وریای عزیز چنان زیبا دین و ادیان ابراهیمی را نقد میکند که اگر کسی خداباور باشد و منطقی باشد و تعصب نداشته باشد این نقد را میپذیرد ، درود بر وریا امیری
کجا خوب نقد کرده اتفاقا جناب دکتر خوب جوابهای منطقی داد ..جناب وریا فقط برداشت خودش از آیات رو میکرده و دنبال تفسیرهایی میگرده که به اونچه که در ذهنش هست نزدیکتره
گفتگوی روشنگرانه بسیار جالبیست هرکس به اندازه ظرفیت عقلی خود برداشت می کند جالبتر اینه که ازادانه نظراتشون رو ارایه میدهند باتشکر از مجری برنامه ومهمانان عزیز
سپاس از همه واقعا عزیزان وریا و اشکان و مهدی و بابک و سعید و همه کسانی که برای این مناظره تلاش کردند ، من واقعا از این بحثها یاد گرفتم نتیجه ای که من از این بحثها در این چند سال گرفتم رو در خلاصه ترین حالت میگم تا جایی که من فهمیدم بحث خداباوری و خدانا باوری از قبل از میلاد مسیح مطرح بوده و همیشه بین چه فلاسفه ،چه مردم عادی در این مورد اختلاف نظر بوده ، من فکر می کنم علاوه بر این تقسیم بندی ، یک تقسیم بندی بنیادین تر وجود داره ، انسانهایی که حقیقت جو و اخلاق مند هستند مثل این عزیزان و کسانی که این بحثها رو دنبال می کنند و افرادی که اصلا این مفاهیم براشون مهم نیست ، حالا چه در لباس دین چه در لباس آتىیسم ، موضوع اینه هیچ زمانی در تاریخ هیچ کدوم از دو دسته طرفداران خدا باوری یا خداناباوری نتونستند طرف دیگر رو اقناع کنند چون دلایل هیچ کدوم برای طرف دیگر کافی نبوده ، هر دو گروه به تنهایی یا به کمک گروه دیگر می تونند کاملا اخلاقی باشند و دنیایی زیبا رو خلق کنند هر دو گروه در طول تاریخ به رشد طرف مقابل کمک کردند و باعث شدند گروه مقابل، خودش رو آپدیت کنه و رشد کنه هر چند در هر گروه افرادی هستند که می تونند مستدل تر یا زیباتر حرفشون رو بیان کنند، ولی همه اینها ارزشمنده و قابل تقدیر واقعا سپاس گزارم
@@samadsamadiyan7697 تعریف خوبی مبحث طولانیست که با یک یا دو جمله نمیشه توضیحش داد اما خلاصه بخوام بگم (از نظر من) فردی که باید اصول اخلاقی و انسانی را رعایت کنه یعنی اون ۵ اصل یی که بایدهای زندگی هستند و نباید شکسته بشه ۱- واقعیت و حقیقت ۲-عدالت و انصاف۳-محبت وعشق۴-رهایی و آزادی ۵-حرمت و حیثیت که هر کدام ساعت ها میشه در موردش بحث کرد
@@azishanar آ بعله بسیارهم عالی اَزیزانِ جان 😅 اما قبل از همه این اصولِ ۵گانه(توحید) هستش، اگرنه همه این موارد که شما فرمودین جمعاً به تنهایی هیچ معنی یا کارایی بخصوص یا منحصر به فردی ندارند.
