکل توسط انسانی دیگراست داده میشودهماننده مفتخورانی که ازخدایی خامنه ای وتوسط راهی بانام دولت نعمتهای خودرادریافت میکننداینگونه اشخاص هرگزنمیخواهنداعتراضی کنندکه این راه خداوبندگی خدای واقعی نیست واینگونه نعمتهایی که روزی من توسط قیره خدابرآنهامیرسدحرام است ونبایدقبول کنندچون خداوراه خدابرای همه انسانهایکی ویکسان وبرابراست وچون بندگیهاوراههای بندگی متفاوت وگوناگون شده چون توسط عده ای ازانسانهادرجایگاه خداوخدایی بردیگر انسانهاعمل میکننداین باعث شده که خداچندین مدل وراه وبندگیهاهم چندین راه مختلف وبندگیهاچندین شیوه برخودگرفته همه گمراهیهادرایمان به خداوبندگی عاشقانه برخداوراه خدایی وجوده امساله خامنه ای است که بانام خداازراه خودوخاسته های خودانسانهارادربنده بندگی برخوداسیروگرفتارساختندکه باعث وجوده شکیات وبی ایمانی بسیاری شده ومیشود...خدایی که وجودش بسیارمتفاوت بانشانه های او دراعماله اودیده میشودچون انسانهایی که درنقش اوعمل میکنندباعث همه شکیات وناباوریهاشده ووووو
اگر دین مقدس نبود و قابلیت نقد شوندگی داشت شاید این اساتید اینقدر پیچ در پیچ نمیشدند که از فهم وحی و عاملیت پیامبر را روشن کنند با این بحث‌نمیدونم چرا یاد بوف کور صادق هدایت افتادم کدوم داستان واقعیه 🧐
با تشکر از زحمات شما. اکثر ادیان قوی توحیدی هستند . کیریشنا وقتي خدا را به عموم توضیح می‌داد می‌گفت : حداقل در زمان عبادت تمرکز کنید بر خداوند. ولی اگر نیاز به تصور انسانوار از خدا دارید به شکل ظاهری من تمرکز کنید.
سلام ودرود من برنامه شما رو دیدم در اول برنامه این بحث با سؤالات جناب کریمی اینطور القا شد که خداوند رو با کدوم دیدگاه میشود شناساند آیا با دیدگاه نخبگان یا مردم عادی .همه میدانیم که به تعداد نفوس انسانهایی که به خداوند باور دارند در درون آنها خداوند وجود دارد این به معنی این هست که خداوندیکیست ولی فهم ما از او براساس معرفت و جهان بینی در اذهان مردم متفاوته بقول شیخ شبستری درپس هر ذره درگاهی دگر پس ز هر ذره بدو راهی دگر پس میتوان چنین نتیجه گرفت که تصور من از خداوند با دیگری متفاوته وخداوند به این موضوع واقف هست لذا با هر فهمی اجازه داده که با او صحبت کنیم کسانی که با عقلانیت در جستجوی اویند میتوانند تا حدودی به او نزدیک شوند که در قرآن از آنا بنام بنی اسرائیل سخن گفته شده اما اگر کسانی به عقلانیت وفهم خداوند از طریق عقل و علم قانع نبودند نیز میتوانند در قرآن راهی برای درک حضور خداوند پیدا کنند که در آن عقل حسابگر زیاد کارایی ندارد لذا ابزاری بنام دل که مکمل عقل و علم هست رو خداوند در اختیار انسان قرار داد لذا با عقلانیت تنها نمیتوان عظمت حضور او را درک کرد واین نکته در عرفان ما زیاد گفته شده دردل وجان خانه کردی عاقبت عقل را بیگانه کردی عاقبت شمع عالم بود عقل چاره گر شمع را پروانه کردی عاقبت اما بیان کامل این مطلب که عقل تنها کافی نیست در قرآن در سوره کهف در برخورد موسی عقل با بنده صالحی از بندگان خدا که در ادبیات ما به عنوان خضر از او نام برده شده میتوان پیدا کرد که در آخر از همراهی با خضر باز ماند چون توانایی درک آن را نداشت هرچند پیامبر خدا بود لذا باز میتوان نتیجه گرفت که کسانی که با عقلانیت تنها نیز خداوند رو بشناسند همان مورد قبول حق می‌باشد در قرآن خداوند میفرماید کسانی که جهودند ونصارا وصابئین اگر ایمان به خدا داشته باشند و عمل صالح انجام دهند نه بترسند ونه نگران باشند میتوان چنین نتیجه گرفت که هر کسی در حد توان خود میتواند با خداوند حرف بزند که داستان موسی و شبان در مثنوی به همین اشارت دارد هیچ کلامی محدود قادر نیست که بیان کند عظمت درک این حضور خداوند را پس خود خداوند در قرآن برای هر سالکی درحد سلوک وتوانایی آن شخص خود را میشناساند در اینجا میخواهم به نکته بسیار مهم دیگری که هم مربوط به اول این برنامه میشود وهم به قسمت دوم که چگونه خداوند با بنده‌اش صحبت میکند در قرآن اشاره به این موضوع زیاد شده مثلا میفرماید همانا ما قرآن را نازل کردیم وما نیز آن را محفوظ میداریم در ادامه همین آیه میفرماید همانا پیش از تو نیز در گروه پیشینیان فرستادیم اما آنان آنرا بیهوده می‌پنداشتند بدین سان آنرا در قلوب مجرمین هلاک کردی ابتدای این آیه بسیار مشهور است اما نکته مهمی که در ادامه