Тёмный

داستان عاقبت شوخی با ملأ نصرالدین حکایت خنده دار فارسی 

Hekayate_Kohan
Подписаться 165
Просмотров 7 тыс.
50% 1

روزی پسر ملأ نصرالدین میخواهد عروسی کند و ملأ هم به او یک قوچ می‌دهد که برای خرج عروسی بفروشد بازاریان سر پسر را کلاه میزارند و ملأ نصرالدین یک گاو به او می‌دهد دوباره پسر را گول میزنند و ملأ نصرالدین بلاها ی
سر آنها می‌آورد که فقط باید بشنوی
لطفاً از کانال ما دیدن کنید و مشترک ما شوید🙏
ممنونم میشم تا پایان داستان با ما همراه باشید
#حکایت #حکایت_های_فارسی #داستان #حکایت_های_زیبا_ایرانی #قصه
داستان
حکایت
قصه

Опубликовано:

 

21 сен 2024

Поделиться:

Ссылка:

Скачать:

Готовим ссылку...

Добавить в:

Мой плейлист
Посмотреть позже
Комментарии : 4   
@نصرتحاجیزاده
@نصرتحاجیزاده 3 месяца назад
❤❤❤❤❤❤
@radiokiyanmehr
@radiokiyanmehr 3 месяца назад
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست بی باده گلرنگ نمی‌باید زیست این سبزه که امروز تماشاگه ماست تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
@Hekayate_Kohan-rg7kj
@Hekayate_Kohan-rg7kj 3 месяца назад
بسیار عالی سپاسگزارم 🙏 دوست عزیز
@humanhuman1648
@humanhuman1648 4 месяца назад
نتیجه اخلاقی داستان اینه که هرگز به ملا اعتماد نکنیم. این موجود از قدیم الایام حیله گروحقه باز بوده و خواهد بود و از همین راه تامین معاش میکنه نمونه ش حال و اوضاع امروز ایران ما. مرسی از گوینده داستان
Далее
Распаковка iPhone 16 Pro Max
01:01
Просмотров 1,2 млн
حکایت آموزنده زاهدوپادشاه
8:24