با سپاس فراوان از وریا و اشکان.اشکان عزیز اون استدلال معکوس پلاتنیگایی که گفتید خیلییییی برام جالب بود ازتون درخواست دارم یک ویدیو دربارش بسازید و بیشتر توضیح بدید.عالی هستید و تشکر
برای من خیلی عجیبه که چطور ممکنه کسی بعد از شنیدن صحبت های وریا بازم قانع نشه و هنوز خدا باور باشه. بخصوص شخصی مثل آقا سعید که خودش همیشه از نزدیک این گفتوگو ها را اداره میکنه. چطور ممکنه هنوز یه خدا باور داشته باشه. آنقدر بجا و واضح وریا توضیح میده که بسار قابل فهم هست و من هر بار کلی ازش یاد میگیرم و به این فکر میکنم که چقدر مطالعه و پژوهش پشت تک تک جملاتش هست. واقعا باعث افتخاره که ما شخصی مثل وریا داریم و چقدر من خوش شانس ام که آشنا شدم با وریا و دیدگاهش. 👏👏👏
سپاس از وریای عزیز و اشکان گرامی ، این مهمان هم طفلی سعی خودش رو کرد که گردن نگیره ولی از قیافه اش معلوم بود که با وریا موافق هستش ، سپاسگزارم از این برنامه خوب🙏🙏🙏🙏
با درود و عرض ارادت به حضور سه بزرگوارمناظره کننده و مجری محترم برنامه. من به عنوان یک خداباورکه با همهٔ وجود خدارا باوردارم ویک شهروند ساده، دفاع از خداباوران را نزد آقای نساجی اینگونه یافتم که اگر میخواهی موردی را تخریب کنی ازآن موضوع بد دفاع کن البته باعرض معذرت از حضور ایشان، واشکان و وریا مخصوصا اشکان اینقدر خوب از موضعشان حمایت کردند که من خدارا در چهرهشان، مخصوصا چهره اشکان دیدم.
سلام. خیلی دوست دارم بدونم تو ذهن کسی مثل آقای نساجی بعد این بحث ها چه اتفاقی میفته. آیا یه روزی میشه یه همچین شخصیتی بگه من ندانم گرا شدم؟...(یا وریا بگه من خداباور شدم..ولی این واقعا زیاد محتمل نیست)
درود بی کران خدمت وریای عزیز و دیگر دوستان پیشنهادی داشتم و اون هم اینکه حتما اشکان رو برای معاینه جدید چشم ببرید که تضادی بین علم و دین نمی بینند و در مرحله بعد با گرفتن یک تست هوش ساده متوجا خواهید شد که اورانگوتان ها نسبت به اشکان تست به مراتب بالاتری رو می زنن و واقعا برام عجیبه برای برنامه ای در سطح وریا حضور افرادی مثل اشکان که به درد تحلیل بفرمایید شام هم نمیخورن.
درود . هدف از آوردن این افراد شناخت بهتر از خدا باوران مسلمانان و اینکه باورهاشون با منطق خرد و جهان امروز در تضاد است و همچنین برای نسل آینده که این برنامه ها را خواهند دید .تا مثل نسل من و شما زندگی شون بر باد نرود ...
نمیدونم به این موضوع در بحث اشاره شد یا نه و یا اینکه این سخن درسته یا نه،دوستان راهنماییم کنند آیا خدا و پیامبرش میدانستند که گفتن این موضوعات که خورشید در گل غروب میکنه و یا انسان از گل ساخته شده و.... موجب ایجاد اشتباه در پیروان اسلام خواهد شد؟ اگر نمیدانستند جای تعجب داره اگر میدانستند چرا در آیات و روایات اشاره نکردن و دوم اینکه آیا برای پند دادن میتوانیم دروغ بگیم؟مثلا برای اینکه شخصی دچار غرور نشود به دروغ بگیم از گل ساخته شدی؟
انقراض و ایجاد موجودات زنجیره و چرخه استمرار حیات و گونه های حیات است. به عبارت دیگر (انقراض و ایجاد) با یکدیگر یک شیی واحد را تشکیل می دهند که مستلزم حرکت می باشد. هر حرکتی مستلزم انقراض گام قبلی و ایجاد گام جدید است.
