خوردم زمین تقصیر ولتر بود. افتادم توی جوب تقصیر روسو بود بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «جوهر اساسی فکر شریعتی اساساً چیزی متفاوت از ولایت فقیه نیست.»، دکتر شریعتی میگفت: آزادی انسانی را تا آنجا حرمت نهیم که مخالف را و حتی دشمن فکری خویش را به خاطر تقدس آزادی، تحمل کنیم. و تنها به خاطر اینکه میتوانیم، او را از آزادی تجلی اندیشهی خویش و انتخاب خویش، با زور، باز نداریم، و به نام مقدسترین اصول، مقدسترین اصل را که آزادی رشد انسان از طریق تنوع اندیشهها و تنوع انتخابها و آزادی خلق و آزادی تفکر و تحقیق و انتخاب است، با روشهای پلیسی و فاشیستی پایمال نکنیم، زیرا هنگامی که «دیکتاتوری» غالب است، احتمال اینکه عدالتی در جریان باشد، باوری خطرناک و فریبنده است و هنگامی که «سرمایهداری» حاکم است، ایمان به دموکراسی و آزادی انسان یک سادهلوحی است. و اگر به تکامل نوعی انسان اعتقاد داریم، کمترین خدشه به آزادی فکری آدمی و کمترین بیتابی در برابر تحمل تنوع اندیشهها و ابتکارها یک فاجعه است... ... بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «شریعتی در مقام ولایت ایستاده و میگوید مردم حق ندارند. مردم شعور ندارند»، وی ستمدیدگان را علیه دستگاه ظالم بی شعور برانگیخت و به مردم عمیقاً احترام میگذاشت. آقای میلانی که به جای معارضه با رژیم آخوندپرور شاه مداّحی رژیم سلطنتی را کرد تا از زندان آزاد شود، به دکتر شریعتی که عمری با دستگاه ستم و روحانیون مرتجع درافتاد میگوید: «به چه حقی تو حق منو برای انتخاب میگیری؟ به چه حقی تو حق هموطنان مرا برای انتحاب میگیری؟» ... بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «شریعتی دانشجوی اول مُستّحق بورس را از گرفتن بورس محروم میکند تا خودش با بورس دولتی برود»، او با دَغل و دروغ میانه ای نداشت و اگر به جای مدرک دکترا، کلاس اکابر هم رفته بود، مردم او را دوست داشتند. چون نه به آنان پشت کرد و نه دروغ گفت. ... بر خلاف کیفرخواست آقای میلانی که «شریعتی قبل از زندان هم آدم افسرده ای بود»، شور و ایستادگی آن آموزگار مهربان و هوشیار هنوز هم در خاطرهها باقی است و نوکران ارتجاع و استعمار اگرچه بیش از ۳۰ سال است پشت سرش صفحه میگذارند و هرکدام به نوعی مزّه میریزند نتوانستند و نمیتوانند از محبوبیت وی بکاهند. وقتی برخی آگاهانه سوراخ دعا را گم میکنند و عملکرد استبداد زیر پرده دین را به حساب امثال او میگذارند، من بی اختیار به یاد انقلاب کبیر فرانسه میافتم. پس از بگیر و ببندهای «روسپیر» و اعدام امثال «دانتون» و به ویژه بعد که نظایر ناپلئون بناپارت، رنج و شکنج انقلابیون را به جنگ افروزی آلودند برخی به جّد و طنز میگفتند: خوردم زمین تقصیر ولتر بود. افتادم توی جوب تقصیر روسو بود. همنشین بهار www.hamneshinbahar.net
من چند کتاب از شریعتی را وقتی که در دانشکده بودم، یعنی ۵۰ سال پیش خواندم. قبل از آن زمان ، چون به تاریخ ادیان علاقه داشتم، قرآن را هم دو بار مطالعه و خوانده بودم. همان زمان نوشته های شریعتی را ک در تلاش ادغام دین و سوسیالیسم بود، حقیقتا چرند و پرند، یافتم. من شریعتی را بیشتر یک شارلاتان میدانم. شریعتی نمونه یک مغالطه کار حرفه ای و کسی که ضرر زیادی به چامعه مدنی ایران زده است.
هموطن بجای اینکه عصبانی بشوی٫ آنهم بیجا٫ لطفا کتاب فاطمه فاطمه است شریعتی را بخوانید و بعد قضاوت بکنید. اازم میدانم بگویم که در هما ن زمان یعنی اواخر ۶۰ و سالهای ۷۰، من با دو نفر اخوند در شهرمان که با آنها آشنایی داشتم در باره شریعتی و همین کتاب صحبت کردم ٫ هر دو نظر نامساعد داشتند. و میگفتند که ایشان در لباس اسلام مارکسیسم را داخ اسلام میکند که بلطمه به اسلام بزند. همان موقع فهمیدم که آیت اله های قم هم شریعتی را اصلا قبول نداشتند و نمیفهمیدند که ایشان از کدام اسلام حرف میزند و اسلام را با سو شیالیزم چه ارتباطی است. اگر اشتباه نکنم در جایی خواندم که خود خمینی هم ایشان را مضر به اسلام میدانستند. ما فقط با مطالعه خودمان پی به حقایق میبریم و میفهمیم که چه شارلاتانهایی بسر این مملکت و ملت آوردند.
