کوی بلاکشان ....آهنگساز :همایون خرم . شاعر : بیژن ترقی. در دستگاه بیات ترک زکوی بلا کشان آمدم بگو رفته ای کجا ساقی ؟ در میخانه چرا بسته ای که غم میکشد مرا ساقی برفتم تا به جانان رسم ، رسیدم به جان ز تنهایی کنون در پناه تو آمدم بگو رفته ای کجا ساقی ؟ رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم مکن با حبیبان تو بیگانگی ، زشوق می و زوق دیوانگی چنان از دل آید خروشم که آید صدایش بگوشم ... رسیدم به جایی که بسته ره گریزم به دست تو خواهم که خون سبو بریزم خدا را مهی یار سنگیندلی ، ز خود غافل و از خدا غافلی ... به این روزگارم نشانده به راه فنایم کشانده بسوزم وجودم که دیگر نه مرا آرزویی نمانده ... نیاید زجانم نوایی کجایی ؟ کجایی؟ کجایی ؟
کاش در هنگام اجرای اثری با عظمت .. و در حضور تماشاگران ... تک نواز ویلون که ظاهرا رهبر ارکستر هم هستند .. هنگام نشستن زانوهایشان را جمع میکردند یا حداقل یک چهارپایه میگذاشتن مقابلشان ...!!!