داستان شوهرم نمیدونست که ... ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی 

داستان تک قسمتی ، مادرم آه کشیدم پیشنهاد میکنم حتما ببینید 👇❤ ru-vid.com/video/%D0%B2%D0%B8%D0%B4%D0%B5%D0%BE-jzG3f9o7ylk.html

چه فدر فکر خوبی کرد که به برادرش گفت و چه برادر با فهم و شعوری 👍

خدا حفظ کنه خانمهایی که شبیه هما خانم هستند با کم وکاستی ها وخوب وبدها میسازند ونسل بعد از خودشون رو هم بخوبی بزرگ میکنن وتحویل جامعه میدهند،درود بر تمام مادران پاکدامن ایرانزمین❤

چقدرررررر این داستان زیبا بود . واقعا "هیچکس به مرد یا زن شیاد و شکارچی برخورد نکنه وخدا زندگی همه رو حفظ کنه. ممنون نرگس جان و همچنین هما خانم. ❤️💐

ممنون نرگس جان اینجاست که میگن خدایا یه لحظه ماروبه حال خودمون وانگذار الهی آمین

هما خانم به جون برادر نازنینش دعا کن که از مهلکه بدی ندانسته و با بی‌خردی برای خودش درست کرده بوده نجاتش داده آفرین به‌این برادر با خرد و مهربان .

چه برادر خوب و بادرکی.خدا حفظشون کنه براتون

واقعا هما خانم همچون شوهری که شما داری باید تو سرت بذاری که این همه اختیار تو زندگی داری وبرای جبران این مدت باید بهش خیلی خوبی کنی شکر گزار خدا باش که ناشکری بده وخودت هم ذاتت خوب بوده که نجات آوردی

خدا لعنت کنه اون مردایی که می خوان زندگی سالم بعضی از خانواده ها رو به هم بزنند

با برادر شون صحبت کردند عالیترین کار را انجام دادند 🙏✌️🌹🌷💐👍👏👏👏👏

من از داستانای شما خیلی چیزا یادگرفتم و‌اینکه واقعا داستانا شبیه زندگیهای خودمونن ❤

خدارو هزار بار شکر که به خیر و خوبی تموم شد ،لعنت به مردای هوس باز که زندگی دیگران و خراب میکنن

چقدر داستان خوبی بود واقعآ از این داستان میشه خیلی چیزها یاد گرفت خدا را شکر که این خواهر عزیز زندگیش هنوز سر جاش هست برای شما خواهر عزیز خوشحال شدم

داستان زندگی انسانها واقعا آموزنده هستن . ممنون

سلام نرگس جون داستان خیلی خوبی بود امیدوارم که درس خوبی برای خانم های شوهردارباشد. وبدون که سلام گرگ بی طمع نیست ممنون ازهما خانم

Very good lesson for all the young ladies. Thank you for sharing.

سلام نرگس جون انقدر صدات مخملیو ارامبخشه که هیچ داستان دیگه ای با صداهای دیگه به گوشم نمیشینه

چرا خانوما اینقدر پررو و بد شدن اخه بابا چطور جرات میکنین بری خونه ی مرد غریبه والا بده نکنین

آفرین به شما هما خانم ،وقتی آدم خمیره وذاتش درست باشه ، اشتباهاتش رو توجیه نمیکنه ،بلکه مثل ه شما درصد د رفع وجبرانش برمی‌آید

خداوند توبه پذیر مهربانه...خودش فرموده من از پدر و مادر به شما دلسوزترم...ان شاء الله همگی عاقبت به خیر باشیم در دو دنیا

خدارو شکر که به موقع هوشیارشده وزندگی وخانوادشو به توسط برادر داناش ازاین طوفان بلا نجات داده خداهممونوبراه راست هدایت کنه آمین🌹🌹🌹👏👏👏

محاله خانمها همون اول نفهمن اما ذات پاک تعیین کنندست

هما خانم خودش رو به نفهمی زده وگرنه نباید حتی تا اون حد با اون آدم پست جلو می رفته آفرین به برادرشون که بهترین کار رو بی سر و صدا کرد

احسنت به این برادر. آفرین به شما و برادرتون که عاقلانه کار انجام دادید

نجابت بهترین خصلت برای زنان ومردان است ومثل یک حفاظ عمل میکند.