اصلا چرا انسان باید نیاز به باور ایدئولوژیک فرا طبیعی داشته باشه میلیاردها انسان درطول تاریخ زمین زندگی کردند و مردند و اونایی بقای برتر داشتن که واقعیت مسلم بقا و رشد فیزیکی و ذهنیشون رو دنبال کردن این نیاز در این دنیای قابل درک و حس برای همه ما و تمام موجودات دیگه هم صدق میکنه
بحث با معتقد به ادیان و ایدئولوژی ها شاید مطلقا نه اما در کل بیهوده ست خداباور و معتقد به هر باوری در گپ و بحث استدلالی هم بدنبال سواستفاده از مطالب برای اثبات باور خودشه نه پرسشگری و درک بیشتر و جدیدترین از واقعیت
بله، خدا در حالت امکانی است .ولی بعضی ها سعی دارند اون رو از حالت امکانی خارج کرده و در حالت وجودی قرار بدن تابتونن جهان رو ساده توضیح بدن .مردم هم خب طبیعطا یا به حالت ایمانی میپزیرن یا به زور شمشیر😂❤
ای انسان هاااااا زمین تخت است ما اسمان ها و زمین را در شش روز افریدیم مگر نمیبینید شمارا از گل آفریدیم ابتدا آدم و حوا را افریدیم یعنی شفافه شفافه اگر مسلمان باشی یا باید بگی داروین قبول ندارم و یه روزی حتما ابطال میشه یا اینکه بگی اقا اوکی کتاب اشتباه فاحش داره پس از طرف خدا نیست ولی تازگی راه سوم هم اومده که ما داروین و قبول میکنیم اما قرانم با تفسیر و توجیه قبول میکنیم یعنی ابطال پذیری برای قران قائل نیستیم که بگیم اگه فلان بشه دیگه قران باطل هستش یعنی شده تک تک کلمات قرآن هم نقض بشه ما بازم توجیه میکنیم و تفسیر جدید ارائه میدیم ولی حاضر نیستیم فکرکنیم و تغییرکنیم
آقای توفیقی البته هود در "بیهوده" بهمعنی دلیل است. و هنوز زبانهایی وجود دارند که از آن استفاده میکنند. هود=دلیل بیهوده=بی دلیل گفتگوهای شما راجع به مسائل فلسفی است وگرنه میشد درباره ریخت شناسی و ریشه شناسی واژگان در زبانشناسی هم بحث های جالبی ارائه داد.
جناب وریا در متن قران انسانی که بهش روح دمیده شده از خاک ساخته شده،نمیتونسته پدر و مادری داشته باشد(بر عکس چیزی که حاج آقا ادعا کرده) این شخص کاری کرد که از یاد شما بره منتظرم ببینم کی یادتون میاد
سینا ولی الله چه قشنگ میگه: شما خداباوران هزار تا دلیل میخواید از یک دانشمند تا بهتون یه چیز کوچیک ثابت بشه تهش بازم باور نمیکنید بعد تمام حرفای یه آدم ۱۴۰۰ساله پیش رو چشم بسته قبول میکنید😂😂😂😂 درود بر یگانه سرباز خوش قول آتئیست که زود به زود سومرایزمون میکنی😂😂😂😂
این سخن جناب وریا که دین ادعاهایی دارد که خلاف علم است مانند وجود روح و معجزات... مردود است . زیرا اساسا موضوعات ماورای طبیعت یا ماورای مادی خارج از حوزه علم است . علم تنها در مواردی می تواند موافقت یا مخالفت کند که در حیطه آن باشد ؛ نه مواردی ماورایی مانند روح. ولی اینکه میان علم و دین تضاد است . البته تضاد هست و یالااقل می تواند تضاد باشد . اما ربطی به هم ندارند . علم و دین هر کدام در حیطه خود کارکرد دارند . مثلا اگر این فرضیه هاوکینگ را پذیرفت که جهان خودبخود از هیچ خلق شده ؛ این سخن در ظاهر با دین و خداباوری در تضاد است . ولی هیچ اشکالی ندارد که دیندار هر دو را در حوزه های مربوطه شان بپذیرد. همچنین روش علمی با روش دینی تفاوت و فرق دارد که باید هم داشته باشد و یک دیندار می تواند در هر دو حوزه علم و دین روشهای مربوط به آن حوزه را بپذیرد و هر دو را معتبر بداند. اما اینگونه نیست که وشهای عقلانی و منطقی و علمی در دیگر حوزه های دین وجود ندارد . دقت کنید که خود دین متشکل از حوزه های گوناگونی است که مستلزم بکارگیری روش های منطقی و علمی است . مانند حوزه حقوق (فقه) .
