داستان های شاهنامه : ضحاک و شیطان 

سلام عالی بود برای اولین بار تا این حد کامل شنیدم تشکر❤❤❤❤

داستان خوبی انتخاب کردین ودونستن داستان کامل لازمه تاتمام مردم ایران اونو بدونن.❤❤❤❤

درود بر شما ممنون از کارهای باارزشتون❤

درود گمان کنم می خواهید واقعه اصلی بهمن 57 را باز گو کنید موفق باشید

بسیار عالی بود ❤

عالی❤

🌹🌹🌹🌹🌹👏👏👏👏👏

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ Mer30

با درود، زحمت کشیدید اما دوجا یکی در آغاز و یکی در پایان به متن فردوسی و روایت اصلی داستان پایبند نبودید، در آغاز جمشیدشاه شاهی عادل و مهربان بود و بسیاری خدمات داشت اما کم کم دچار خودبزرگ بینی و غرور شد، فرایزدی از او رخت بر بست و بخاطر ظلم و ستم او بود که مردم و گروهی از لشکریان به نزد ضحاک که می‌پنداشتند حاکمی عادل هست رفتند تا از او کمک بخواهند و ضحاک که منتظر چنین روزی بود از پیشنهاد آنها استقبال کرد و این خود مردم بودند که با دعوت از ضحاک ستم و ظلم فراوان را به خانه خود آوردند و ضحاک در نبرد با جمشید او را شکست داد و چونکه ماهیت تاریک و اهریمن خویی او را نمیدانستند اورا به حکومت خود برگزیدند، گمان کردند که رستگار شده اند، اما هیهات، و دوم آنکه فریدون در پایان کار ضحاک را میخواست بکشد ولی دانایان اورا از این کار منصرف کردند و گفتند با کشتن ضحاک هرج و مرج و اهریمن خویی بین مردمان پراکنده می‌شود و این به صلاح نیست، به این سبب، فریدون ضحاک را در اعماق غاری تاریک در کوه دماوند زندانی و به زنجیر کشید، موفق باشید،