گفته شده م کسی بدان توجه نمی‌کند بیانگر این مطلب است که اولاً خداوند قبل از پیامبر نیز قرآن را بر دل مردم فرو می فرستاد اما کسی بدان توجه نمیکرد الف این پیام رسانی باز در قرآن بیان شده میفرماید نبوده است بشری که سخن گویدش خدا مگر توسط سروشی یا از پشت پرده یا فرستد پیکی پس وحی کند به دستورش آنچه خواهد همانا اوست فرازنده حکیم باید توجه داشت که پیامبر نیز از این طریق با او صحبت شد اما پیامبر سخن حق را شناخت پایمان آورد و گفته شد به او که آنرا آشکار کند به زبان عربی بقول حافظ بیاوحال اهل درد بشنو بلفظ اندک و معنی بسیار اما همین پیامها که توسط خداوند به من و شما فرستاده میشود به زبان خود ما به ما القا میگردد لذا میفرماید که ما به زبان هر قومی پیامبری فرستادیم در جایی خداوند در همین قرآن میفرماید ایمان آورد پیامبر بدانچه که بر او فرستادیم ومؤمنون همه ایمان آوردند به الله وکتبه ورسوله سخن در این مقام بسیار است وتوان اندک ودر پایان از خداوند مسئلت داریم که کشور مارا از دروغ .ربا.رشوه .وفساد .ودین موروثی شیعه وشعب دیگر اسلام رهایی بخشد وبه حضور در لحظه خود در کل عالم هستی دلهامان را آگاه گرداند تا در حضورش جسارت نکنیم امین
عرفان و صوفی گری دکانی بیش نیست که هر روز یک نوعی از آن توسط افراد در جامعه ایران خلق میشود، عطار هفت شهر عشق را پیمود آنوقت ایرانیان دنبال تصور و توهم هستند. بنشینید تا توفیقتان بشود. صوفی پیاز نمیخوره و وقتی میخوره با پوستش میخوره. حالا گروهی از مردم بدنبال عرفان و ارتعاشات و چرندیات هست. خدا یا این ملت را از توهمات و تصورات نجات بده
@@simonbaghdasarian9261 درست فرمودین مثل حافظ ویا عطار ویا مولانا باید بیان میکردم مثل اینکه از کسی که لیسانس گرفته بخواهید دروس خود را به زبان ساده برای دانش آموزان ابتدایی بیان کند دوست عزیزم من در خودم رو در حد اون بزرگان نمی بینم اما چنین است وقتی که بخواهی چیزی را برای کسانی نشسته اند وفقط برای بحث کردن بدنبال کسی میگردند آنها راهی را به سوی حق طی نمی کنند تا بدانند که در ابتدای راه چگونه هست ودر طی مسیر سلوک چگونه .لذا در ابتدای را ه هم نیستند اما سؤالاتی دارند بیش از حد توان خود بدینسان دچار کج فهمی میشوند دوست عزیز خدا وند خود فرموده که هدایت میکند کسانی را که پی جوی هدایتند لذا برای کسانی که شروع میکنند وقیام میکنند که این طریق را ادامه دهند می فرماید نپرسید از چیز هایی که اگر آشکار شود بر شما پریشانتان میکند اگر بگذارید حین نزول قرآن بر قلب شما آشکار میشود حافظ میفرماید طریق عشق پر آشوب وفتنه است ای دل بیفتد هر که در این را با شتاب رود مثل همین برنامه ای که شما مشاهده کردید هر سه آقایون شاید سواد و اطلاعات زیادی داشته باشند اما راه رو طریق حق نیستند مثل ما آنها بار کتاب بردوش دارند بقول مولانا داند او خاصیت هر جوهری در بیان جوهر خود چون ،،، وسعدی ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شدو آواز نیامد این مدعیان در طلبش بی خبرانند آنرا که خبر شد خبری باز نیامد درود برشما داند او خاصیت هر جوهری در بیان جو
میبینیدمیفهمید...؟این حقیقت وواقعیت خداونداست درمعنای وجودی خداولی بسیارمتفاوت ودورازحقیقت وواقعیت وجودوچگونگی وجوده خداونداین خدایی که این آقایان توصیف میکنند ایی ساخته شده درحقیقت وواقعیت دردرون اعمال ساخته شده انسانهانه خوده خدااین وجودی ازخداییست که درحال حاظروجودداردوبسیارمتفاوت ازچیزهایی که خوده خداوندازخودش گفته وعده ای ازانسانهاازآن توصیف کردندچراچراتاکی می‌خوابیدند ناگهانی صفات ونه خودبیگانگی خدارابه نادرستی وقلط بشناسید معنی کنیدوبه نادرستی وقلط ازوجوده اواستفاده هاکنیدهمانده من وهمه انسانهادرخوده شماحتی انسانهاخودوزات وچگونگی خودشان رانادرست وقلط شناختندتاکی ادامه میدهیدتاهمدیگررادرعذاب وشکنجه های به وجودآمده ازاین درکهاوفهمهای نادرست است چرانمیخواهیدکمی هم به گفتارمان گوش کنیدچراچرامگرتازمانی که چیزی به نام سوادوجودنداشت انسانی حق نظردادن ویاتوان درک وفهم ازحقیقتهارانداشت اگراینگونه باشدکه خداحق نداردانسانهای موجودقبل ازسوادوسوادداری رادادگاهی وقضاوتی کندخودخواهی هم حدی داره شماشوره همه چیزرادرآوردیدکه هیچگونه نمیشوداستفاده کردبه شدت کامهاراذهرمیسازدمیسوزاند...
