من نمی دونم تو زندگی اینا چی گذشته و اصلا نمی خوام قضاوت کنم ولی یهو چقدر دلم برای اون مرد سوخت ! یک لحظه خودم و گذاشتم جای اون مرد با اینهمه امید و آرزو ازدواج کرده اینقدر عاشق زنشه اینقدر با چنگ و دندون داره زندگیش و حفظ میکنه ولی آخرش دستاش و به نشونه تسلیم می بره بالا ببین چی به حال و روزش اومده که راضی شده که عشقش بره ببین چه شب بیداری هایی کشیده چه سیگارایی تا دم صبح دود کرده وای از این طرفم فکر می کنم به این خانوم این بنده خدا هم یه جورایی حق داره می خواد اونجوری که دلش می خواد زندگی کنه لعنت به اون پدر و مادرهایی که بچه هاشون و به زور به ازدواج می ندازن آخرش میشه این من با خیلی از خانوما صحبت کردم که عاشق شوهرشون نیستن و هیچ راه چاره ای ندارن و متاسفانه خیلیاشون می مونن تو اون زندگی و خیانت براشون میشه یه امر عادی . مت به تصمیم این زن احترام می زارم سگش شرف داره به اون زنا که می مونن و خیانت می کنن
بهترین ها اینه که بدون این که قانونا جدا بشید یک مدت تنها زندگی کنید و ببینید از پسش برمیاین یا نه؟ قضاوت کردن خیلی راحته ، واسه همین هر کسی به خودش اجازه میده دیگران رو قضاوت کنه بدون این که اطلاعی از اوضاع زندگی طرف داشته باشه. 😞😞😞
من یه مرد 40 ساله ام که هنوز ازدواج نکردم. اما خدا میدونه که شنیدن حرفهای این خانم تنم و داره می لرزونه. چقدر دلم برای اون مرد بیچاره می سوزه. چقدر سخته همسر ادم برگرده بهش بگه من دوست ندارم %
این فقط یک فیلم بود برای کسانی که دچار بیماری وسواس شدن و بهانه های الکی و چشم هم چشمی با دیگران و حس میکنند خوشبخت نیست و حس میکنند خوشبختی پشت در هس با اینکه فقط یک تصور دورغ هس . و بعد از فروپاشی زندگی پشیمانی بزرگی میگیرند.
هیچی جای عشق اول رو نمی تونه بگیره.آدم تا آخر عمرش ،دلش می خواد با عشق اولش عاشقی بکنه.لعنت بر این شرایطی که جمهوری اسلامی درست کرده و هیچ کی به عشقش نمیرسه.لعنت بر شرایط فعلی . آدم مجبوره با کسی ازدواج بکنه که بخاطر مادیات و پوله نه عشق.اگه اقتصاد مملکت خوب بود،مسلما،عاشق و معشوق گرفتار فقر و بی پولی نبودند و براحتی به هم میرسیدن .لعنت بر ازدواجی که عشقی نباشه.
یکی نیست بگه جدا بشی چیکار میخوای بکنی،تو این جامعه ایران،همه جا به چشم دست دوم بهت نگاه میکنن،هر مردیکه سمتت بیاد،یه مدت میکنه و بعد میری،به آخرش اول فکر کن،حتی خانوادتم یه جور دیگه بهت نگاه میکنه،بچسب به زندگیت،کودن،در شهر خبری نیست،
هیچی عزیز سال سرش پایینه،مثل انسان زندگی میکنه وتوی شوک سیر میکنه،بعداز یسال بیرون رفتنا و آرایش کردنای اول کم و بقول خودشون لایت بعد یواش یواش سرش میاد بالا چشماش دوروبرشو به نگاه و چشم یه آدم مجرد ولی با اختلاف زن بودن.با یمرد آشنا میشه و سوء استفاده ازش میشه و جدایی و گریه و نفرین و چه غلطی کردم طلاق گرفتم،بعدش دیگه پرده عفتش که به دست اولی کنار زده میشه دومی و سومی و چهارمی میان و میرن و همینطوری تکرار میشه و خونه خالی رفتنا تکرار میشه و ال دی و اورژانسی خوردنا تاااااا دیگه سیر شه از حرومی.بعد یشب چی میشه؟یه تلنگری بش زده میشه و توبه میکنه و نماز و روزه و سربزیری،ولی اِی اون میونا یکی تک پرش هسسسس که حالشو خوب کنه.این منوال ادامه پیدا میکنه تا دیگه میانسالی و پیری و مرگ.این آیندش میتونه باشه.ولی کسایی هم هستن که شیر پاک خوردن اونا شرایطشون فرق داره.
