سلام جناب الهی قمشه ای بنده یکی از طرفداران شما و کلام شما (که بر گرفته از سخن بزرگان هست) هستم و اعتقاد دارم شما باید نفر اول این مملکت میبودید ( چه از نظر رهبری، چه از نظر راه بلد عرش) بنده حقیر اعتقاد دارم حضرت مولانا مسیر شناخت خویش و درک این جهان و خالق یکتا را به خوبی و با سرعت بالا طی کرده و اگر حضرت حافظ با پای پیاده این مسیر را رفته باشه ، حضرت مولانا سوار بر جت رفته! اما سوالی که خیلی درگیر آن هستم و از شما کمک میخاهم برای حل آن این است که: حضرت مولانا این جهان را فانی میداند و زندگی اصلی را در آن جهان و پس از مرگ میداند و معتقد است اعمال این جهان ما بدون پاداش یا جزا نیست ولی چرا حکیم عالی قدر خیام نیشابوری ، همه چیز را در این جهان میداند و معتقد است با مرگ همه چیز تمام میشود و در ابیات خود به خوشگذرانی در این چهار روز عمر اعتقاد دارد و میگوید این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار! کلام مولانا بدون شک معجزه هست همانطور که شیخ بهایی گفته، ولی کلام و ابیات خیام هم بسیار عالی و بی نقص، و به قول شما همچون شعر سعدی پاک است خیام نقطه مقابل مولانا در کلام و بیان هزم این برای من مشکل است لطفٱ اگر ممکن است برای ما توضیح دهید همانطور که برای ما توضیح دادید کلام شکسپیر و سعدی یکی است. ممنون از شما و از این همه خوبی که از کلام و چهره و نگاه شما همیشه جاری است 🙏🙏🙏