علم به معنای ساینس در بهترین شرایط فقط می تواند نهایتا نیمی از حقایق توضیح دهد. نیم دیگر از چشم ساینس پنهان است . در ضمن هر نظریه علمی که در ذیل و ظل نقش محوری آگاهی انسان نباشد؛ ناقص الخلقه است. مثلا شما نمی توانید بگویید که جسم مادی بر آگاهی تقدم دارد. زیرا همین گزاره خودش محصول آگاهی است .
درود دوستان من هرچی منتظر موندم که یکی بگه اقای دکتر جفت جفت افرید رو می خوای چطوری تفسیر کنی این که دیگه راه درو نداره ولی متاسفانه بیان نشد که بدانیم برای این تناقض گفته قران با حقیقت چطوری ماله کشیده میشه
من نفهمیدم اینکه بنا بر نظریه داروین آگاهی (بالغ شده) انسان اخیر و محلی است چه ربطی به آگاهی قدیم خدا داره؟ فرگشت هرگز درباره ظهور آگاهی بطور مجرد بحث نکرده . بلکه صرفا در مورد جانوران بحث کرده . بنا بر این آگاهی قدیم خدا در خداباوری هیچ تضاد و تعارضی با فرگشت ندارد .
اقا از نظر قران( حداقل آیات ۷۱و۷۲ سوره ص) آفرینش از خاک چیزی نیست که با شنیدن آن کسی دست از غرور بردارد،با اینکه از خاک ساخته به فرشتگان امر میکنه بهش سجده کنند،این موضوع خودش برای مخاطب باعث افزایش غرور میشود
یه ادم معمولی صرفا با انجام کاری و آوردن دلایل و مستندات واضح و مشخص ادعای خودش رو برای عموم مردم تثبیت میکنه اما خدای ادیان هزاران ساله اثبات وجود خود و ادعاهای خودش رو در کتب مختلف باصطلاح مقدس به گردن میلیاردها انسان پیرو خودش انداخته و حتی خود این دینداران مرید و مطیع اون بین خودشون هم به یک نتیجه واحد نرسیدن .. اینم یکی از متعدد تعریفهای دیگه از تعصب و گرفتار شدن ذهن و روان متدین به چیزیه که خودش هم نمیدونه داره از چی و برای چی دفاع میکنه
موقع بحث نمیدونم شما چرا هنگ میکنید ،یسری جوابها خیلی راحت ،محمد نوید یسری چیزها هم نداده،مردم ک چشم بسته حرف اون قبول میکردن همه آنها میگفتن فقط خدا خبر داره رسولش پس چرا بیشتر نگفته
همین محقق دیندار که از عدم تناقض دین با یافته های متقن ساینتیفیک میگه درجای دیگه میگه شاید هزاران دیگه اینها تغییر کنه اما چرندیات کتب مثلا مقدس ثابت و بدیهیه!
بابا چرا شما انقدر سختش میکنید،بپرسید محمد گفت با خر رفتم آسمان هفتم یا شق القمر شده مردم اون دوره نگفتن محمد دیوانه شده این حرفها چیه،اما اگر در مورد پنگوئن یا عناصر بگه مردم میگن نمیشه در فهم اونا نیست ،سورهای داریم ک میگه کوها مثل پنبه نرم یا بدتر یا ناباورترش مردم باور میکنند چیزهای ساده مثل گرد بودن زمین یا چیزهای ساده تر باور نمیکردن،ی نتونسته بگه جانشین من کیه ،چرا نمیتونید راحت محکومش کنید
وریا دو اشتباه خود را نمی بیند: نخست اینکه کتاب مقدس در زمان خودش مطابق علم روز سخن می گفته و می بایست هم چنین می کرده وگرنه محکوم به ضدیت با علم میشد . اما همون کتاب مقدس اکنون در زمان ما محکوم به ضدیت با علم شده! خوب کتاب مقدس چگونه می بایست می بود که نه آن زمان محکوم به ضدیت با علم شود و نه این زمان؟ دوم اینکه به حکم عقل و منطق و تجربه تاریخ حداقل باید این احتمال را داد که چند سال یا چند قرن دیگر اصلا نظریه داروین و فرگشت مردود و متروک اعلام و به موزه تاریخ سپرده شوند . آنوقت کتاب مقدس چگونه مورد قضاوت قرار خواهد گرفت؟