Тёмный
No video :(

رمان شور عشق : قسمت دوم - نویسنده : عباس داور منش - راوی : محبوبه 

کتاب سرا
Подписаться 873
Просмотров 751
50% 1

#عاشقانه
#رمان
#کتاب_صوتی
#love
#persian

Опубликовано:

 

12 май 2024

Поделиться:

Ссылка:

Скачать:

Готовим ссылку...

Добавить в:

Мой плейлист
Посмотреть позже
Комментарии : 30   
@sammohanadiee891
@sammohanadiee891 2 месяца назад
سلام ممنون از صدای زیبا ودلنشین شما❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 2 месяца назад
سلام ، ممنونم از لطف و محبتتون 🙏🌸🙏🌸🙏🌸🙏🌸🙏🌸🙏
@soraya1887
@soraya1887 2 месяца назад
با سپاس فراوان از محبوبه عزیز ،خسته نباشی نازنین بانو.❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 2 месяца назад
ممنونم ثریا خانوم عزیز و مهربانم ♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️
@RoyaKazemiAslDavani
@RoyaKazemiAslDavani 2 месяца назад
عالی محبوبه جان
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 2 месяца назад
ممنونم رویا خانوم عزیزم 🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
@user-rf1em7vm9f
@user-rf1em7vm9f 3 месяца назад
سلام محبوبه عزیزم خوشحالم برگشتی خدا دلت رو شاد کنه انشاالله.ممنون که مارو با خوانش ارام وداستان زیبا سرگرم میکنید پایدار باشید❤
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
سلام عزیزم ، ممنونم از لطف و محبتت قشنگم ، ممنون که همیشه من رو همراهی میکنی و در کنارم هستی ، دوستت دارم عزیزم ♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
@AB-ts9yl
@AB-ts9yl 2 месяца назад
🙏🙏🙏🙏💜💜💜💜
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 2 месяца назад
ممنونم عزیزم 🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸
@mozhganbano2019
@mozhganbano2019 3 месяца назад
ممنونم عزیزم🙏❤️🌺😘
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
ممنونم از خودت سودابه قشنگم 🌸♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️
@minayarahmadi3084
@minayarahmadi3084 2 месяца назад
💓💓💓
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 2 месяца назад
ممنونم عزیزم ♥️🌸♥️🌸♥️🌸♥️
@azadehshafahian
@azadehshafahian 3 месяца назад
چقدر احساسات قدرت بامزه‌س 😅 ادم ها وقتی عاشق میشن خیلی باحال و عجیب رفتار میکنن😂😂😂❤
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
وای آزاده جون قدرت خیلی باحاله ، حالا تا آخرش بیشتر متوجه شخصیتش میشی 😊
@azadehshafahian
@azadehshafahian 3 месяца назад
@@user-mu5hn3ny1k 😂😂😂 از الان معلومه چی میخواد با دل ما بکنه. اتفاقا آدم هایی که طعم عشق رو تو میانسالی میچشن خیلی خوبن. اصن همش دلت میخواد زیر نظر بگیریشون. از بس که عشقولانه های خفنی از خودشون در میکنن🤣🤣🤣🤣
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
عزیزم چقدر دلم هوای کامنت های قشنگت و خنده هاتو کرده بود ، الهی همیشه سلامت و خندون باشی مهربونم ♥️🌸♥️🌸♥️🌸​@@azadehshafahian
@azadehshafahian
@azadehshafahian 3 месяца назад
