روایتی از یک عشق خوب با پایان تلخ ـ داستان واقعی داستان غم انگیزی که شروع و وسط خوب دارد اما پایانش غم انگیز است. بخاطر اشتباهات کوچک دختر و پسر همدیگر خود را از دست میدهند. #Taranum #Afghanistanmagazine #Dastan
خیلی داستان غمگین خیلی ناراحت شدم بر هر دو طرف و شنیدن داستان ها از صدای شما خیلی دلچسب است دگه کانال هم است اما صدای خوب ندارن نمیشنوم همیشه خوش خندان باشی لالا رامش و دعا میکنم خداوند هیچ عاشقی ره از معشوقه جدا نکنه😢😢
لالا رامش همه گپهایت عالی بود، اما عشق واقعی هرگز فراموش نمیشه حتا اگر فریب بخورد حتا اگر بمیرد حتاا اگر پیر شود... عشق از کلیمه اش پیداست که چی معنا دارد بسیار داستان غمنگیز بود ممنون😔🖤
برادرکم حالا شوهر داره دیگه بان ازت دل سرد بشه به زندگی خودش برسه دیگه تماس نگیر تا فراموشش کنی سخته ولی این طوری بهتره اون حالی ناموس کسی دیگست این نظر منه
سلام ایمل عزیز امید خوب باشی داستانت ات را شنیدم واقعا ناراحت شدم . تا جای که خود بیان کردی اشتباه از خودت بود چندین سال که همرایش بودی حد اقل یکبار فامیل خود را آگاه میساختی تا بروند به خواستگاری یا حد اقل به نامت بود در افغانستان بسیاری از دختران حق تصمیم گرفتن را ندارند و قربانی میشوند و واقعا خیلی به حق ات مردی کرد که چند خواستگاری را جواب رد داد تو تنها میسوزی و میسازی ولی او قلبش پیش تو جسمش پیش دیگری بیشتر از تو میسوزد و کوه غم یعنی همین باز هم به آینده امید وار باش و ا ورام آرام بگذار او حال به نام دیگریست و این خیانت بسا بزرگ است موفق باشی عزیز
سلام برادر از داستان معلوم میشه اقتصاد تان خوب بود چرا از اول خواستگار نرفتی بخاطر تو شد چون دختر نمیتانی پیشت تو بیایی خواستکار حداقل بنامت میگیردیش میرفتی باز خوب زندگی ادامه داری به خودتت زندگی جور کو فراموش کو دختر را چون مادر شده حالی
جان برادرک نازم با شنیدنی داستانت از چشم هایم اشک جاری شد خداوند صبر برتان بته کوشش کو که فراموشش کنی و به زنده گی عادی خود ادامه بتی برت دعا میکنم برادرکم ❤️
@@muqadasanazari2922 مه هم نميفاميدم اول ادم بي سواد ديگه 😞خواهرم همراي نامزاد خود هميشه ميگفت فكر ميكدم شماره پاي شان اس تا فاميدم گپ از گپ تير بود ☹️
لالا رامش تشکر از ویدیو هایی خوب ات ❤❤❤❤❤ بسیار عالی است وقتی در مکتب میباشم استاد لکچر میدهد من به ویدیو های ات گوش میکنم اگر ناکام ماندم در گردن ات 😂😂😂😂
سلام لالا رامش بسیار صدای دلنشین و آرام بخشی داری . از طرفدران سرسخت شما هستم به اندازه ای که میخواهم اسم پسرم را رامش بگذارم. هر جای که استی همیشه شاد و خرم باشی لالا جان .
سلام برادر بزرگوار ! من هميشه داستان هاي شما را گوش ميكنم واقعا زيبا ميخوانيد داستان ها را بسيار وأضيع و زيبا خصوصا اين نغمه زياد زيبا سروده شده گوش ها را نوازش ميدهد در ملك مسافري داستان هاي شما زياد كمك ميكند به روحيه ما ، هميشه خوش و ارام باشيد .......
پیش از رفتن باید به مادریت همه چیز را میگفتی خواستگاری میرفتی تا او مطمئن میشد اما نکردی سراسر خودیت ایمل جان ملامت استی حال همه چیز خلاص شد اگر چه مشکل است از قلب ات بکش به خود زندگی نو بساز آهسته ، آهسته فراموش میشود .
خیلی بده که با زن شوهر دار حرف میزنید گناه کبیره است عشق قبلی شما حالا اذدواج کرده و فرزند دارد و واقعا که فرزند خوده الا نمیکنه فقط گناه میکنید. هر دوی شما واقعا بده برای شما.