واقعا متاسفم که جناب سروش فارسی حرف زدن را فراموش کرده. یا به دلیل نامعلوم بصورت متداوم اصرار بر به کارگیری کلمات لاتین میکند. و کلا چیزی برای گفتن نداشت. ایا واقعا قحط الرجال است که جناب سروش صاحب نظر شده اند؟
از بودا در مورد بود و نبود خدا پرسیدند ، او جواب داد ، فکر کردن در مورد همچو یک چیزی ، انسان را از رسیدن به روشنی ( انلایتینمینت ) باز می‌دارد . به عبارت دیگر ، رستگاری را در درون خود بجویید و دنبال یک موجودی نا آشنا و خیالی در آنسوی آسمان ها نگردید . در قرن ۲۱ بودیسم برای تان راه حل است ، نه ادیان ابراهیمی .
چرا بریم دنبال بودیزم که معلوم نیست چی هست .مگه ما روانشناسی روانکاوی روانپزشکی نداریم .هزاران کتاب در زمینه روانشناسی و دیگر علوم مربوط به ذهن انسان هست ما بریم دنبال بودیزم؟ الان متخصصینی هستن که فقط تو یک اختلال روانی کار میکنن و سعی دارن در جزئیترین افکار احساسات و ذهنیتهای افراد نفوذ کنن برای فهم و درک بهتر انسان تا درمان درست پیش بره
با رشد شبکه های اجتماعی مانند کلاب هاوس ،جذابیت برنامه هایی مثل پرگار کم شده. حداقل شخصیت های به روز رو دعوت کنید .به نظر من دوران سروش های پدر و‌پسر به سر رسیده. آقای سلیمانی امیری ، سرکوهی و مشیری … از جمله شخصیت هایی هستند که کلامشان و استدلال هایشان بین جوانان پذیرش و جذابیت بیشتری دارد. با تشکر
جناب داریوش کریمی از تلاش‌ها و زحمت های شما برای تولید فضای تفکر برای بینندگان و شنوندگان برنامه هاتان تشکر بسیار دارم. این خود از ضروری ترین اقدامات در جهت روشنگری مردم ایران است. موفقتر باشید.
بزرگوار واقعا متاسفم که کلاب هاوس برای شما این چنین جذابه که حاضرید آن را با برنامه ارزشمند و فاخر پرگار مقایسه کنید کلاب هاوس ممکنه در ابتدا تا اندازه ای با بودن تعدادی اندیشمند فرزانه برای خود ارزش و موقعیتی کسب کرد اما هرچه گذشت از بار فکری ، عقلی و معنوی آن کاسته شد به نحوی که در حال حاضر بحث ها در آن عمدتا بسیار سخیف و در سطح پایین قرار دارند و حتی در بیشتر موارد پر از فحاشی و ناسزاست
درضمن اینکه می فرمایید دوران دکتر سروش و دکتر دباغ به سرآمده بسیار مضحکه ، بزرگوار مگه ممکنه هیچگاه دوره اندیشه و تفکر تمام بشه گویی که مد لباس است پس بنا به فرمایش شما دوران حافظ ، سعدی مولانا کانت و دکارت و بسیاری از متفکرین و فلاسفه حتما به سررسده است با پوزش و سپاس
از نوشته شما معلومه برنامه رو گوش ندادید. مثلاً ایشون هیچ اشاره ای به مولوی نداشت. کمتر قضاوت کنید و بیشتر گوش بدین. اگر گوش ندادید یا نفهمیدید قضاوت نکنید.
آفرین به جناب کریمی که با نکته سنجی و ظرافت دو میمهان رو در انتهای بحث به اونجا رسوندن که جواب قانع کننده ای جز بازی با کلمات پیدا نکردند که خدا همون طبیعت گرائیست به قول اسپینوزا و فاعلیت پیامبر هم به قول سروش دباغ همون القای رویاهای پیامبر به پیروانش هست.
ای عجب براین نوع برداشت واقعا در حیرتم شما اگه به این بحث بگی آبکی درواقع یا صرفا عمدی مطرح است یا با کمال معذرت باید عرض کنم انسان در عمق سلامت نظر شما تردید می کنه با پوزش و سپاس
