معرفي سخنران ، در اين نشست كاري سرسري بود ، در حاليكه ، قسمت صحبت در مورد سخنران ، بخش مهمي را بطور معمول در جلسات سخنراني ، بعهده دارد ! اميد دوستان دانشجو اين نقص را براي جلسات اتي برطرف كنند
جناب نراقي ، با احترام ، در ارتباط با گله شما أز نداشتن همزبان ، بايد ياد اوري كنم كه " همدلي" بيش أز همزباني كره كشاي تنهايي است بويژه تنهايي فكري، كافي است همدلان خود را در اطرافمان بيا بيم ، كساني همفكر با اديبان و فيلسوفاني غير فارسي زبان كه خود شما أز انها نام ميبريد، و أز همزبان نبودن با انها نكراني نداشته باشيم ! نكته ديكر اينكه مهم هست كه ما براي فعاليتها ي ذهني و غير ذهني خود در ين كم فرصتي زندگي مدرن ، هدف. داشته باشيم هدفي كه به بهتر كردن زندگي إنسانها ميانجامد، برفسور Harari در اين زمينه اموزگار همه ما ست !
سلام، ابتدا به این نکته بهتر است توجه نماییم که ما و دیگری هیچ توفیری در فهم و درک مفاهیم و فرامفاهیم به شرط با ور مند بودن با هم نداشته و نداریم لکن آنچه ما را نسبت به دیگری در مقام مقایسه در پیشگاه معلمی مطلع و بیطرف تفوق و برتری می دبخشد میزان شناخت ما است که از امور اعم از خرد و کلان چه در جهان عینیات و چه ذهنیات به دست آورده ایم از طرفی کم و بیش سیستم تحلیلی ما بر این امر و شدت و ضعف ظرفیت و توان ما در بررسی کردن نیز موثر است...کلام جناب نراقی هم بسان دیگر کسانی که در این وادی صاحب جایگاه و تریبون هستند بلا شک خالی از ضعف و نقصان نبوده نیست اما باید در نظر داشت که اگر در روزگار ما فیلسوفانی چون ایشان نبوده که نقد را حتی در مورد خود و گذشته و اعمالشان روا میدارندما همچنان در گیر و گرفتار و عبیر جزم وجمود به اشکال و فرم های مختلف می بودیم، کما اینکه هر کدام از ما به عنوان یک انسان که ذاتا اهل فلسفیدن و اندیشیدن هستیم و از توان انتخاب و انکار و.ابطال برخورداریم...می توانیم فیلسوق معلم متعلمی باشیم که در هر لحظه یادگیری و تعالی جزء لاینفک او خواهد بود... ارادتمند: ایمان آزاده
عجب اگر واقعا خداوند سخن بگه شما تنزل دادین خداوند رو و مصدادیقتون بسیار دم دستیس که خدا رو متشخص نمیکنه بلکه تا جایگاه بشری تنزل میده چرا که تشخص بر موجود معنا میده نه بر وجود. وجود فراغت از صفات داره . خدا رو شکر که من تو کلاسای مزخرف دانشگاهی نبودم که استادش امثال شما باشین
در هر نقدي ميتوانيم جنبه اخلاقي- انساني را رعايت كنيم ، با كلمات توهين أميز فقط خود را در زمره مردم بي مايه قرار ميدهيم، كمكي به اثبات درستي استدلال خود نميكنيم، اينطور نيست ؟
وای به حال ما که فیلسوفان ما شمایید. برادر خیلی وقت است زیبایی بسیار منظرگرایانه است وبه زبان ساده ابعاد سلیقه ای و فرهنگی و شخصیتی دارد. البته زیبایی شناسیرا گفتم نه اخلاق را برادر بدان زیبایی در نگاه بیننده است و نه اشیاء آن زیبایی که تو میگویی فیزیکی است اما زیبایی امری ذهنی است. پس هیچ جوکی ذاتا نه بامزه است و نه بیمزه