به نظر من مهمترین افراد زندگی هر کسی خانواده اش هستند و شما بخاطر گناه نکرده از خانواده است ترد شدی ولی من بودم حقیقت ماجرا را به خانوادم میگفتم و از این دل چرکینی خانواده ام رو در می آوردم الان برادر وپدرت ازت خیلی دلخور هستند شاید اگه حقیقت رو به خانوادت میگفتی بازم با ازدواجت موافقت میکردن نمیکردن هم تو راه زندگی بهتر هم داشتی به هر حال ضرر نمیکردی
چرانگفتی واقعیت راکه پدرت هم بفهمه که به زورواجباررفتی یعنی چی نمیفهمم چرانگفتی؟ قضیه شراکت رامیگم. پدرتون هنوزنمیدونه اینها کی هستند؟ خیلی مبهم هست داستان بایدهمه بدونند که تو سرمشکل پدرتون ابن. بلا سرتون اومده وبرادران ومادرتون هم بدونند
خواهش میکنم همونطور قول دادین جواب یک سوال منو بدین؟شما چطور تونستی کسانی که عین کفتار اونجوری با کتک و تحقیر زجر دادن رو ببخشی و حتی عاشق رئیس اون گله کفتار بشی ؟
ممنون ازت باخودم گفتم تحت هیچ شرایطی نباید بزارم دخترم تحت فشار باشه، شما زنها واقعا موجودات عجیبی هستین واقعا میشه گفت معجزه خلقت هستین اکه منو فقط نا همون شب آولی که برات اتفاق افتاد سرم می او ردن همون شل دق میکردم ، واقعا زنها قلبشون بزرگه چه جوری حی نفرت و ترس و عشق واضطراب رو تحمل میکنند عجیبه ..... وقابل اخترام❤
نمیدونم چرا ، اما شخصیت همینو نتونستم درک کنم! آرمین از شخصیت متضاد برخوردار بود! از یکطرف، در انتهای داستان، بسیار پخته و دلنشین عمل کرد ، هم در برخورد با خانمش و هم در برخورد با پدر خانمش! و از طرف دیگه ، با اینکه همه اتفاقات دلالت بر برنامه ریزی شده از قبل بوده، خانمش را در ابتدای ادمربایی به سه تا از دوستاش هبه کرد تا اونها هم از این خوان اماده استفاده کنند و لذت ببرند ! حتی این احتمال هم هست که پدر بچه، نامشخص بوده باشه!
به نظرم تا خانواده ات وپدر ومادرت زنده هستند ودر عمل انجام شده هم که قرار گرفتند ولی توبروو اصل وحقیقت ماجرا را به خانواده ات تعریف کن وپاکدامنی خودت روبه اونا اثبات کن فقط اون قسمت که مورد تجاوز چند. نفر قرار گرفتی روحذف کن مابقی رو بگو کامل تا پدرت وبرادرت به گناه نکرده توپی ببرند حقت نبود اینطور مورد نفرت اونا ثرار بگیری تو گناهی نکردی وتقاص کتر پدرت رودادی بعدم که گفتی اونا حق تصمیم برای توندارند چون تو طلبکارشونم هستی ولی بگو اونا یه معذرت خواهی از تو بدهکارند و باید از تو حلالیت بخوان ولی تواونا روببخش