لعنت به آدمای هوس باز بی شعور....مرد و زنم نداره... هما یه جاهایی خیلی‌ رفتار بچه گانه داشته 😑

افرین هما خانم باهوش به موقع پی به اشتباهتون بردید متاسفانه جامعه الان پر شده از خیانت های ریز و درشت ،،،اصلا واسشون مهم نیست که کسی زن داره یا شوهر داره ولی کسایی شبیه هما خانم خیلی کم پیدا میشه که با وفاداری به همسر و فرزندانش فکر کنه و پشت پا به اون همه پول و خونه بزنه واقعا داستان آموزنده ایی بود ممنونم نرگس جان خیلی قشنگ تعریف کردی،،راوی زیبا

سلام خوب هستید تشکر از این داستان اموزنده تون .🙏🙏🌹🌹♥️♥️

خسته نباشی نرگس جان داستان قشنگ و آموزنده ای بود منتظر داستان بعدی شما هستم که با بیان گرم و آرامبخش شما گوش کنم👍👍👍🌷🌷🌷👌👌👌

آفرین هما خانم بسیار کار خردمندانه یی کردی که با برادرت صحبت کردی ….. چه برادر خوب و فهمیده یی ……

نرگس بانو خوش بیان و زیبا🤩

Beautiful story thank you 🙏❤️

باید از ماشین میآمد پایین و یک سیلی هم به گوشش میزد

آفرین به هماخانم ، و آفرین به برادرش.ای کاش همه خانمها یه برادر مثل برادر هماخانم فهیم و شجاع داشته باشن تا موقع مشکلاتشون حداقل کمک فکری بکنن. و ممنون از نرگس جون که اینقدر قشنگ و با آرامش و بدون قضاوت داستان رو میگن. من روزی ۸ ساعت خیاطی میکنم و دائم داستان‌های صوتی رو گوش میکنم،

عالی هستید عزیز دل خیلی خیلی لذت می‌برم از داستان ها و روایت‌ها تون

چقدرماجرای آموزنده وعالی بود وچقدر خوب وعالی روایت کردید. زنده باشید

من متنفرم از زنی که تعهد داره و خیلی راحت خیانت میکنه این خانم میخواسته با زرنگی خونه شو وسایل خونه شو از این آقا بگیره خانم واقعا برات متاسفم

این داستان دوتا نکته ای، خیلی خیلی خیلی مهم داشت، 1)آقایون نباید کارها و وظایف خودشونو ب زن و زندگیشون در هر شرایطی فراموش کنن،هر چی ب زنت اعتماد داشته باشی مردم اون بیرون همونقد باید بی اعتماد باشی 2) خانواده، نقش بزرگی در خوشبختی و پایدار بودن بچه هاشون تا لحظه ی ک زنده هستن رو دارن، نمونه ش، این خانوم اگر برادرش نبود کل داستان یک چیزه دیگه ی میشد یا اگر برادر بدی بود میتونست ن تنها آبروشو ببره که باعت یک خون و خونریزی و در نهایت این ازدواج ب جدایی کشیده میشد، موفق باشید

تشكر كه داستان ميگذاريد ❤

عبدالله حیدری استم از پاکستان درود بر این زن شهکار سلامت باشه در زندگی ایشان

چه خوب خودشو نجات داد بازم هشیار بود آفرین

خیلی داستان قشنگی بود حکایت اکثریت بانوانی که آغاز روند دلدادگی عاطفی به پاشیده شدن نهاد خانواده ختم میشه امیدوارم بیاموزند بانوانمون در ضمن خدا کمکت نکرده ، بلکه درایت خودت ، داشتن برادری که تونستی بهش اعتماد کنی تو رو نجات داد چه بسا اگر اون برادر نبود معلوم نیست چی پیش می‌آمد ، شما که نشون دادی مدیریت عواطف خودتو نداری ، پس نیتونست بدتر ببار بیاد بسیار بدتر

