فاجعه ناموسی در سفر قبل از عروسی اتفاق افتاد، داستان واقعی 

خیلی ممنون، صدای شما بمن آرامش می‌دهد🙏🌺

ممنون رها جان خسته نباشيد 🙏💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜

❤❤❤🎉🎉❤❤❤😢😢😢😢

❤❤❤❤❤❤❤❤❤

وای وای وای چه غم انگیز زندگی تلف شده. متاسفم دعا میکنم برات ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

درود رهای عزیز❤

متانت عزیز از خداوند میخوام به دلتون آرامش و به تنتون سلامتی بده همه ی ما مشکلات کوچیک و بزرگ در زندگی داریم زندگی متاسفانه پر از درد و رنجه عزیزم خدا به هممون صبر بده

شادی عزیز آدما رفته رفته اون اخلاق خاصی که باعث آزار همسرشون میشه بدتر میشه ولی بهتر نمیشه مگر اینکه خودشون جدا به مشاوره مراجعه کنن

سلام و خسته نباشى به رها جون عزيزم و دوست داشتنى. خيلى ممنون. بابت زحماتى كه مكشيد موفق باشى. ❤❤❤ سلام به دوست عزيز خانم متانت واقعا داستان زندگى تو خيلى غم انگيز بود ولى من تا اوجاى كه داستان هاى قديمها را شنيدم واقعا مايع تاسف هست كه چقدر به خانمها ظلم ميكردن با اون اخلاق مزخرف شون نه شما متانت عزيز بهتون ظلم. شود تعداد زيادى هستند كه بى شمار هستند با اين فرهنك مزخرف غلط عذاب كشيدن. شما تنها براى ارامش خودت ببخش تا ارامش بگيرى چًون ديكه كارى نميش كرد. انشالله كه سلامت باشيد روز روزگار خوش ❤❤❤❤❤

خانم عزيز اين زندگي زندگي نميشه و مطمئن باش الان عوض نميشه مكر اون آقا در پيري، اگر دوستش نداري ادامه نده و مطمئن باش بهترينها برايت هست 🌹

رها جان عزیزم با درود فراوان. من همیشه لایک میگذارم. اما خودم را صلاح دید نمی بینم که نظر شخصی ام را بدهم. ما همه عاشق شما هستیم و امیدوارم که همسر جان قدر شما ناز نازی را بدانند. در ضمن خوشحالم که کتابهای گویای شما در آینده نزدیک یا دور می آید. با آرزوی سلامتی برای متانت عزیز❤ برای شادی جون. جلوی ضرر را هر وقت بگیری منفعت است. و سالی که نکوست از بهارش پیداست. ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

درود رها جان ،ممنون برای خواندن داستان اندوهبار زندگی بانو متانت عزیز .من یک مسیحی هستم و نظری که میدهم از دیدگاه خودم هست نسبت به اتفاقات زیبایی که پس از ایمانم به خداوندی عیسی مسیح در زندگیم افتاد ،میخواهم به متانت عزیز پیشنهاد بدهم در خلوت خودشان از عیسی مسیح بخواهند که بیاد با او ملاقات کند ایمان دارم که این اتفاق می افتد و پس از آن متانت عزیز قطعا بعد از این دیدار می آیند و شهادتهای زیبایی از زندگی جدیدشان با مسیح می‌دهند .متانت عزیزم من خودم از سن سیزده سالگی تا همین چهار سال پیش یعنی دقیقا قبل از ایمانم زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشتم .وجودم مالامال از خشم و نفرت نسبت به آدمهایی که در طول چهل و هشت سال زندگی به من زخم‌هایی زدند ،بود .نیاز روحی شدید داشتم به یک دگرگونی تا اینکه توسط دخترم بشارت را شنیدم و با دل و جان پذیرفتم و الان شهادت میدهم که مرحم تمام زخمهایم عیسی مسیح بود و الان طول این چهار سال تمام کسانی که به درد رساندند را بخشیدم و درونم خالی از هر گونه نفرت و کینه شد و الان با روح قدوس خداوند زندگی میکنم درونم پر از آرامشی شده که هیچ وقت تا قبل از ایمانم تجربه نکرده بودم.حالا انتخاب با شما بانوی رنج کشیده هست که میخواهید سال‌های بعدی زندگیتون را با عیسی مسیح زندگی کنید یا نه .این پیشنهاد من بود چون خودم تجربه شیرینی از این انتخاب زیبا داشتم و چون شما هم مثل خودم درد کشیده بودید ،گفتم شاید توانسته باشم کمکی کرده باشم .دوستتون دارم و بهترینهای خداوند را برای شما بانو متانت عزیز ،میطلبم.🙏❤️✝️

❤