سید ابوالفضل برقعی‌ : چهره جنجالی شیعه / با یکی از شخصیت های جنجالی تاریخ معاصر تشیع آشنا شوید 

روحش شاد آدم متفکر وصاحب نظری بوده وشجاعت انراهم داشته که نظر خودرا بیان کند.با وجودیکه برایش دردسر ساز بود.

خداوند رحمت کند ایت الله برقعی را❤❤❤❤❤

هدایت یافته بود❤❤❤

خدا فردوس اعلا قسمتش كنه

روحش شاد مرد بزرگی بوده واقعآ دل شیر داشت

روحش شاد من از اسلام آخوند بیزارم اما قرآن خوندم بااینکه شیعه زاده ایم اما اهل سنت اسلام ارجینال تمام سخنان برقعی گوش کردم منطقی زیبادقیقا مطابقت باقرآن داشت آدم بزرگی بود

یک شیعه واقعی روحش شاد

روحش شاد

😍😍😍😍😍

جالب بود🌹🌹

خیلی خوب بود

روحش شاد یادش گرامی

عالی

Perfect ❤❤❤

خداوند خیرت بده .که یک طرفه آدم هارو معرفی نمیکنی .نمیدونم بر چه مذهبی هستی اما همین که در معرفی صادق هستی ان شاالله خداوند بهت نعمت شرح صدر عطا کند . لطفا درباره ابن جوزی نویسنده کتاب تلبیس ابلیس هم بسازید

درود اگه میشه راجب اشاعره هم کلیپ بسازید ممنون

روحش شاد ❤❤

خیلی عالی بود❤okokok

روحت شاد

آقای برقعی از علامه های بزرگ جهان اسلام بود.

سید بزرگترین عالم و فقیه دانشمند قرن معاصر بود که هیچ وقت دینش رو به دنیا نفروخت شاید کسی نباشد که افکار و عقیده این بزرگ رو نشنود که به دلش ننشیند چون به دین اسلام واقعی وارد شده بود خدایش بیامرزد

موفق باشی سینا خان ،ب کارت ادامه بده عالی

در نگذشت ساعت ۶ صبح دو نفر وارد خونش شدن و با اسلحه کلت ب مغزش شلیک کردن البته ۱۴ سال هم در زندان بود

😢

Ottimo

اونم فهمیده تشیع بر اساس خرافه بنا شده😂😂

چون این بنده خدا از دین نون نمی‌خورد و دزد نبود نظرش رو‌ رد کردن بنظر من کاملا درسته گفته

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤.

با این کار های که انجام داده است معلوم میشود که الله هدایتش کرده بود

فکر میکردم کانال بی‌طرفی هستی ولی با این ویدئو فهمیدم که به جایی وابستگی داری ، به ترور ایشون همه جا اشاره شده ولی شما چرا اشاره نکردید خب معلومه دیگه .

نوارش هست تو یوتویوب...

جنت الفردوس جایگاهش

از هدایت یافتگان بود ، خدا رحمتش کند

ترور ایشان رانگفتی

از ت.ر.و.ر...وی نگفتی

💚🤍❤ 🇮🇷 🇮🇷 🇮🇷 🖤 🖤 🖤

با سلام برخلاف اظهار گوینده آیه الله برقعی مخالفتی با تفسیر قرآن نداشتند و حتی کتابی در تفسیر قرآن به نام تابشی از قرآن منتشر نمودند که این کناب در دسترس میباشد. علاوه بر این ایشان همه هفته یک یا دو شب جلسات تفسیر قران در متزل خود برگزار میکردند (خود بنده توفیق حضور در بسیاری از آن جلسات را داشتم). تا اینکه در سالهای آخر به اجبار دستگاه حکومتی با ممانعت مواجه شد.

