کسایی هم که دنبال داستان مسمر هستن بگم وقتی مسمر بچه بوده ی مار کهن و جادویی جسمشو تسخیر میکنه ومیخواد کاملا کنترلش کنه تا جایی که هر روز بیشتر به اون مار تبدیل میشده حتی چشم راستش هم به شکل چشم مار تبدیل میشه ماریکا برای اینکه اون مار کنترل کامل بچه شو به دست نگیره یک سیل جادویی یا همون مهره میسازه چشم مسمر رو تخلیه میکنه و اون مهره رو میذاره جای چشمش.بقیه شو هم که خودتون دیدین مسمر وسط فایت اون سیل رو میشکنه و به مار تبدیل میشه
اسم درخت داخل دی ال سی Scadutree هست که تیکه هاشم برای اپگرید بر میداریم جالبه که خب همیشه ادبیات بازیای فرام سافتور ادبیات کهن هستن و اگه بری ریشه یابی کنی تو ادبیات کهن S و C پشت سر هم دقیقا ش تلفظ میشده یعنی دقیقا اسکدوتیری همون شدو تیری هست و نکته ای که راجع به اسمش میگی که سایه ی اردتری نیست و منظور نسخه ی تاریکشه دقیقا درسته.
یه راهی هست که به میکلا خدمت کنید که پایان اصلی حساب نمیشه ولی اگه دو بار گرب اتک میکلا رو بخورید کارکتر شما هم تلسم میشه و به کنترل در میاد که یکی از تکسچر های بازی رو میگیرید
سلام واقعا دمت گرم من وقتی بازی اصلی رو بازی کردم یک چیز جالب فهمیدم که میکلا میخواست گادوین طلایی پسر پر افتخار ماریکا یا همون بچه ای که ماریکا بخاطرش حلقه رو شکست رو زنده کنه اما موفق نشد همش برام سئوال بود چرا میخواست گادوین طلایی رو زنده کنه تا اینکه داستان دی ال سی رو دیدم واقعا الان همه چی منطقی به نظر میرسه حالا نظر شما در این مورد چیه؟
دلیل این که میکلا تلاش کرد گادوین رو زنده کنه این بود که به نظرش برادرش سزاوار مرک بهتری بوده اما نیتش در مورد رادان فرق داشت و بخاطر عهدی که رادان باهاش بسته بود (که البته معلوم نیست عهد رو بسته یا نه) میخواست زنده اش کنه تا از طریق اون به خدایی برسه
نمیدونم چرا الدندرینگ اصلا به دلم ننشست 😢 اوپن وررد شدنش بنظرم نکته منفی این بازی هست . این سری خطی بودش ولی موهاش بسیار بزرگ چند لایه و پیچ در پیچ بودش و حس بازیهای مترویدونیا رو میداد .مبارزات بسیار دلنشین تر بود ... من الان دارم بلادبورن بازی میکنم عشقه خالص ❤❤❤❤😢 لذت دارم میبرم ازش عشق میکنم .دارکسولز .سکیرو .نیوح ...ولی الدن رینگ نههههه