سلام لالا جان شماره 143به معنای I LVOE YOU است که i از یک حرف است ـlvoe از چهار حرف است و you از سه حرف است . واقعا من هم معنای اش یاد نداشتم فعلا که معلم هستم از شاگردان یاد گرفتم برم گفتن خصوصٱ دخترا
سلام رامیش جان چی صدای مقبول داستان های مردم را دوست نه دارم بشنوم فقط با صدای طلایی شما لذت بخش است اما نه میدانم چرا در باره خود نه میگویند که عاشق شدند. یا خیر؟ در وقت داستان خواندن با لجهه مقبول مزاری زیاد تر دلچسپ میشود
من یک چیز نمیفهم در افغانهای امروز ..... در سابق اگر بچه میفهمید که دختر کسی دیگر خوش داره غیرت اش میآمد و از دختر دست میکشید. اما مرد های امروز با این که دختر واضع میگوید من کسی دیگر دوست دارم باز هم بچه هیچ بی غیرت شور نمیخورد. نتیجه اش امروز با این که دختر ۲ تا اولاد داره باز هم با مرد دیگر تماس داره .این شوی این دختر عجب لوده بوده
اینه مه باز آمدم کد یک کمنت زدنی. اولش نمیخایم قضاوت تان کنم خو مه متاسفانه بازم باید بگویم. ما دخترا به ایقسم دخترای که هزار کار میکنن و بازم خوده زیر چادر حیا پُت میکنن و خوده ده نادانی میزنن"غَر نمای" میگیم یک بچه ره ایطرف گپ میته دگه بچه ره او طرف و او ایقدر اعتماد خوده ده هردو طرف پخته میکنه که اگر بگویه شیر سیاه است او آدما قبول میکنن. ایطرف برت میگفت وله مه فامیلم قید گیر است نمیتانم مبایل نگاه کنم اوطرف ده سوپر مارکت سر کوچه تان بغلت میکنه ده موتر چکر میره، تحفه بگی، شب تا صبح گپ بزن، پوشت بام بخایت عجب وله.... دگه ایکه ازگوشت بکشم هیچ کس هیچ کس به زور نداده و نمیتانه بته تاایکه خود او آدم رضایت نشان نته، ای گپ همیشه به یادت باشه. او دختر مزه ته چشیده بود میفامید نامزد شوین مادرت یا خودت ده رویش میارین که پیش از عروسی چیز بازی کدین، ولی او از قصد کسی ره دگه گرفت که حداقل سرش پیشش خم نباشه. دووم وقتی میبینین استقلال مالی و عاطفی ندارین نکنین نه خوده بدبخت نه یکنفر دگه ره. توره پدر و مادرت قید کد اوره هم بزور دادن. واضیح است عشق نبوده بگفته خودتان وابسته همدیگه شدین. و دوم ماند گپ مردم، ایکه مردم چقدر پای شانه ده زندگی تان باز کنن ایره شما اجازه میتین،شما تصمیم میگیرین کی به چی اندازه ده زندگی تان مداخله کنه نه مردم . مه میفامم و میشناسم بعضی بچه ها یا دخترا استن که همی که کد یک دختر دوست شدن باز دختر خاله/کاکا/ماما/ یا صنفی شه خوار میخانند باز همی چُس هم که زدن باز به او خوارگفته خود قصه میکنن که وله ما اینی کاره کدیم هموست که یکتا بخیلش پیدا میشه پای خوده بجان شان لچ میکنه و خوب توت واری میتکانیشان. باز او دختر همیقدر اعتماد داشت که سر تویکه چندین سال کدت رابطه داشت باورنکد سر دختر فلانی خود باورکد. رفت تَرپ کده زن ازو نفر شد( و راستی ده گیر خوب آدم افتاد باوجود که شویش از همه چیز هم خبر شد اما اوره بازم به چندوقت گل زد ده سر شانه خود فکر نمیکدم ده افغانستان هم ایطو مرد های شریف پیدا شوند به یاد آغای ریشب بجاج افتادم ) . دوم که نکنین همطو ده سن خورد عاشق بازی برین از همو جوانی و طفلی تان لذت ببرین اووقت مستی و شوخی است نی زن بازی و شوهر بازی. نه قحطی شوهر میایه ونه از زن، یک عمر دور ودراز پیش روی دارین برازی کارا، اما دوره نوجوانی دوباره نمیایه. ایکه یک عده از آدما ده نگاه اول عاشق میشن آدمای استن که اعتماد به نفس ندارن یا اگر دارند هم خیلی کم است چون همی که عاشق جنس مخالف شدن ده ذهن شان خوده رستم تصور میکنن که سر اسپ بزکشی ایطرف میدوه و او طرف میدوه نی هدف داره نی مقصد. همه مقصد و هدف خوده به همو جانب مقابل گره میزنن وهموست که وقتی ترک شدن همه زندگی شان یکدفه ای ده خاک میشینه. یکذره برتان ارزش قایل باشین برتان معیار تعین کنین ده همو ثانیه اول گول ظاهر آدماره نخورین آدما ده بیرون یکچیز ده درون چیزی دگه استن. پدر و مادر های ماره ببینین یکدفه بعداز35 سال زندگی مشترک هروقت دعوا میکنن بازم میگن وله مه هنوز هم نتانستم توره درست بشناسم، راست میگن شناخت آدما ایقدر آسان و ساده نیست. همو ده چند بار دیدن که یکی دگه تانه میبینین چشم تانه کورنکنین که تنها همو خوبی های او آدم ببینین و بس. شما هدف تان از دیدن تان همو عشق بازی نباشه، کوشش کنین همدیگه ره بشناسين. ایکه شب تا صبح صبح تا شب گپ بزنی و چیزی جز لهو لعب بگوی هیچ فایده ای به رابطه تان نمیرسانه و دلیل نمیشه که بگوی ما یک رابطه خیلی خیلی عاشقانه داریم وداشتیم. در یک رابطه شاید 10 فیصدش عشق باشه اما اگر چشم باز کنین 90 فیصدش عناصر دگه تشکیل داده که آدم ده سن خوردی اصلا به ذهنش خطور نمیکنه. پینوشت : او 90 فیصد باز ده یک کمنت دگه میگم 😉🤓
نمیفامم بخدا که واقعی است یا نه اما خیلی داستان شیرین بود بخدا اشکهایم آمد او دختر هم با وجود که مادر شده هنوز مسج میکنه یعنی ای مه خیلی دوستت داره اجمل جان بهترین کار همین است لطفا که بگزار او دختر زندگی کنه رابطه هیچ نگیر هنوز سنت خیلی کم ایت وقت زیاد داری تو ولی بگزار او زندگی کنه
رامش جان ای شماره به ریاضی از خود یک مفهوم داره چون زمانیکه ما در کورس ریاضی درس میخواندیم استاد میگفت اگه شاگرد های خوبی باشین برتان یاد میتم خود را به ریاضی معرفی کنین شماره