سلام نرگس خانم خوبید خداقوت تشکر که هر روز داستان میزارید واقعا خیلی این طوری خوب که هر روز داستان می گید ممنون واقعا این داستان اموزنده بود . 🙏🙏♥️♥️🌹🌹

واو چی جالب ادامه داستان بامدادخمار بی صبرانه منتظر این دستان هستم ممنونم❤

خسته نباشید نرگس جان بسیار دلنشین تعریف کردید و تبریک به هما خانم که تصمیم درستی را در زندگی گرفتند و ادامه زندگی با آرامش را در پیش گرفتند ، واقعا زندگی ساده و پر از آرامش ارزش بیشتری داره تا بک زندگی که پر از هول‌و تکون باشه ، عالی بود و ممنون با بهترین آرزوها 🌺♥️🙋‍♀️

سلام نرگس جون مرسی از تعریف این داستان ایشالا برای هما خانم بهترینها باشه برای شما هم همینطور 🙏🙏🌹🌹🌹🌹

بسیار عالی❤

خداروشکر که همه چی ختم به خیرو خوبی و خوشی شد ممنون بابت روایتش وواقعا هزار آفرین به تصمیم خوب و عاقلانه خانم داستان خدارو شکر کخ رو به حده اوردن و خداومد هم چه راه خوبییش پاشون گذاشتن و کمکش کردن الهی همگی عاقبت به خیر بشیم🤲🤲

خداروشکر که هما خانم تو ای دام نیفتاد و زندگیش خراب نشد. تشکر نرگس جون

سلام ممنون بابت زحماتتون ،فقط اینکه یه فکری به حال این آگهی های وسط داستان بکنید خیلی رو اعصابه،گاهی آدم از شنیدن ادامه منصرف میشه

بسیار عالی و آموزنده مرسی از شما نرگس عزیز برنامه تون عالیه

برای هر کاری سیر تا پیاز زندگی را تعریف نکنی مرز داره هر چیزی

مرسی عزیزم خیلی داستان شیرینی بود.خسته نباشید

دورت بگردم 😘😘😘خیلی قشنگ و آموزنده بود نرگس جان‌.آفرین به همای نازنین که بهترین مادر برای دخترانش هست❤🙏🌸🍀

نرگس. جان. بسیار. بسیار. این. داستان. رو. گویا. وزیبا. بیان. کردید. خسته. نباشید. 🌺🌺

سپاسگزار به خاطر داستانهای قشنگ و آموزنده شما ،عالی بود .

عالي بود خدا اخر عاقبتمون را ختم به خير كند تشكر از شما 😢😢

خداراشکر داستان واقعی آمد بهتر از کتاب هست

نرگس جان کتاب میراث خانم بانو واقعا قشنگه اگه امکان داشته باشه براتون ، در ضمن از عفی بانو خیلی وقته خبری نیست از حالشون بنویسید ، ممنون از داستان های زیبایی که تعریف میکنید

واقعا جالب بود و تاثیر گذار👏🏼👏🏼👏🏼

داستان عالی تشکر از هما خانم با داستان زندکی شان وهم تشکر زیاد. از نرکس عزیز

سلام نرگس جان خوشحالم که باز با داستانهای شیرین و واقعی شما دلخوشی هایم دوباره تمدید شد تشکر از زحمات شما و بیان شیوا و گرمتان.

همشهري عزيز خوشحالم كه سريع راه تو پيدا كردي و ميدونم داشتن برادر حامي چقد لذت بخشه ❤️

باور کردنش سخته که همچین ادمی ۲ سال بهش نه دست زده باشه نه بوسیده باشتش

موفق باشی .آفرین که بهترین فکر رو کردی وبا داداشت درمیان گذاشتی .‌گاهی آدما وسوسه میشن ..اما شما زودتر از اینکه دیر بشه به خودت کمک کردی خوشحالم هما خانوم

منون نرگس جون خیلی خوب شده که هرروزداستان میزارید🙏❤️

Beautiful story with a happy & positive ending. Thank you so much for sharing it with us. Wish all the best to this innocent family & their children. May God bless them all & may they live happily ever after. 🙏

مرسی نرگس خانم جان

At night I have difficulty to sleep. So I watch your video, it makes me happy to hear farci story.thanks a lot.