من آثاری آقای برقعی را ندیده ام، یعنی نتوانستم در درسترس داشته باشم، اما آنچه در باره برقعی از زبان بعضی و همین برنامه پادکست شنیده ام، اگر درست باشد، او یک انسان متفکر و روشن نگر و اندک بی باک بوده و اندک غلو در تفکر اصلاحی اش داشته است، چنانچه دکتر سروش هم همینظور تفکر را غلوی را در باره بعضی موارد مذهبی وحتی قرآن ابراز کرده است. از این نظر برقعی آدم خوبی بوده اما بعضی اوقات نتوانسته است، آزادی تکفر خودرا حفظ کند، اگر راست باشد که، آثار ابن تیمیه و محمد ابن عبدالوهاب سلفی را ترجمه فارسی کرده است، این ترجمعه فارسی کردن او، دو مورد مفیدیت و اضرار داشته است. مورد اول اینکه ترجمه فارسی برای فارسی زبانان مفید بوده است. کسانی که آثار ابن تیمیه را مطالعه کرده اند و یا مطالعه نمایند، در صورتیکه حریت فکری خودرا حفظ بتوانند ومثل سروش تحت تاثیر روشن فکری حرجی قرار نگیرند، درک میکنند که، ابن تیمیه چه گفته است، و نحوه ی توشتاری و نظری او نسبت به دین واهلبیت وغیره چگونه بوده است. و چطور تحریف بعضی از مواردی تاریخی توسط او صورت گرفته است که بعد از توضیح مورد دوم به یکی دو مورد که یادم است اشاره خواهم نمود. مورد دوم و منفی ترجمه آثار ابن و تیمیه و امثال او اینست که، بعضی افراد که متوجه خرافات و اکاذیب تاریخی شیعه شداند، البته خرافات و اکاذیب و جعل ( به خصوص جعل احادیث) در دیگر مذاهب بیشتر از شیعه موجود است. تحت تاثیر قرار گرفته احتمال میدهد که حق با وهابیت وسلفیت است چنانچه وهابیت و سلفیت در واقع پیروان اندکی داشته است، اما بعد از تعریف و تشریح و مطالعه آثار ابن تیمیه، ابن قیم، طه حسین و محمد ابن عبد الوهاب و امثال اینها، که از جمله اینها ابن تیمیه دارنده بیشترین آثار در اندیشه سلفی است. تحت تاثیر قرار گرفته فکر کردند اندیشه او درست است، سر انجام سلفی و وهابی شده اند. اما چند نظر از ابن تیمیه که بعضی ها هم شبیه آنرا در کتب شان داده اند. 1-از جمله ابن تیمیه در مجموع فتاوایش نظر داده است، البته شماره صفحه و جلد آن یادم نیست. شیعیان را به دلایلی محبت وپیروی خاص اهلبیت و حتی سنیان را به دلایلی تکفیر کرده است. از این نظر نه از جمع خلفای صدر اسلام و سایر صحابی نسبت به مسلمانان فتوای تفکیر صادر نشده است. و اگر صادر هم شده باشند مورد قبول نیستند، چرا که هیچ کسی حق تکفیر کسانی را که شهادت دهنده اسلام است را ندارند وبس! آنانیکه به پیروی فتوای ابن تیمیه و امثال او خون مسلمانان را در مساجد، تکایا مکاتب و و مجامع عمومی ریخته و می ریزند. قطعآ جهنی بوده و ابن تیمیه و امثال او نیز در کشتار مسلمانان بیگناه دخیل اند. 2- حدیث پیامبر را که فرمود است، « فاطمه پاره تن من است، هر کسی اورا اذیت نماید مرا اذیت کرده است و هر کسی اورا دوست بدارد مرا دوست داشته است. صرف متوجه حضرت علی ساخته است، و گفته است، ربطی به دیگران ندارد، زیرا پیامبرص فاطمه را به عقد علی در آورد اورا متوجه ساخت که دخترش را اذیت نکند. در حالیکه، مسلمانان محترم سنی، نسبت به شیعیان بیشتر خود شان را اهل رعایت سنت پیامبر میدانند و هر آنچه از پیامبرصادر شده است، متوجه همگان بوده و جنبه خصوصی برای یک فرد را ندارد. سنت پیامبر اذکار پیامبر بعد قرآن ملاک پیروی واطاعت برای همه مسلمانان است، با تفاوت اینکه میزان و حد حدود آن فرق میکننند. یعنی سنت همه برای امت قابل تطبیق است اما بسیاری سنت اگرترک شوند، عقوبت نداشته بعضی ها مهم و عواقب مجازاتی دارند. 