@@user-mu5hn3ny1k محبوبه جونم احساس منم متقابله🥰😍 با اینکه کلی کانال رمان برای گوش دادن داشتم ولی کانال شما. صدای شما و حس رمان های انتخابی‌ت واقعا تو روزمره‌گی من خالی بود. صدا و انتخاب هات رو دوس دارم❤️❤️❤️😘😘😘
@setarehjamali4736
@setarehjamali4736 3 месяца назад
❤❤
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
@zahradiba415
@zahradiba415 3 месяца назад
سلام محبوبه جاااااااانم وای امان از دست آقا قدرت ،خیلی بامزه ست 😊 اون احظه که گفتن خانم من از اوناش نیستم ، واااااای کلی خندیدم😂😂😂😂 عززززززیزم این آقای پا به سن گذاشته چه دست و پاشو گم کرده مطمینن با وجود آقا قدرت داستان خیلی جذابه، پیرمرد عاشق خوش تیپ🤣🥰😉🕺💃 وای چقدر دلم اون لحظه براش سوخت که آقایون مامور اومدن گرفتنشون، عززززیزم خیلی ترسید ❤❤❤❤❤❤
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
سلام قشنگم ، آره عزیزم ، آقا قدرت خیلی چشم و گوش بسته بوده ، فقط یکبار عاشق شده بوده و ازدواج می‌کنه و خانومش فوت می‌کنه. دیگه از اون موقع با هیچکی در ارتباط نبوده ، بخاطر همین هست حالا که با این دختر روبرو شده دست و پاش رو گم کرده 😊
@user-uc5nf1gd3g
@user-uc5nf1gd3g 3 месяца назад
محبوبه جان دلمون براتون تنگ شده بود خوشحالم که دوباره صدای دوست داشتنیتون می شنویم ❤❤ سال ۷۴ منو همسرم تازه اشنا شده بودم و امامزاده داود رفتیم و ما رو گرفتن من انقدر استرس برگشتن داشتم در حال مرگ بودم و همسرم با پول موضوع رو حل کرد و به سرباز اونجا پول داد رفت برامون از اون پارچه های سبز گرفت 😂😂😂
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
درود شهلا خانوم عزیزم ، ممنونم از اینهمه لطف و محبتتون ، ممنونم که اومدید و در کنارم هستید . ♥️♥️ آره واقعا همه یک خاطره از اون سالها دارند ، اگر برای جوونهای حالا تعریف کنیم باور نمی‌کنند که تا شناسنامه زن و شوهرها رو نمی‌دیدند ولشون نمی‌کردند . 😊
@zahradiba415
@zahradiba415 3 месяца назад
وای چه دوران گندی بود ۲بار تو کوه به ما گیر دادن یه بار که با دوستان رفتیم کوه من برادر کوچیکمو با خودم بردم ، خانم تا اومدیم از ماشین پیاده بشیم مامورا بهمون گیر دادن، هر چی میگفتم والا ، ما خواهر و برادریم باور نمیکردن ، شانسی که آوردم ، راننده اتوبوس ، صاحب سرویسی بود که ما رو میبردن مدرسه و کاملا ما رو میشناختن،که پا در میونی کردن و ولمون کردم خیلی دوران مزخرفی بود ولی همه شد خاطره
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
زهرا جون الان اگر به جوونهای حالا بگی که اون زمان اینجوری بوده ، باور نمی‌کنند .
@zahradiba415
@zahradiba415 3 месяца назад
@@user-mu5hn3ny1k سلام محبوبه جااااان واقعا باورش سخته پلیسی یا ماموری که باید باعث آسایشت باشه ، شده بود مخل آسایش
@azadehshafahian
@azadehshafahian 3 месяца назад
وایی چه دوران مزخرفی بود. من دبیرستانی بودم. تو کتابفروشی موقع خرید کتاب درسی با داداشم منو گرفتن. حالا منو داداشم شبیه هم😂😂😂 حرف حالی‌شون نمیشد که😅😅
@user-mu5hn3ny1k
@user-mu5hn3ny1k 3 месяца назад
واقعا چه دوران بدی بود حتی زن و شوهرها رو می‌گرفتند و باید شناسنامه هاشون رو نشون میدادند تا ولشون کنند .
Далее
Running With Bigger And Bigger Feastables
00:17
Просмотров 92 млн
عشق بی ثمر ـ داستان واقعی
34:01
Просмотров 40 тыс.