man begam ye koni haromzadeh mokhesho zadeh hala yadesh omadeh ke shoharesho nemikhad aksaran haminjore zane irani chon be ejbar ezdevaj mikoneh haminjorore ama haghyghat inke mardom iran bimarand va bayad ghabl az ezdevaj beran jofti be doctor ravanpezeshk va haghighato began na bezaran ba zendegi kasi digeh bazi konan bad bian began dostesh nadashtam in yani zerangi lashi gari
من کاری به زندگی این زنو شوهر ندارم و به هیچ عنوان قضاوتی هم نمیکنم، چون معتقدم بغیر از خود اون مرد و زن هیییییییییییچ کسی نمیتونه قضاوت درستی به اون زندگی بکنه، فقط متاسفام برای اون پدرومادر و امثال اون پدرومادر که با نادانی و دلسوزی اشتباه و ببجا سرنوشت یه انسان رو این جوری تحت تاثیر قرار میدن، ولی از این فرصت میخوام استفاده کنم و نکته ی خیلی مهمی رو به عنوان یک برادر و یک دوست به شما بگم ، که تجربه ی چندین ساله ی خودمه امیدوارم حفظش کنید و خییییییییللللییی بدردتون بخوره توی همه ی ابعاد زندگی: کاری رو که میخواین انجام بدید (حالا هر کاری ،ازدواج ،طلاق، پیدا کردن شغل، و.....),اگر خودتون از ته ته دل و عقل ،از انجام دادن اون کار راضی بودید و خداوند مهربان هم از این که شما اون کارو انجام بدید راضی هست و ناراحت نمیشه، اون کار رو انجام بده ، حتی اگر یک ددددنیاااا جلوت بایستند و بگن نه، و برعکسش اگر از ته ته دل و عقل به انجام دادن یک کاری راضی نیستی و احساس میکنی که با انجام دادن اون کار خداوند بزرگ و مهربان ناراحت میشه و ناراضیه، اون کار رو انجام نده به هیچ وجه، حتی اگر یه دننییااا بگن انجام بده و بگن آره، مرسی از این که وقت گذاشتید، با آرزوی زندگی خوب برای همه ی انسان ها.
برگرد سر خونه زندگیت خانم محترم بهت قول میدم از لحظه ای که طلاق بگیری گرگا تیکه تیکه ات میکنن و از ایندست به اون دست میشی، اینجور اشخاص خیلی زود گول میخورن اتفاقا، این خانم از اون خانمهاس که دوستداره یکم خشن باهاش برخورد بشه و اخم و تخم و بی محلی نه کی هی راه براه قربون صدقه اش بری البته اکثر خانمها یکم خشونت رو دوستدارن، بجای طلاق باید برن پیش مشاور خانواده بنظر من
اگر همسر من یکدفعه بگه نمی خواهمت طلاق می خواهم من اصراری نمی کنم. نمی دانم چطور بعضی ها می خواهند دیگران را به زور نگه دارند. وقتی بگی راه بازه جاده داز تازه طرف بیدار میشه، که نه بابا ناز منم تا جایی خریدار داره
اگر همسرت یک دفعه همچین حرفی بزنه اول شوکه میشی عصبانی میشی ناراحت میشی غمگین میشی احساس شکست میکنی دلیل میخوای صحبت میخوای و اینا احساسات آدمی هست که فقط وقتی در شرایطش قرار بگیری تجربه میکنی. از اونطرف اگر اون یک دفعه بگه میخوام طلاق بگیرم تو هم بگی باشه که خیلی دیگه عجیب میشه انگار هیچ احساسی این وسط نبوده و حتی طرف مقابل هم شوکه میشه. بنابر این اینطوری که فک میکنی ساده نیست کلی داستان پشتش هست.
@@benyaminsaber1778 درست گفتی بعضی اززنا فکرمیکنن اگرازهمسرشون جدابشن زندگی بهتری خواهند داشت ولی اشتباه میکنن البته اگرهمسراولی خوب باشه باید باعقل ومنطق کنارش زندگی کنه چون هیچ کی کامل نیست
خانومه تکلیفش با خودش معلوم نیست.از اول با عشق و دوست داشتن ازدواج نکرده.الانم دیگه از روی عشق نه از روی اجبار زندگی چند ساله وابسته شده ولی دلش باهاش نیست
دوستان عزیز بزرگترین اشتباه یه مرد اینه که زنش بهش التماس کنه و بگه من دوست ندارم خواهش میکنم بیا از هم جدا بشیم و مرد هم قبول نکنه. هیچ وقت سعی نکنید همسرتون و به زور وادار به زندگی در کنار خودتون بکنید. بدون استثناء تمام زن هایی که با اجیر کردن یه ادمکش و شوهراش و نو به قتل رسوندند بعد از دستگیری همشون اعلام میکردند = اقای قاضی من خیلی تلاش کردم ازش طلاق بگیرم و التماسش کردم که ازهم جدا شیم اما شوهرم قبول نکرد و گفت محال ممکنه طلاقت بدم. منم راه دیگه ای نداشتم جز اینکه شوهرم از سر راه بردارم %
برای بعضی خانمها هر کاری بکنی باز هم کمه و مرتب بهانه میگیرن. این نوع خانمها محکوم به زندگی در تنهایی هستند. من یادم میاد با همسرم و فرزندم در یک خانه ایی خوب، با یک فرزند زندگی نسبتا شرافتمندانه ایی را داشتیم. ولی او هر روز غور میزد، سر چیزهای کوچک و جزیی جر و بحث میکرد، من همه جوری از او حمایت میکردم ولی او دست بردار نبود. بالاخره یک روز زد و خونه را ترک کرد و مهریه اش را به اجرا گذاشت و پای من و خودش را به دادگاه و کلانتری باز کرد. خانواده اش هم با تمام قوا به کمکش آمدند. طمع مهریه تمام حرفهای او را جلوی خانواده منطقی جلوه میداد. و بالاخره پی از چندین سال رفت و آمد در دادگاه و کشمکش طلاقش را گرفت. ولی من یادم میاد که تو همان سال اول پشیمان شده بود. ولی آنقدر زندگی ما را تخریب کرده بود که راه برگشت را برای خودش نگذاشته بود. الان وقتی من به گذشته فکر میکنم، تنها خدا را شکر میکنم که شر زندگی من را با پای خودش ترک کرد. الان هم، ایشون با خانواده اش زندگی میکنه. وقتی پدرش را میبینی، احساس تاسف بهت دست میده. شبیه آدمهای کتک خورده میمونه. چرا که او برای تنها دخترش همه کار انجام داده و از او در زندگی کم نگذاشته بوده، و حالا دخترش با یک فرزند به خانه برگشته و امکان تشکیل یک زندگی مشترک برای او بسیار اندک و ناچیز بنظر میاد.