سلام و عرض ادب خدمت همه کسانی که این متن رو مطالعه می کنند ، لازم می دان چند نکته رو خدمت شما عرض کنم...1، مرحوم شریعتی تنها2 کتاب را نگاشته ومابقی کتاب هایی که از ایشان چاپ شده و همچنان میشود ازکاست هایی بوده که توسط شاگردان این مرحوم در دوره ای مختلف ضبط شده است...2...مرحوم شریعتی را بایسته است در زمان خود و باتوجه به به شرایط آن زمان مورد تحلیل قرار دارد که در غیر اینصورت انصاف بلاشک رعایت نخواهد شد...3، عملکرد رفتاری مسئولین فعلی نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ ارتباطی به مرحوم شریعتی نداشته و چه بسا درصورتی که ایشان درقید حیات بودندیا در زندان بوده ویا ترور میشدند...4وآخرین نکته هم خدمت هرکسی از عزیزان که مایل هست مرحوم شریعتی رو بهتربشناسه چند صباحی شهامت و شجاعت ایشان رو فقط چند صباحی در ابراز عقیده اتخاذ کنند ... با آرزوی بهترین ها برای همه
چه بخواهید وچه نخواهید دکترشریعتی هم مانند دیگران طرفدارانی داشت ودارد فردی که درگذشته کارنامه ای داشته ودرحال حاضر فوت کرده نمی تواند از ایده هایش دفاع کند پس شما عزیزان سعی کنید کارنامه ی ایشان را بیطرف ارزیابی کنید.
شریعتی شاید از مواضع سابقش فاصله میگرفت. ولی مذهبی باقی میموند. البته ضد روحانیت و اگر انقلاب رو میدید چون آدم جسوری بود با خمینی مخالفت میکرد. یا میکشتنش یا حبس میشد و بعد از آزادی از زندان عارف مسلک و صوفی در گوشه ای میمرد. من که عقیده دارم کشتن شریعتی و امام موسی صدر برنامه ریزی شده بود چون زیادی رو خمینی سرمایه گذاری کرده بودن و حوصله رقیب نداشتن.
ali shariaty vasiat kardeh bood ke too soorieh dafn beshe. eyn yani chy? yani einkeh be khaaki ke toosh bozorg shodeh bood hich aalaaghey nadaasht. eynhaa hame zede iran o irani hastand. noone eyn mamlekat ro mikhorand vali zede iran o irani hastand. kesi ke yek ketaab faghat yek ketaab az shariati khoondeh baashe va ghodrate tahlil o tajzieh daashteh baashe, be khodesh ejaazeh nemydeh ke az amsaale shariati defaae koneh. kaari ke oon kard afkaare poosidyeh islami ro dobaareh too jaameh fooroo kard.
میلانی شما می شناسید دموکراسی؟موفق باشید در راه خدمت به صاحب تان رسانه وزارت خارجه آمریکا را خوشحال کردید و در آینده از شما استفاده خواهند کرد برای روشنفکری و دمکراسی حرف بزنید
این حرف آقای میلانی سئوال برانگیز است ایشان گفتند که هرکس بخواهد یک اندیشه ای را در یک چارچوب حکومتی بخواهد به نظم بیآورد راه به حکومت از نوع جمهوری اسلامی و کمونیستی می برد یک حرف اشتباهی است چون هر جامعه ای نیاز به یک اندیشه و فکر ی دارد تا بتواند بر مبنای آن در یک حاکمیت مشخص تضادهای گوناگون یک جامعه را حل کند جدا از اینکه چه مقدار در مسیر درست یا مسیر غلط باشد به هر حال انسان هم در لحظه چیزی می گوید ودر مسیر زمان با تضادهای جدیدی روبرو می شود و در اندیشه خود البته بر اساس اصول اعتقادی خود تصیحاتی را انجام می دهد برای مثال بعد از انقلاب فرانسه تا امروز چندین قانون اساسی تحت جمهوری های گوناگون آن انقلاب را تا به امروز توانستند استمرار بدهند پس جدا از درست یا غلط بودن حرف های شریعتی مطمئنا حرف ها را در زمانی زد که فهمش از دیدگاهش نسبت به جهان تا همان حد بود مطمئنا اگر شریعتی امروز زنده بود دیدگاهش نسبت به همان اندیشه خودش یک طور دیگر بود نمی توان شریعتی را در آن زمان با شریعتی که اگر در زمان انقلاب و بعد از آن زنده بود حتماتفاوت هایی دیده می شد در یک نقطه دید مثل خدا بیامرز طالقانی که بعد از جنایت های آخوندها در همان اوایل پیروزی بدترین دیکتاتوری را دیکتاتوری مذهبی عنوان کرد در حالیکه تا قبل از پیروزی انقلاب از اسلام چنین دید ونگرشی نداشت پس درست نیست جنایت های این رژیم را به نا حق به شریعتی نسبت داد چون شریعتی هم اگر مطالبش را کامل خوانده باشیدیک جایی از خمینی دفاع می کند ودر جاهای دیگر از مجاهدین و بطور خواص از مرحوم حنیف نژاد در حالیکه فاصله بین مجاهدین واخوندها در همان زمان هم مشخص بود برای مثال آخوندها در زندان مارکسیست ها را نجس اعلان کردند و هر گونه رابطه با آنها را حرام می دانستند در حالیکه مجاهدین در وحدت مبارزاتی با مارکسیست ها بودند پس آقای شریعتی در همان دوران خود هم انسجام ایدئولوژیکی نداشت فقط در مبارزه با دیکتاتوری سلطنتی بود ونا خواسته با هر کس که با آن نظام در جنگ بود و بطور خواص با اندیشه اسلامی خود را در یک وحدت نسبی می دید که مطمئنا نقاط ضعف و مثبت خود را داشت .
