بیوه تنها بودم شاگرد نقاش دسته بیلشو از عقب تا ته فروکرد جوری نفسمو بند اورد که ...
/ @lifepadcast
◀️عزیزای دلم با کلیک رو لینک بالا👆کانالو سابسکرایب کنین همراه من باشید تا باهم تو تجربه های جدید شریک باشیم و هرکدوم یه حلقه از این زنجیره بزرگ باشیم داستانهای جدیدی از سمت شما ارسال شده که در حال بارگذاریه ممنونم از همراهی گرمتون🌹🌺💐😍🎉🎉 منتظر داستاهای جدیدمون باشید چون کلی سورپرایز واستون داریم💐😇
=====================================
• داستان/ از لای در اتاق...
از لای در شوهر خالمو دیدم که داره با خالم ....
• داستان واقعی : ویزیتور...
ویزیتور بیوه رو بردم پشت انباری مغازم لنگاشو تا ته باز کرمو...
• خاستگارم تو اتاق شب خا...
خاستگارم شب خاستگاری زیپ شلوارشو جلوم کشید پایینو ...
• اونجای شوهرم ...خیلی ک...
سوپری سر کوچه برام جنس آوردو منو با لباس تو خونه دید تحریک شدو ....
• داستان شاگرد سوپری سر ...
معلم کنکورم تو کف با..سسن گنده من بود گفت اگه اجازشو بدم از پشت ...منو پزشکی قبول میکنه ...
بهترین داستان واقعی بزرگسال:زن رئیسم شدیدا.. بار اولش بود از..|داستان رابطه ام بازن رئیسم که باعث شد
• بهترین داستان واقعی بز...
======================================
#داستان_واقعی
#پادکست
#داستان
#خیانت
#رادیو_داستان
#فارسی
#پادکست_فارسی
#ایرانی
#خیانت
#کتاب_صوتی
داستان خیانت
زن و شوهر
شوهرخواهر
شوهرخواهرم
دوماد
شاگرد نقاش
کارگر نقاش
دوستی
دوست پسر
دوست دختر
سرنوشت
شوهرم
رابطه
رابطه از پشت
داستان زندگی
پادکست زندگی
عشق
زناشویی
شوهرم
زن
داستان زندگی
پادکست زندگی
داستان صوتی
داستان فارسی
داستان ترسناک
آوای داستان
رادیو داستان
داستان عاشقانه
ناموس پرست
رادیو داستان
چهل تیکه
dastan
dastan zendegi
persian history padcast
farsi
top story
paranormal hikayeler
afghanistan magazine
padcast
lifepadcast
lifepadcast
..............
6 сен 2024