ری اکشن به ترک بیم از یاس | reaction to YAS - BEEM (بعد از مدت ها انتظار 😍) 

به نظر من : چهار مصرع اول ورس اول رو باید از آخر به اول خوند تا فهمید، مثل فیلم مومنتو نولان . شاهکاره . یعنی مصرع ۴) اول آهنگه. ««یه از خونه گریز بیگانه جوش»» یاس می فرماید: دارم ماجرا و داستان شخصیتی رو تعریف میکنم که از ایران و ایرانی و کلن هرچی مربوط به خونه یعنی وطنش میشه گریزانه و فرار نموده و پیوندی نداره (گریز متضاد پیوند)و در عوض با بیگانه ها عشق و حال میکنه و میجوشه(با کسی یا چیزی جوشیدن کنایه از ارتباط نزدیک) مصرع ۳) فعلن فکتی ندارم که سمت چپی یا راستیه __ولی این یارو از خونه گریزه در واقع یکی ازون دو شخصیت بی ثبات چند قطبیه که توی ""کاور"" هستند.!!وااااو!! که جهان بینی پوچ ی داره و عقل تو کله ش نیست اصلن.__ توی تصویر هم واضحه "مغز" که باید تو کله ی اون دونفر باشه تا مشغول تفکر و اندیشه بشن و با دیدگاه درست جهان بینی صحیح انتخاب کنن، ولی برعکس کله خالیه از مغز و بر عکس تن و بدن از مغز پر شده (کنایه) که انگار فرو ریخته و سقوط کرده یا مغزشون رو خوردن (کنایه) مغزشون فقط در مورد مسایل مربوط به خوردن و تن پروری کار میکنه. __غذای مغز در مقابل غذای بدن__ دیدگاه در مقابل گوشت__ پوچ در مقابل چاق__ دیدگاه ~~~محصول مغز~~~ پوچ گوشت~~~ محصول بدن~~~ چاق بدن و جسم نماد مقابل مغز و اندیشه است . نیز : «میزبان هوشه» یعنی مال خودش نیست عقل که استفاده کنه بلکه عقل و شعور براش مثل مهمان میمونه. (کنایه ازیه میاد و میره و هیچی به میزبان نمیرسه) واضحه که اگه من میزبان کریس رونالدو هم باشم که بزرگترین فوتبالیست جهانه و تاریخ فوتبال رو به قبل و بعد از خودش تقسیم میکنه_آرزو بر پیرمردها عیب نیست_ اگه کریس مهمون من باشه و من میزبان، امکان نداره من حتا یه پنالتی بتونم بزنم و اصلن چه ربطی داره به من از هوش و توانایی کریس چیزی نمیرسه حتا از سبکس پکش. ایضن به کسی هم که فقط میزبان هوش باشه چیزی نمیرسه و کله پوچ باقی میمونه. مصرع ۲) یارو که اسمشو میزاریم کله پوچ . بی خبر و اگاهی از دور و برش هست. چیزی حالیش نیست و بی بخاره و سرگردان . در کاور هم معلومه . سرش بی هدف و بدون فوکوس داره می‌چرخه . چشم به جایی نداره . دیدش به نقطه ای نیست . چشم جایگاه و بدل از دید و دیدن هست و دید جایگاه و بدل از دیدگاه درواقع به خاطر همین هم هست که بی درد ه سر. اصلن چیزی تو سرش نیست تا دردی توی سرش باشه و تنها گوشت میسازه . که نقطه ی مقابل دیدگاه مصرع قبل هست. تضاد دیدگاه نماینده چیز مفید و با کیفیت تضاد با گوشت که نماده بی خاصیتی هست برای انسان که در تصویر هم هست که یارو کله پوچ ه صورتش ثبات نداره اصلن و در نتیجه چشم که دریچه دیدن و دیدگاه هست پوچ و تهی میشه و در یک کلام سرگردانه و بلاتکلیف و بدون درد سر فقط فکر خوردن و شکم پروری هست(کنایه ازینه که در سطح و ظاهر زندگی باقی میمونه) ولی گوشت خوبیه ج.ن أن مصرع ۱) این یارو کله پوچ ه اسمش گوسفنده که میراث قوچه. __یه جوری انگار میخاد خونواده ش رو فاکتور بگیره و به خونواده ش بی احترامی نمیکنه نمیگه اونا هم گوسفندن __ گوسفند هم که معلومه نماد چیه. جالبه گوسفند بعضی مواقع اینقدر فریب میخوره که در فریب خوردن خودش هم غرق میشه و ارتباطش رو با جهان واقعیت از دست میده تا جاییکه با گرگ جاکش قدم زنان میره به مسلخ و فکر میکنه چه کار بزرگی کرده مثلن و عجب موقعیت و موفقیتی بدست آورده و خیلی هم گنگه . و اگه متاسفانه کسی ندونه و فریب ظاهر معترض و روشنفکرنما و حقوق بشریه اون یارو کله پوچ رو خورده باشه و عقلش رو بدست این گوسفند داده باشه ممکنه شاید حتا اون گوسفند رو قهرمان و فاتح و سلطان معترض کننده و حمایت از حقوق بشر و خلاصه خیلی گنگ هم بدونه . یه جورایی در مصرع های بعد مشخص میشه که این یارو کله پوچ شخصیت اونور آبی هاست که خارج از ایران هستن. یعنی یکی ازون دوتا کله پوچ که توی کاور هستن. این دریافت و فهم من از ۴ مصرع اول ورس یک بود تقریبن و امیدوارم همه ش اشتباه نباشه و یه کوچولو درست باشه. تبریک به مغز یاسر بلا می سر یه دونه ای ، یه گلی ، یه نوری ولی روشنایی این دشت معطر همه ای........ خععععععععلی دم دستی بود

ممنون که وقت گذاشتی و اینقدر کامل توضیح دادی.کلی حال کردم با موشکافی کلمه به کلمت.بلامیسر آداش

@@mdn2 جانه قوربان.

❤🙏

حتما میرم.خودمم هنوز گوش نکردم 😢یکم درگیریم این چند روز بعدش حتما میزارم

گاهی واقعا دوست داری هر چی حرف داری رو یه تِک بگی . انگار عذاب وجدان میگیری اگر نگی . اینا هم که شاعرن . پر دردن کلی حرف دارن من با تایم بالا حال میکنم ولی بعصی نه