متاسفم كه چنين افرادي به عنوان شريعتي شناس دربرنامه تان حضور دارند.حتي صحبت كردن را درست نميداند. فكر ميكنم اگر در مورد هستي جهان، تاريخ، جامعه، انسان،آزادي دموكراسي،عدالت،و...بپرسيم شايدلاطايلات تحويل شنونده دهند.
Shariatis concept of immat rested on the manly ideals and images of politics Tended to stabilize social hierarchy and the leadership of a single man as a sort of divine
اصلا این طور نیست درست است که یک روی اسلام سیاست ومدی یت عادلانه است ونه سیاست ما کیاولی حتی نماز فردی اسلام سیاست ومدیریت کردن انسان است وجهت دهی او بسوی عدالت ودرستی مگر قران نفرموده نماز را برپادار نماز ترا از فحشا ومنکرات باز می دارد پس در حقیقت یک روی نماز عبودیت وروی دیگر ان سیاست ومدیریت کردن انسان است البته سیاست عددانه به ان معنا که در کتب معتبر لغت مثل لغت نامه دهخدا امده است ونه بمعنای ما کیاولی
من خیلی میلانی رو قبول دارم اما با اینکه هیچ از شریعتی خوشم نمیاد در نقدش احساسات رو بوضوح دیدم. این نقد خردمندانه ای نیست که معلوم نسبتا به اشخاص تاریخی داره
HANOOZ HAME SHARIATI NAFAHMIDEAND BAYAD ASARASH RA BEKHANAND TA MOTEVAJEH SHAVAND ZOHOORE JADIDI BOOD DAR ESLAM AZ AGHAYE ASHKEVARY VA AGHAYE DABAGH MOTSHAKERAM CHO DIDAM SHARIATI RA FAHMIDEAND AMMA IN MILANI VA IN DIVANEI KE BEHESH MIGAN MOSHIRI CHIZI BARESHAN NIST ... KHODAYASH BIAMORZADASH VA ROOHASH GHARINE SHADY VA RAHMAT BASHAD ....
Shariati is one the key theorist of islamism, an ideology which like ideology sustains relations of domination He was sexist homophobic, and racist His imagined community was exclusionary He refers to baha'is as embezzler or mal mardom khor And Yemenis as imam worshippers
مرد پاک را زندگی و زمان تنها نمی گذارد، زندگیش از او دفاع می کند، زمان تبرئه اش می کند؛ پلیدان هرگز پاکدامنی را نمی توانند آلود؛ هر چند سنگ ها را بسته و سگ ها را رها کرده باشند.درود به روح پاک وبزرگ اندیش اندیشمند دردمند دکترعلی شریعتی، روحش شاد و یادش همواره مانا خواهد ماند!.♥️🌷🍀
AGHAYE MILANI TAMAME TAHLILHAYAT ESHTEBAH AST VA DARASH HOBO BOGHZ VOJOOD DARAD ALI SHARIATI BARAYE HAMEI DORANHAST VA MAN EMROOZ FAHMIDAM KE TAMAMIE HAFHAYASH DROST BOOD ..BAYAD DID AGHAYE MILANI AZ KODAM TOOBRE MIKHORAD ....
amsaale aaghaaye abaase millani ham az toobreh mikhoran ham az aakhor. ghyaafeh roshanfekri migiran vali mamooryat darand ke islam ro be soorate bazak kardeh be iran bargardoonan. halla yani marodm kharand o islame maa behtare islame aakhondhaast cheraa ke maa carvati hastym!!! baba gande islam too donyaa dar oomadeh, dame koone hosein o hassan o emmam zaman ro vel konin o yek fekri be haale iran o irani bekonid, ein irane ke daareh az bein mireh valla islam 1400 saale sare jaa khodesh.