بنظر من گناه تو بیشتر از خانوادت هست که تورا مجبور کردند چون تو باید به همسرت روز اول میگفتی که هیچ علاقه ای بهش نداری واین ازدواج اجباریست تا ایشون هم با اگاهی کامل تصمیم میگرفت حالا هم که همسرت را همهجوره تایید میکنی وفقط مشکلت نداشتن علاقه هست فقط یکطرفه وخودخواهانه بفکر خودت نباش چون تو هم مقصری اگر کمی صبور باشی با بودن در کنار مردی با این ویژگیهای مثبت کم کم به او علاقه مند میشی ودیگر اینکه بعد از طلاق چند درصد شانس ازدواج با کسی که دوستش داشته باشی وبا داشتن کمالات ایشون راپیدا میکنی .بنظر من اکثریت زن وشوهرها در زندگی زناشویی فقط به حق وحقوق خودشون فکر میکنند وخود را جای طرف مقابل نمیگذارند که اگر به این توجه کنند وباکمی فداکاری وگذشت از حق خود بسیاری از مشکلات حل میشوند
من یک زن ایرانی هستم و با اینکه علاقه ندارم متعهد موندم بقیه زن‌ها متعهد نیستند و همه آش هرز می‌پرن برو دیگه همه زندان‌ها منتظرن از زندان آزاد بشن و لحظه شماری میکنن نه برو با دوست‌هات بیرون نه نترس برو آزاد شو بیرون ریدن گنده گنده. اون کسانی که این حرف‌ها رو میزنن خیلی‌هاشون خوشحال نیستن الکی خوشن
زندانبان ندیدی که به شوهرت که خدت میگی عاشقت بوده و هست میگی زندانبان ، زندگی خودت به درک چون آدم نیستی اما اون مرد چه گناهی داره که تو اونو وابسته ی خودت کردی و حالا هم اومدی برای طلاق حالم از حرف زدنت به هم میخوره ویدئو هم یه دقیقه ی آخر نگاه نکردم ازبس دورو و بی وجدان بودی
با این کامنتا از خودم ناامید میشم... تا این حد کوتاه فکری و پوسیدگی و کهنه بودن افکار توی جامعه ی محدود ما خیلی افسوس و حسرت داره... واقعا افسوس می خورم ... بانو شما مختاری برای زندگی خودت تصمیم بگیری و آنچه بخواهید در کمال آزادی افکار و عمل به دست آورید... اما باید به همه ی عواقب تصمیم هم فکر کنید
بهت قول میدهم بعد از طلاق خیلی ها بهت پیشنهاد صیغه خواهد داد. ادم وقتی یه چیزی رو داره قدرش و نمیدونه و بعد از ؛ از دست دادنش که میفهمه چه چیز مهمی رو از دست داده. البته خانم ه ادم بی فکری نیست. معلوم که ادم اینده نگری ه و خودش میدونه ممکنه در اینده پشیمون بشه %
Vaghan Jame'eye kharabi daraim. Ye zan mikhad talagh begire az Jame'e mitarse! Bad migim ma Irania kheili kharabim, ye edde melligaraye efratio Mazhab garaye efrati sedashon dar miad.
عزيزم پيشينه تاريخي ازار زنان هنوز باعث ازار ماست،عشق و عادت كاملا باهم متفاوته قوي باش و هر كاري فكر ميكني درسته همون كار رو انجام بده ،جامعه دين زده و عقب نگه داشته ايران ضعيف تر ها رو زير پاش خرد ميكنه قوانين نادرست و عقب افتاده به اين زجر دامن ميزنه واقعا متاسفم
