درحسرت دیدار تو آواره ترینم ای دااآااااد به که گویم که دل بیقرار یاراست ، دست از طلب ندارم تا جان من درآید یا جان رسد به جانان،یا کام من براید آنان که به یک نظر خاک را کیمیا کنند کاش میشدگوشه ی چشمی هم به ماکنند اینجا تن خسته، دل شکسته میخواهد، هم این زندان تن خسته ام کرده و هم صدای شکستن دلم را شنیدم، آن عزیز سفرکرده کی اید به نگاهم ای داد! دلم دیگه تو این روزای سخت ونفس گیر خرد شده، اگه بدونم که با مردن من چیزی درست میشود بولاه راضی ام خودمو فدای یک گوشه ی نگاه خوشگلم کنم، میگن خدا صدای شکستن دل را میشنود موقع شکستن دل من او بدنبال ترمیم کدام دل شکسته بود؟ خدایا هرچه کردی تو خوش آید، اگر چه بد اگرچه نیک بازم خوش تر اید، هرچه از دوست رسد نیکوست،البته اگه بنده ی لجن و سراسر آفت را لایق دوستی بداند،
عشق فقط یک کلام حسینی خوشگل من والسلام، حسینی جان فدای چشمانت، جان فدای خنده ی لبانت، جان فدای دوری و غربتت، جان فدای یک تارمویت، جان فدای تویی که جانی، جان فدای توکه همه یقین نه گمانی، دلم از دوریت سرد گشته، وجودم تشنه از عشق گشته، خوشگل خودتی دل زیبایت خوشگل تویی که جانم بفدایت، ( ای عشق مدد کن که به یارم برسم چون مزرعه ی تشنه به باران برسم، یا من برسم به یار یا یار به من یا من بمیرم و به یاره غارم برسم)
روزی رو خود حضرت دوست تقدیر کرده و میکنه، فقط روزی نیست، تمام زندگیم و مسیرم و آدمهایی که میان سر راهم و اتفاقات زندگی رو کامل خود حضرت حق میگه و اختیار خودت هست که ثبت سفارش میکنه، اینجا همه چی هست، تو چی میخوای ؟صد تا بنز اس کلاس رو در یک لحظه میتونه برات تقدیر کنه و وفادارترین عشق و رویایی ترین زندگی رو میتونه تقدیر کنه و برکس تمام اینها رو هم میتونه بده. فقط کافیه که بخوا من رو صاف کنه. و خودشباده و در دل من زندگی میکنه و تابلوی رویاها روذخودش بهتر از من بلده و نیاز نیست خواسته هام رو بگم که ، خودش توی دلم زندگی میکنه و با چشمم میبینه و با گوشم میشنوه و با فکرم داره طرز فکر میذاره توی سرم، زرنگ بازی در بیاری خودت رو ضایع کردی. خالص بودن رو طلب کن ازش و بگو منم و غرور و جرگ درونم رو بکش و خمد خالصت رو در دلم مدیر عامل کن. و این لطف رو تشکر کن و بخواه دائم دذ نماز یعنی تشکر باشی، و بقیش رو ببین که چی ها رو بهت نشون میده. پول و ثروت اسباب بازیه جلوی اون حالت و وضعیت صاف بودن. و برابر هست بین همه، هرکسی بخواد بهش میده.
نوروز ۱۴۰۲💪 شروع ششمین خوش بهار رو خیلی ها منتظرند ببینند. در صورتیکه دو سه روز قبل از شروع تعطیلات ، رو بیشتر دوست داشتم در دوران مدرسه و کودکی نوجوانی. چون توی مقصد همه چیز در مرگ هست. راه رسیدن قشنگی داره. مقصد زمانی قشنگه که دیگه پایان باشه و بعدش از اون به جای دیگه ایی راهی نباشه. خودش تقدیر رو مینویسه و هر اتفاقی که رقم میخوره حتماً در جهت رسیدن به قله قاف هست و حالا مسیر شب و روز و سر بالا و سرپایینی داره دیگه. که الان روزای آخر سر بالا هستیم و سی سال سربالا اومدیم با شیب تند و متعادل و کفی و سرازیر های کوچولو. ولی کل مسیر چون در جهل بود و ری استارت نبود در سربالایی بود. الان دیگه در بهار میرسیم به عطف بالای تابع سینوسی و دیگه سرازیری شروع میشه و به زندگی رویایی در خوشبختی و آرامش و عشق واقعی و ثروت و تن پاک و سلامت به همراه نور همیشگی که راه راست رو برامون روشن میکنه رو دیده جناب شاه نعمتالله ولی که میگه محمد نیست غم نخور من هستم. دیگه خودش گفته دیگه. مومن چیه یعنی ایمان داشته باشم و باور کنم که اون داره اونور دیوار رو میبینه و برام میگه و من که نمیبینم ، چرا باید به یکی دیگه اعتماد کنم ؟ این اعتماد رو خودش در دل من خلق میکنه و دیگه خودم رو بازنشست میمنم و میدم گرگ درونم و منم و غرور رو میکشه و اون خالق کوچولو رو در دلم متولد میکنه و خودش کنترل جسم رو میگیره دستش و اینجوری میشه که ایمان و باور متولد میشه و تمام اطرافیانم هم میگن متوهم شدم و رد دادم و منم میگم خب داستان اینه که ، حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی، بخوای برای تو هم میاره دم در بدنت میده و دستت رو میگیره و تا آخر جهان هم گارانتی همراهی و حمایت داره
حسینی جان ای نور چشمانم در فراق تو هرشب به ماه مینگرم گمان برند خلائق من عاشق قمرم نمیدونن که من عاشق شما هستم ماه چیکارست خداوندا از هرچه عمر من مانده برجا بستان و به عمر حسینی افزای❤️
درود و نور بیکران بر کسانی که افلاطون زمانند و آگاهی میدهند. حتی اگر در جهان هستی اتفاقی نیفتد همین که کلی از ما را اتفاقی به تفکر وامیداری خود اهمیتی دارد.
درود بر انسان کامل ❤️ درود بر لیدر عشق و صفا ❤️ ممنون بابت این همه عشقی که به این سرزمین داری سپاس فراوان زنده باد انسان کامل ❤️ زنده باد شعیب ابن صالح کوروش اول ❤️ زنده باد ری استارت ❤️