من تو ایران دانشجوی خلبانی بودم و بعد سولویی تازه خیالم راحت شد و رفتم وارد مقطع بالاتر شدم ساعات پروازم رفت بالا و داشتم خودمو برای امتحان های سازمان هواپیمای کشوری اماده میکردم که همسرم هلند و انتخاب کرد و تمام 🥺اینهمه سختی کشیدم پس چی؟ یه ادم درون گرا برای خودش تو اجتماع کوچیکش دوست پیدا کرده بود اونا چی !دوستام …خانوادم …خواهرم پاره ی وجودم چی 🥲من کارشناسی روانشناسی بالینی دارم و مدرک خلبانی ،اومدم اینجا رفتم نانوایی کارمیکردم زمیت طی زدم ،ظرف شستم ،تمیزکاری ،صبح ساعت شش میرفتم پنج می اومدم و هر روز میگفتم من چی بودم اینجا چی ام تازه اینجا همه داچ صحبت میکنن و من هیچی متوجه نمیشدم 😊یکسال گذشت از اونجا اومدم بیرون از افسردگی و حال بد شروع کردم خطاطی یاد گرفتن انلاین و اینجور کارها ،راستش فایزه پیجم زدم ،اما بلد نیستم این کارها رو اصلا نمیدونم باید چکار کنم 😢هیچکس نمیدونه مهاجرت چقدر میتونه زندگینو عوض کنه ویدیو تو کوتاه بود منتها من این دوازده دقیقه رو زندگی کردم …امیدوارم هر روز خونه ی جدیدی که دارین میسازین باهم قشنگ تر پر تکاپو تر از قبل باشه ویدیوت خیلی قشنگ بود عین خودت ❤