خانم که این قصه فرستاده متاسفانه خیانت کرده و از روز اول خود اون خانم میدونسته داره خیانت میکرده جای تاسف متاسفم

عالی بودو ثاثیر گذار ممنونم

خدا رو شکر کن که شیطون زورش بهت نرسید هما خانوم

داستان آموزنده بود

آفرین خدا باهات بوده وصد آفرین به برادر دانایی که داری

با سلام و خسته نباشید خیلی جالب بود و خدارو شکر کر پای هما خانم نلعزید 🎉🎉

چقدرصداتون آرامش بخش وزیباست. توفیقاتتون روزافزون

خیییییلیییی عالی نرگس جون من عاشق این داستانهام واقعیتهای روزگارالانمونه🌺

چقدر شما قشنگ و شمرده شمرده تعریف میکنید .خیلی داستانهاتون قشنگن و آموزنده است.و همچنین لحن صداتون 🙏🌹

👏👏👏👏آفرین به شما

عالی بود

با درود فراوان نرگس بانوی گرامی با عرض خسته نباشید و تشکر فراوان بابت داستان بامداد خمار . منتظر شب سرابیم . به امید روزهای خوب

عالی بود و تاثیر گذار ممنونم 🫶

خدا شکر بخیر گذشته دم اون برادرگرم

سادگی بیش از حد هم خوب نیست اونم برای یک مرد

بسيار عالى واقعا خانم نجيب و با وفايى است.

ميشه گفت خلايق هر چه لايق، يك مرد عاشق زنى شده و از او خواسته از شوهر طلاق بگيرد و با او ازدواج كند تا همه زندگى را به پايش بريزد اما هما خانم اين پيشنهاد را قبول نكرده، چيز عجيبى نيست فقط در حد يك پيشنهاد يا شانس بوده اما در مقايسه اين مرد ايرانى نسبت با يك مرد غربى كه اگر يكبار زنى را به رستوران ببرد بعد بايد حتما با آن زن بخوابد و بار دوم هزينه رستوران را بايد خانم بپردازد و بطور كلى اكثرا مردهاى غربى كمتر بچه هايى را بدنيا مى آيند گردن مى گيرند ، مى گذراند و مى روند با اين مقايسه بايد نسبت به مرد ايرانى سر تعظيم و احترام فرود آورد.

سلام نرگس خانوم، خسته نباشی حس میکنم داستان تکراری بود

من از شنیدن این داستان خیلی لذت بردم برای اینکه بخوبی درک میکنم تعهد در ازدواج چقدر میتونه مهم باشه و اعتقادم اینه که تربیت خوب رمز موفقیت در زندگی مشترک هستش و حیف بود این زندگی بهم بخوره همه چیز تو این دنیای پر هیاهو به پول ختم نمیشه .

یعنی این خانم خودشو زده به کوچه علی چپ🤣🤣🤣

متاسفانه کاملا مشخصه که هما خانوم خیلی چیزارو تعریف نکردن

مرسی

با تشکر از داستانی که تعریف کردید این سوال برام پیش اومده که هر چقدر همسرش مرد آرامی بودن هیچ نپرسیدن که ما پول یه خوابه داشتیم چی شد که دوخوابه خریدی بعد از چند ماه بعد ش هم موقع فروش نپرسید چرا باید خونه رو بفروشیم هر چقدر هم اختیار را به همسرش داده یادیر وقت میامده خانه بلاخره باید سوال می‌کرده یا در این مدت که با آقای امیر در رابطه بوده تا لواسان میرفته بلاخره ساعتها خونه نبوده دخترانش هیچ سوالی نمیپرسیدن در و 🤔🤔

آفرین به این برادر فهیم

اللهی من به فدات ک چقدر خوبی ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️

Thanks ❤

چه یک داستان پند آموز.