3- مورد دیگری که ابن تیمیه مطرح کرده است، موضوع قلم و دوات و صفحه است که در بسیاری منابع شیعه و سنی ذکر شده که پیامبر اعظم قبل ونزدیک وفات، خواسته بوده است، حضرت عمر که در جمع حضور داشته است، از تدارک قلم و دوات و صفحه جلوگیری کرده و گفت است. « پیامبر مریض است و حذیان میگوید ، نیازی نیست چیزی را برای نوشتن بیاورید وزحمت نکشید/ف قرآن مارا کفایت میکند». در حالیکه پیامبر بسیار ناراحت شده بود. این امر محقق نشد. ابن تیمیه در توضیح این امر تاریخ زندگی قبل از مرگ پیامبر چنین نظر داده است. « پیامبر میخواسته که بعد خودش جانشینی حضرات ابوبکر وعمر را مطرح نماینند.» نظر ابن تیمیه دو جنبه و پهلو دارد. الف- با این نظرش تائید کرده استکه، پیامبر قبل وفاتش برای نوشتن موضوعی قلم و دوات صفحه مطالبه کرده است. این ثابت شد. ب - باز دارندگی حضرت عمر از تهیه قلم و دوات وصفحه، مشکلی جدی را برای مسلماتان در امر داشتن رهبری و پیشوای واحد و نفاق و تفرقه ایجاد کرده است. از این نظر حضرت عمر رضی الله عنه باید از تدارک قلم و دوات و صفحه جلوگیری نمیگرد و میگذاشت، پیامبر آخرین وصایا و هدایات و رهنمائی های خودار برای امت مینوشت، واگر این کار صورت میگرفت ولو حضرات ابوبکر وعمررا جانشین خودش وپیشوا برای امت توصیه میکرد، امروز مشکلاتی جدی مسلمانان نسبت به موضوع رهبری وخلافت حل میشدند. واگر فرقه و گروهی هم مخالفت میکردند. چون موضوع روشن شده بود، عدم حقانیت اعتراض کنندگان واضح بودند. اکنون با جلوگیری از آن کار مشکلات نفاقی بزرگی میان مسلمانان ایجاد شد که، مسئولیت به عهده ی چه کسانی استند. لذاستکه در کنار اینکه تمام دانشمندان نظرات و آرای قابل تطبیق و ملاحظه و تائید دارند. مثل این تیمیه و امثال او، مثل برقعی و امثال او . اما نمیشوند تمام دساتیرو فتاوا ونظرات آنان را قبول وتطبیق داد. اینجاست که هم برقعی به اشتباه رفته و میتوانست بدون اینکه، اگر درست باشد سلفی شده است. درحالیکه بعضی عکسهای از آقای برقعی منتشر کرده شده استکه من با چشم دیده ام، حتی با محاسن سفید و لحظات آخر عمرش دست باز و با سر ماند ن به مهر خاکی نماز میخواند ه است. ونیز نباید سلفی ها وسنی فتاوای ابن تیمیه را که حتی بعد تکفیر حکم قتل شیعیان و سنیان را صادر کرده است، قبول نمایند. زیرا هیچ کسی حق فتوای قتل و کشتن مسلمان دیگر را ندارند. فمن یقتل مومن متعمدآ فجزائه جهنم خالدآ فیها. کسانی که یک مسلمان بدون اینکه جنایت را متحمل شده باشند. به قتل برسانند مثل اینست که، تمام جامعه به قبل رسانده است. این چنین کشتار ها جزای ابدی جهنم را در بردارند. و مفتی ها هم به قبل آنان شریک جرم اند. حتی بد تر از قاتلین جایگاه بدی خواهد داشتن این عقل و آیات قرآن تائید میکنند. حال قضاوت از خوانندگان که از عقل کار میگیرند. یا از احساسات باطل .

با خرافات مخالف بوده...

آقای برقعی راه و روشش گنگ و نا مفهوم بود چگونه می تواند راهنمای دیگران باشد کسی که بر خلاف گفته های وهابیون که اورا علامه می نامند اندیشه ای سطحی داشت مثل همین وهابی های جاهل اوهم مثل همینها پیامبر و اییمه را من دون الاه فرض می گرفت اگر آن بزرگوارن من دون الاه هستند پس اطاعت از آنها حرام است و در قرآن خداوند شیطان را مندو نالاه می نامد ایشان آن بزرگواران را مندونالاه می نامد ذالک بان الاه هو الحق وان ما یدعون من دونه هو الباطل وهر چه من دونالاه است باطل است آیا خداوند مسلمانها دعوت به اطاعت از باطل میکند و معنای مپ دونالاه یعنی چیزی که با خدا فاصله دار و در تقابل با توحید قرار دارد من به شبکه های وهابی تمام این مسله را نوشتم که دیگر حرفی برای گفتن ندارند و دهانشان بسته شد متاسفانه هر کس حرف جدیدی گفت افراد سطح بالا علمی بدون تحقیق می پذیرند

خاک تو سر مردم