تو این ولاگ محلهمون، شابدلعظیم (شهرری) رو چلوندم تو ۱۷ دقیقه از مدرسه و باشگاه قدیمی، تا قلعه گبری و برج طغرل، از بازار حرم و کباب و ریحون تا پشت حرم و چای و قلیون …
احساس میکنم منم این جاها زندگی کردم.انقد که از مدرسهتون و فوتبال بازی کردن و جام رمضان و افطاری خوردن خاطره شنیدم که واقعا دیدنش خیلی بهم حال داد!و اون باشگاه تکواندو ک همه خاطرات تکواندوتو بلدم!اینجا رو میبینم حس اولین روزای کانال و فعالیتتون با امیرحسین توی بوجک برام زنده میشه و واقعا واسه منم یه غمی داشت:( خیلی دلنشینن ولاگهات.
عالی بود عالی❤️عماد رو دوباره دیدم عزیزممم😍😍😍خیلی خوب بود ک محل زندگی و بزرگ شدنتو نشون دادی خیلی گرم و لذت بخش بود، حس و حال ویسای قدیم رو برام تداعی میکرد
ولی مشخصه تجارب هندی کم داره بهت کمک میکنه تو ضبط ولاگ:))) اونجا که آسمونو نشون دادی قشنگ یاد اون ویسه افتادم که میگفتی من حس میکردم اسپیلبرگم ولی اسمشو نمیدونستم 😂😂 میگرفتم رو حاجی... میگرفتم رو آسمون که نشون بدم هوا چطوریه :)))))
دمت گرم که سریع فراموش نکردی زادگاهتو و مثل خیلی از آدمایی که 1 درصد از معروفیت تورو ندارن فاز خارج رفتنو بچه زعفرانیه شدنو نداری. همینجوری بمون پسر با عشق.
سلام بر عموی خوبم پیشاپیش تولدت مبارک🥳🥳🧡 31 سال از عمرت گذشت دیگر همه چیز تکراریست انشاالله سال های زیادی بمونی برامون و صداتو بشونیم . از خیلی دور بغلت میکنم عمو💚