نرگس خانم درود هر چند که خدا به خاطر دل صاف هما خانوم به اون کمک کرده زودتر به خودش بیاد اما ایشون خواسته و یا ناخواسته به شوهر و خانوادشون خیانت کرده.همیشه پای آدمی از یک اتفاق ساده ومعمولی شروع به سر خوردن میکنه.اگر به همان خانه شصت متری قناعت میکردند میتوان گفت که این از روی سادگی و خوش قلبی بوده فراموش نکنیم مدتی که ایشون پیگیر منزلشون بوده نوع برخورد و معاشرت با اون آقا این شبه را ایجاد کرده که به خودش اجازه داده پیشنهاد های وسوسه انگیز بده و بعد از اون هم کاملا آگاهانه با اون آقا رفت و آمد داشته اما زمانیکه متوجه شدند که صحبت طلاق پیش اومده و حالا شوهرشون حتی بعد از طلاق وقتی متوجه بشه که این همون بساز بفروشه همینطور دخترهاشون که با این آقا آشنا هستند و مطمینا این مدت یه شک هایی به مادرشون پیدا کردنداینها تمام فکر هایی بوده که اژ سرشون گذشته ودر نهایت نزد افکار شوهر و دختران و دوست و آشنا حتی پدرمادر شان .و من به جرات میتونم بگم که روابطشان از یک صحبت فراتر بوده که ذکر نکردند اصولا این تیپ مردها جون به عزرائیل هم نمیدهند جه رسد منزلی با بیست متر مساحت بزرگتر و....و نزدیک به دو سال نیز با این خانوم رفت و آمد هم داشتند این آقا رو هوا پشه را نعل میکرده طبق فرمایش خود ایشون قبل از اینکه خانوم فکرش را بکنه برایشان محیا بوده حالا از شما میپرسم به نظر شما یک مرد با این تیپ شخصیت برای محض رضای خدا کاری انجام میده اونم در عرض دوسال و هیچ انتظاری هم نداشته و مثل دامادهای دست پاچه با ترس ولرز پیشنهاد بده که از شوهرتون جدا بشی منصف باشیم اگر یک آقایی با یک در صد از این کارها لو میرفت چه بلایی سرش آمده بود از گفتن این مسئله اصلا راحت نیستم ولی متاسفانه در جامعه ایرانی خیانت بشدت رواج پیدا کرده وباز هم متاسفانه اکثر موارد با عرض پوزش از خواهران نجیب و پاک هموطنم از جانب خانومهاست . خیانت متر ندارد که کوچک و بزرگ داشته باشه مرد و زن نداره خیانت در همه اشکال زشت هر چند ظاهر فریبنده ایی داشته باشد و چون کبریتی در انبار باروت همه چیز را نابود میسازد فرستنده داستان به زیبایی و ریز سنجی به این نکات اشاره کردند که از شوهر گرفته تا شغلش لباس پوشیدنش حرف زدن یا نزدن و... همه چیز را در نظر شون زشت و غیر قابل تصور نشان میده و اگر طلاق گرفته بودند سراسر باخت بود و برای آن مرد یک خوشگذرانی کوتاه مدت بود که اگر اینطور نبود با یک تهدید کوچک برادر هما خانوم جا نمیزد اون آقا به هیچ عنوان از همسر اولشان جدا نمیشد .هما خانم خوش شانس بودند که بیشتر پیش نرفتند و تا دنیا دنیا است به شوهرشون مدیون هستند مردی که آزادی تام به ایشون داده مثل یک جنتلمن با ایشون رفتار کرده و کوچکترین محدودیتی برای ایشون قایل نبوده در حالی که در شهرهای بزرگ و بسیاری از خانوادها این گونه نیست چه رسد به شهرستانهای کوچک که بخاطر مسایل اعتقادی و دینی نگاهشان به خانم ها بسته تراست و لی شوهر ایشان بسیار پسندیده با هما خانم رفتار میکردند و این هما خانم بودند که جواب درستی به اعتماد شوهرشون ندادند چه همسر هما خانم متوجه بشه ویا نه زخم عمیقی بر پیکر زندگی همسر و دخترانشان وارد کردند

ایولا جلوی اشتباه را از هرجا بگیری بهتر 👍👍👍

سلام صداتون خیلی خوبه به دل میشنه❤🎉ممنونم

مرسی عزیزم خسته نباشید